کانون نویسندگان ایران


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


کانال رسمی کانون نویسندگان ایران

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


خبر

بازداشت یک نویسنده در خوی
شهریار گلوانی نویسنده، مترجم، شاعر و منتقد ادبی و از چهره‌های سرشناس فرهنگی شهر خوی بازداشت شد. روز پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶ ماموران امنیتی خوی با مراجعه به منزل شهریار گلوانی او را بازداشت کردند. تاکنون از دلایل بازداشت وی خبری در دست نیست. شهر خوی در روز یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶ همراه با اعتراض‌های سراسری در نقاط مختلف ایران، شاهد برگزاری تظاهرات اعتراضی وسیعی بود.
کانون نویسندگان ایران روز هفدهم دی با انتشار بیانیه خواهان آزادی بی قید و شرط و سریع همه‌ی معترضان بازداشتی شد.


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1584455931639186/?type=3&theater


بیانیه

بیانیه در حمایت از بازداشت‌شدگان
کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای که امروز، هفدهم دی، منتشر کرد خواهان «آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ی بازداشت شدگان اعتراض‌های اخیر» شد. در بخشی از بیانیه نوشته شده است: « آزادی بیان، آزادی مخالفت آشکار مردم است با هر آنچه نمی‌پسندند. »
متن کامل بیانیه
معترضان بازداشت‌شده را بی درنگ آزاد کنید
به دنبال اعتراض‌های گسترده‌ی مردم در ده روز اخیر، افزون بر کشته شدن بیش از بیست تن، شمار زیادی از آنها در شهرهای مختلف بازداشت شده‌اند. دستگیری و بازداشت معترضان فقط در تظاهرات و تجمع‌ها نبوده است و تعدادی از آنها از جمله ده‌ها دانشجو در خانه و دانشگاه و خیابان و محل کار دستگیر و به بازداشت‌گاه منتقل شده‌اند. این رفتار سرکوب‌گرانه در مقابل مردم به جان آمده از تنگنا¬های مهلک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به خوبی میزان آزادی جامعه را نشان می‌دهد؛ به روشنی دروغ دولت‌مردانی را برملا می‌کند که به دوربین‌ها چشم می‌دوزند و زبان می‌گردانند که: اعتراض حق مردم است!
حق اعتراض مردم وقتی واقعی است که حاکمیت حق سرکوب آن را نداشته باشد وگرنه چیزی بیش از تعارف و فریب‌کاری نیست. آزادی بیان، آزادی مخالفت آشکار مردم است با هر آنچه نمی‌پسندند.
کانون نویسندگان ایران خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه‌ی بازداشت شدگان اعتراض‌های اخیر و همه‌ی زندانیان سیاسی، عقیدتی و صنفی ؛
خواهان تحقق کامل آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا برای همه‌ی مردم؛
خواهان رسیدگی به دردها و مشکلات مزمن شهروندان و
خواهان آزادی فعالیت تشکل‌های مستقل اعم از حزب‌ها، سازمان ها و انجمن¬های صنفی و سیاسی است.

کانون نویسندگان ایران
۱۷ دی ۱۳۹۶


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1583848721699907/?type=3&theater


