دوست عزيزى از رزمندگان جنگ كه شاهد عينى شهادت مهدى باكرى بودند، درباره مطلب قبلى كانال نظر و اصلاحيه اى داشتند كه با اجازه ايشون منتشر مى كنم.
عبدالرسول اميرى:
در مطلب آخرت نوشتید شهید مهدی باکری در شرق دجله شهید شد، برای روشن شدن شما و ثبت صحیح روایت آن را تا اندازهای که اطلاع دارم براتون مینویسم:
در آن غروب غمگین که بچههای لشگر عاشورا در غرب دجله و روبروی محلی که ما استقرار داشتیم تلفات سنگینی دادند، من و همرزمان گردان امام حسین شهرضا حضور داشتیم.
گردان امام حسین با انجام ماموریت محوله و عبور از روستای جویبر در ساحل شرقی دجله سنگر گرفت و پل روی دجله را تخریب کرد.
با فشار دشمن و الحاق نشدن یگانهای همجوار، در آن روز قرار شده بود که لشگر عاشورا از دجله عبور کند و با گرفتن سرپل جاده عماره بصره را مسدود کند آن ها دقیقا در سمت چپ یگان ما وارد عمل شدند و تلاش ناکام آن ها و شهادت آقا مهدی را هم با دوربین رصد میکردیم و هم روی بیسیم میشنیدیم
در آن ناحیه دجله پیچ و خم ی خورده بود که اصطلاحا به آن کیسهای گفته میشد؛ من نقشه را با استفاده از ذهن خودم کشیدم که براتون میفرستم.
https://telegram.me/jangneveshte
عبدالرسول اميرى:
در مطلب آخرت نوشتید شهید مهدی باکری در شرق دجله شهید شد، برای روشن شدن شما و ثبت صحیح روایت آن را تا اندازهای که اطلاع دارم براتون مینویسم:
در آن غروب غمگین که بچههای لشگر عاشورا در غرب دجله و روبروی محلی که ما استقرار داشتیم تلفات سنگینی دادند، من و همرزمان گردان امام حسین شهرضا حضور داشتیم.
گردان امام حسین با انجام ماموریت محوله و عبور از روستای جویبر در ساحل شرقی دجله سنگر گرفت و پل روی دجله را تخریب کرد.
با فشار دشمن و الحاق نشدن یگانهای همجوار، در آن روز قرار شده بود که لشگر عاشورا از دجله عبور کند و با گرفتن سرپل جاده عماره بصره را مسدود کند آن ها دقیقا در سمت چپ یگان ما وارد عمل شدند و تلاش ناکام آن ها و شهادت آقا مهدی را هم با دوربین رصد میکردیم و هم روی بیسیم میشنیدیم
در آن ناحیه دجله پیچ و خم ی خورده بود که اصطلاحا به آن کیسهای گفته میشد؛ من نقشه را با استفاده از ذهن خودم کشیدم که براتون میفرستم.
https://telegram.me/jangneveshte