خبر

موج تازه‌ی بازداشت‌‌ها
به گفته‌ی پلیس ایران در هفته‌‌‌ی اخیر بیش از هزار نفر بازداشت شده‌اند. به موازات اعتراض‌‌‌‌های سراسری در شهرهای گوناگون، ماموران امنیتی و انتظامی اقدام به بازداشت معترضان کردند. تاکنون بیش از هزار تن بازداشت شده‌اند.
در دو روز گذشته نیز دستگیری و بازداشت فعالان دانشجویی اوج گرفته است و ماموران در خیابان یا خانه آنها را بازداشت می‌‌کنند.
– شوراهای صنفی دانشجویان ۲۷ دانشگاه کشور با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری نسبت به بازداشت دانشجویان دانشگاههای مختلف واکنش نشان داد. این شورا از وزیر علوم که پیش تر مدعی عدم بازداشت دانشجویان شده بود خواست برای آزاد کردن هر چه زودتر دانشجویان اقدام کند.
متن کامل نامه به این شرح است:
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری، جناب دکتر غلامی
ریاست محترم سازمان امور دانشجویان کشور، جناب آقای دکتر صدیقی
با عرض سلام؛
احتراما همانگونه که مستحضر می باشید، در پی اعتراضات مردمی در باب مسائل صنفی از جمله مشکلات اقتصادی و معیشتی در روزهای اخیر، این اعتراضات به صورت کاملا مسالمت آمیز و به دور از هر گونه تنش و درگیری و اغتشاش در برخی از دانشگاهها و توسط دانشجویان گرامی به عنوان قشر فرهیخته کشور صورت پذیرفت که مطابق با ماده ۱۲ منشور حقوق دانشجویی اجتماعات و اعتراضات مسالمت آمیز در دانشگاهها آزاد و بلامانع می باشد و همچنین مطابق حق آزادی بیان و همچنین حق انتقاد و مطالبه گری مذکور در منشور حقوق دانشجویی تعارضی با قوانین ندارد. اما در کمال تاسف مطلع شدیم در برخی دانشگاهها این تجمعات با دخالت نیروهای امنیتی روبرو و به بازداشت تعدادی از فعالین دانشجویی در فضای خارج از اجتماعات به اتهامات واهی و خلاف واقع ختم شده است بطوری که برخی از این افراد هیچ گونه ارتباطی با تجمعات نیز نداشته اند، که این امر باعث تشویش اذهان دانشجویان در سراسر کشور گردیده است. با توجه به مسئولیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در قبال دانشجویان این مرز و بوم، شورای صنفی دانشجویان دانشگاه های ذیل خواهان آزادی بدون قید و شرط دانشجویان نام برده در زیر و همچنین عدم تکرار چنین اتفاقاتی در آینده می باشد.
اسامی دانشجویان به شرح زیر می باشد:
دانشگاه علامه طباطبایی:
فائزه عبدی پور - مجید مسافر - محمد خانی - سیاوش امجدی - محسن شاهسون - سینا غفاری
دانشگاه تهران:
لیلا حسین زاده - سینا ربیعی - محسن حق شناس - میکائیل قلی راد - پدرام پذیره - محمد محمدیان - علی مظفری - مهدی وهابی ثانی- سهیل موحدان - آرش آوری - دانیال ایمان - امیر حسین علم طلب - مجید اکبری - محسن ترابی - کسری نوری - عارف فتحی - محسن میر محسنی - محمد جواهری
دانشگاه صنعتی شریف :
محمد شریفی مقدم ریابی
شوراهای صنفی امضا کننده نامه به وزیر علوم:
۱- دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
۲- دانشگاه صنعتی ارومیه
۳- دانشگاه مازندران
۴- دانشگاه شهید مدنی تبریز
۵- دانشگاه گنبد کاووس
۶- دانشگاه زنجان
۷- دانشگاه علوم اجتماعی تهران
۸- دانشگاه مراغه
۹- دانشگاه تهران
۱۰- دانشگاه علامه طباطبایی
۱۱- دانشگاه کاشان
۱۲- دانشگاه رازی کرمانشاه
۱۳- دانشگاه فرهنگیان
۱۴- دانشگاه تحصیلات تکمیلی و فناوری پیشرفته کرمان
۱۵- دانشگاه سیستان و بلوچستان
۱۶- دانشگاه علم و صنعت
۱۷- مجتمع اموزش عالی فنی و مهندسی اسفراین
۱۸- بین المللی امام خمینی قزوین
۱۹- فعالین صنفی دانشگاه شهید بهشتی تهران
۲۰- دانشگاه صنعتی کرمانشاه
۲۱- دانشگاه هنر تبریز
۲۲- دانشگاه نیشابور
۲۳-دانشگاه امیرکبیر
۲۴-دانشگاه سبزوار
۲۵-دانشگاه منابع طبیعی گرگان
۲۶- فعالین صنفی دانشگاه صنعتی اصفهان
۲۷- دانشگاه صنعت نفت


#کانون_نویسندگان_ایران

@kanoon_nevisandegane_iran

https://m.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1581694458582000/?type=3&source=48


بیانیه

بیانیه به مناسبت اعتراض‌های سراسری
کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای که دیروز،۱۲ دی، منتشر شد، نوشت: « بیان آزادانه‌ی مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و هر درجه مخالفت» حق مردم است. کانون در این بیانیه « هر گونه اقدام سرکوبگرانه و تهدید و کشتار مردم بی‌دفاع، و هر برخورد ضد انسانی با تجمع‌های اعتراضی را محکوم» کرده است.
متن کامل بیانیه
دست سرکوبگران از جان مردم کوتاه!
نزدیک به یک هفته از آغاز اعتراض‌های خیابانی مردم می‌گذرد. در این مدت گستره‌ی اعتراض‌ها چنان فزونی گرفت که بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران به آن پیوستند. طرح مطالبات با شعارهای اقتصادی آغاز شد اما به سرعت دامنه‌ی سیاسی گرفت. در رویارویی با این اعتراض سراسری برخورد نیروهای انتطامی و امنیتی و لباس شخصی رفته رفته به خشونت و سرکوب و به کارگیری سلاح گرم در برابر مردم بی‌دفاع انجامید و تاکنون ضرب و جرح و بازداشت صدها تن و قتل بیش از بیست تن از معترضان را در پی داشته است.
طرفه آن‌که دولت به رغم ادعاهای خود در پذیرش حق اعتراض مردم، در همان روزهای نخست شبکه‌های اجتماعی مجازی را که از معدود ابزارهای باقی‌مانده‌ی آزادی بیان است، مسدود کرد.
کانون نویسندگان ایران که طی نیم قرن فعالیت خود همواره مدافع حقوق اساسی مردم از جمله حق آزادی بیان و اندیشه بی‌هیچ حصر واستثنا بوده است، هر گونه اقدام سرکوبگرانه و تهدید و کشتار مردم بی‌دفاع، و هر برخورد ضد انسانی با تجمع‌های اعتراضی را محکوم می‌کند و اعلام می‌دارد بیان آزادانه‌ی مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و هر درجه مخالفت با آنها حق مردم است.

کانون نویسندگان ایران
۱۲ دی ۱۳۹۶

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1579749282109851/?type=3&theater


نظر بر خبر

تلگرام مسدود شد
دولت جمهوری اسلامی عصر روز یکشنبه دهم دی شبکه‌های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام را مسدود کرد و هم‌اکنون میلیون‌ها کاربر در ایران امکان استفاده از این شبکه‌ها را ندارند. این کار در پی آن انجام گرفت که تجمع‌های اعتراضی چند روز اخیر اوج بلندتری یافت و شهرهای بیشتری به آن پیوستند.
حسن روحانی رییس دولت در سخنانی که روز یکشنبه از تلویزیون پخش شد انتقاد و اعتراض را حق مردم دانست؛ اما مردمی که فاقد وسایل ارتباطی و ابزار رسانه هستند چگونه می‌توانند انتقادذ کنند؟ وقتی امکان استفاده از حق نیست دم زدن از آن فقط تعارف است و بس. فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام حمله به آزادی بیان است؛ در مقابل اعتراض‌های مردم چه دست بر دسته‌ی باطوم و انگشت بر ماشه‌ی سلاح و چه انگشت بر کلید فیلترینگ، همه، شکل‌های گوناگون سرکوب آزادی بیان است.
پس، تا آنچه را حق مردم اعلام کرده‌اید به آنها بازگردانید، شبکه‌های اجتماعی را از سد و بند رها کنید.


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1577270262357753/?type=3&theater


نظر بر خبر

تظاهرات اعتراضی مردم در چندین شهرایران
چند روزی است که در شهرهای مختلف ایران گروه‌های زیادی از مردم با راه‌اندازی تظاهرات و سردادن شعار به بیان اعتراض‌های خود پرداخته‌اند. در مقابل، حکومت ماموران انتظامی و امنیتی و یگان‌های ویژه خود را گسیل کرده و در خیابان صف بسته است. طبق خبرهای منتشر شده، در نتیجه‌ی حمله‌ی ماموران تاکنون ده‌ها تن از معترضان زخمی و صدها تن بازداشت شده‌اند. همچنین در شهرستان دورود چند جوان به ضرب گلوله‌ی ماموران زخمی و کشته شده‌اند.
این‌که مردمی در یک جامعه برخوردار از حقوق اولیه و اساسی خود هستند یا نه؛ این‌که کرامت انسان در آنجا رعایت می‌شود یا نه؛ این‌که میزان آزادی مردم در جامعه‌ای تا چه میزان است، در همین برهه‌ها و دوره‌ها معلوم می‌شود. هنگامی که مردم پا به خیابان می‌گذارند تا مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را فریاد بزنند نوع برخورد حاکمیت با آنها معیار برخورداریشان از آزادی است. تیغ کشیدن بر روی تظاهرات مردم بی‌سلاح و به خون‌آلودن صدای آنها گواهی روشن بر غیبت و سرکوب آزادی است. در جامعه‌ای که اعتراض کردن آزاد نباشد، از آزادی خبری نیست. مردم به همان اندازه که حق اعتراض کردن را به دست می‌آورند، آزادند.
این حق مردم است که به سختی‌های معیشتی خود، به تبعیض و زندگی زیر خط فقر اعتراض کنند، این حق نویسندگان و هنرمندان است که به سانسور و تیغ حذف و قلع‌وقمع فرهنگی و ده‌ها مشکل دیگر معترض باشند، این حق زنان است که به تبعیض جنسیتی نه بگویند؛ حق جوانان است که در مقابل موانع کار و شادی‌شان معترض باشند. این . . .این حق همگان است که آزادانه صدای اعتراض خود را بلند کنند.
مردم در تجمع‌های اعتراضی خود، حق طبیعی و مدنی‌شان را محقق می‌کنند. مقابله با این حق است که ناحق است.



#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.1576625479088898/1576625085755604/?type=3&theater


۲/۲

بله، فرهنگ در خودسانسوری موثر است؛ تاریخ و اتفاقات سیاسی هم؛ اما ریشه‌ی آن نیست. این فرهنگ که تاریخا به‌وجود آمده دستاویز سانسور حکومت‌ها بوده است. برای پاک کردن آن ابتدا باید سانسور دولتی و قانونی برداشته شود تا در شرایط آزاد بتوان به نقد آفرهنگ غلط پرداخت. سانسور سیاسی باید برداشته شود تا خودسانسوری ناشی از آن نیز پایان گیرد. وقتی سانسور قانون و حکومت نبود، نقد فرهنگ تاثیر زیادی در از بین بردن سانسور فرهنگی و به تبع آن خودسانسوری ناشی از فرهنگ خواهد داشت.
قاعدتا خودسانسوری داشته‌اید. تمایل دارید یک نمونه از خودسانسوری‌هایی که داشته‌اید را همرسانی کنید؟
من هم مانند میلیون‌ها نفر دیگر در شرایط معینی زندگی می‌کنم که خواه ناخواه بر کار و رفتارم تاثیر می‌گذارد. نویسنده بودن در ایران یعنی مستقیم با سانسور سروکار داشتن. به همین دلیل است که عموما میزان خودسانسوری در نویسندگان و هنرمندان بیشتر از هر قشر دیگر است.در این میان شاید عده‌ای تن دادن به سانسور و خودسانسوری را با کلیشه‌ی "احترام به عقاید مردم" توجیه کنند اما این فقط توجیه است. دلیل اصلی همان تنبیه و تشویقی است که در پاسخ به پرسش نخست اشاره کردم. من در تمام سالهایی که می‌نوشته‌ام تا جایی که به ضمیر خودآکاهم مربوط بوده است کوشش کرده‌ام از خودسانسوری پرهیز کنم. پیش خود پنداشته‌ام اگر قرار است جمله یا بند و بخشی از کتابم حذف شود، بهتر است ماموران سانسور حذفش کنند تا خودم. دایره‌ی سانسور اما آنقدر وسیغع و عواقبش وخیم است که ناچار به خودسانسوری تن می‌دهی. برای نمونه‌اش از نقد یک داستان برایتان می‌گویم در این داستان دخترکی هشت – نه ساله را شوهر می‌دهند و . . . این در فرهنگ متمدن، در فرهنگ انسانی شکل بارز تجاوز به کودک است. اما در فرهنگ اسلامی دختر نه ساله می‌تواند ازدواج کند.من به عنوان منتقد داستان باید همه‌ی این جوانب را در نظر می‌گرفتم و جوری می‌نوشتم که "توهین به مقدسات" تلقی نشود و در عین حال نظرم را گفته باشم. با مقداری "تعدیل" (که همان تسلیم است) نقد را نوشتم اما گفتم که با این ازدواج به کودک تجاوز کرده‌اند. مامور سانسور وزارت ارشاد از کلمه‌ی "تجاوز" ایراد گرفته بود ناچار برای گرفتن "مجوز" ( همان تنبیه و تشویق توامان) کلمه را عوض کردم؛ "تجاوز" شد "تعدی!".
مخالفت با سانسور وظیفه‌ی همه و به طریق اولی وظیفه‌ی نویسندگان و هنرمندان است حتی اگر صرفا به هنر خود متعهد باشند.

برگرفته از: سایت ایران وایر

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1573755426042570/?type=3&theater


گفت‌وگو
۱/۲

سانسور، خودسانسوری و دلایل آن
پرسش‌های سایت ایران وایر از رضا خندان (مهابادی) در باره‌ی سانسور، خودسانسوری و دلایل آن.
رضا خندان: « اگر هنرمندان یا نویسندگان یا دیگر انسان‌های خلاق در جامعه‌های سانسورزده یافت می‌شوند، به قول مارکس، به دلیل سانسور نیست، به رغم آن است. این دسته حتما در شرایط آزاد خلاقیتشان بسا که شکوفاتر می‌شد. صادق هدایت را سانسور کشت، احمد شاملو را سانسور نیمه تمام گذاشت، بسیاری از نویسندگان و هنرمندان را سانسور "جوانمرگ " کرده است.. . »

متن کامل پرسش و پاسخ
تعریف شما از خودسانسوری چیست؟
خودسانسوری امتناع فرد از ابراز وجود حسی، فکری و هنری برای پرهیز از، یا رسیدن به نتایج بیرونی است. اگر کسی چیزی را خودخواسته و بنا بر دلایل درونی مثل درک و تشخیص خودش ابراز نکند (نگوید، ننویسد و نشان ندهد) خودسانسوری تلقی نمی‌شود. خودسانسوری با وجود یک نیروی تهدیدگریا مشوق که بیرون از فرد قرار دارد، شکل و معنا می‌گیرد.
خودسانسوری را یک بداخلاقی فرهنگی تعریف می‌کنید یا محافظه‌کاری؟
در تعریف آن، هیچ‌کدام! البته فرهنگ و موضع و خصوصیات شخصی بر شکل و اندازه‌ی خودسانسوری موثرند؛ اما موجد آن نیستند. فرهنگی را پیدا نمی‌کنید که رسما خودسانسوری را جزء یا بخشی از خود بداند. تابوها و منع‌های فرهنگی به این دلیل موجب خودسانسوری می‌شوند که تهدید‌گرند؛ یعنی تابوشکن و بدعت‌گزار را در پایین‌ترین سطح عقوبت از جامعه طرد می‌کنند. در باره‌ی کسی که در فرهنگ منع‌ها و تابوها حل شده و آنها را جزیی از باور و فرهنگ خود کرده است نمی‌توان از خودسانسوری حرف زد. چنین شخصی خودبه‌خود اتز ابراز آنچه نباید، خودداری می‌کند. خودسانسوری در باره‌ی کسانی مصداق داردکه از عاملی بیرونی مثل قدرت سیاسی یا قدرت اجتماعی فرهنگ در هراس و از عقوبت شدن در نگران است و یا از آن انتظار تشویق دارد. "مجوز کتاب" در ایران هر دو حالت تنبیه - تشویق را تواما دارد.
برخی بر این باور هستند که سانسور سبب خلاقیت می‌شود، شما به این گفته باور دارید؟
نه؛ اصلا! در هسته‌ی این نظر نکته‌ی درستی وجود دارد اما مدافعان سانسور آن را در توجیه دفاع خود رندانه تغییر داده‌اند. این که چالش‌ها، و تلاش برای رفع نیازها بر خلاقیت انسان می‌افزاید، درست است اما چه ربطی به سانسور دارد؟ آیا این پذیرفتنی است که بگوییم زندان خوب است چون می‌توان راه فرار از زندان را آموخت؟ سانسور خوب است زیرا می‌توان راه فرار یا دور زدن سانسور را پیدا کرد؟ و تازه مگر سانسور فقط شامل ادبیات و هنر می‌شود که با "خلاقیت" بتوان دورش زد؟ نه، تمام عرصه‌ها را در بر می‌گیرد. علوم انسانی و نقد و اعتراض زبانشان صریح و روشن باید باشد، "خلاقیت" بردار نیستند. هر نوع خلاقیت انسانی در آزادی می‌بالد و شکوفا می‌شود؛ سانسور نیروی معنوی انسان را کژدیسه می‌کند و به هرز می‌برد. به همین دلیل است که دیکتاتورها سانسور را به کار می‌گیرند. تاریخ جوامع نیز گواه این حرف است. هنوز که هنوز است حرف اول در انواع خلاقیت‌ها را جامعه‌هایی می‌زنند که از آزادی برخوردارند. اگر هنرمندان یا نویسندگان یا دیگر انسان‌های خلاق در جامعه‌های سانسورزده یافت می‌شوند، به قول مارکس، به دلیل سانسور نیست، به رغم آن است. این دسته حتما در شرایط آزاد خلاقیتشان بسا که شکوفاتر می‌شد. صادق هدایت را سانسور کشت، احمد شاملو را سانسور نیمه تمام گذاشت، بسیاری از نویسندگان و هنرمندان را سانسور "جوانمرگ " کرده است.
پیش‌فرض ما این است که جامعه‌ی ایران جامعه‌ای خودسانسور است. گمان می‌کنید که این خودسانسوری ریشه در فرهنگ ایران دارد یا تاریخ و اتفاقات سیاسی؟
"فرهنگ ایران" یعنی چه؟ قطعا فرهنگ یک‌دستی وجود ندارد. اگر منظور فرهنگ غالب است، بله این فرهنگ مشوق خودسانسوری است؛ اما ریشه‌ی آن نیست. فرهنگ غالب فرهنگ دفاع از وضع موجود است؛ وضعی که در طول تاریخ منافع طبقه‌ی حاکم بر جامعه را تامین می‌کرده است. قرن‌هاست که "دیوار" ایران "موش دارد" و موشش هم "گوش". قرن‌هاست که در این سرزمین "زبان سرخ سر سبز می‌دهد بر باد" و "آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه" ترانه‌ی کودکانش بوده است. قدرتمندان بوده‌اند که در طول تاریخ و بر بستر مناسبت اقتصادی و اجتماعی فرهنگ را ساخته‌اند، آن را "فرهنگ مردم" وانموده‌اند و به آن تقدس بخشیده‌اند. به بهانه‌ی "توهین به باورهای مردم" سانسور کرده‌اند و کیفر داده‌اند و هر حرف نویی را کفر و بدعت دانسته‌اند. با این تهدیدها بساط خودسانسوری درون آدم ایرانی تاریخا پهن شده است. اسمش را گذاشته‌اند: "فرهنگ"، "فرهنگ خودمان". آخر آدم عاقل چطور می‌تواند پدیده‌ی مضر و آسیب‌رسان را "مال خود" بداند؟

ادامه مطلب 👇
.


بیانیه

در محکومیت سرکوب تجمع اعتراضی
روز گذشته پنجم دی در پی یورش ماموران به تجمع مسالمت‌آمیز گروهی از شهروندان و ضرب و شتم و بازداشت آنها کانون نویسندگان ایران بیانیه‌ منتشر کرد. در این بیانیه سرکوب مردم محکوم شده است. برگزاری تجمع‌های اعتراضی از مصداق‌های آزادی بیان و حمله به آن حمله به حق آزادی بیان است. کانون در پایان بیانیه نوشته است: « کانون نویسندگان ایران اقدام ماموران امنیتی و انتظامی در یورش سرکوبگرانه به تجمع اعتراضی امروز را محکوم می کند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی و دیگر زندانیان صنفی، سیاسی و عقیدتی است.»

متن کامل بیانیه

سرکوب تجمع اعتراضی
به دنبال فراخوان ربابه رضایی، همسر رضا شهابی فعال کارگری زندانی، قرار بود صبح امروز پنجم دی ماه ١٣٩٦ تجمعی اعتراضی از مردم و فعالان سندیکایی و دانشجویان در مقابل وزارت کار برگزار شود؛ اما ماموران امنیتی و انتظامی در همان دقایق آغازین تجمع، وحشیانه به ضرب‌وشتم مردم پرداختند و ده‌ها تن از جمله ربابه‌ رضایی را بازداشت کردند.
چندی پیش رضا شهابی با وجود اتمام دوره¬ی محکومیتش به زندان بازگردانده شد و در این مدت دو بار دچار سکته‌ی مغزی شده است. هشدار می دهیم که ادامه ی این روال ضد انسانی ممکن است به مرگ رضا شهابی بینجامد. مسئولیت هرگونه آسیب به جان این فعال کارگری متوجه حاکمیت است.
کانون نویسندگان ایران اقدام ماموران امنیتی و انتظامی در یورش سرکوبگرانه به تجمع اعتراضی امروز را محکوم می کند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی و دیگر زندانیان صنفی، سیاسی و عقیدتی است.

کانون نویسندگان ایران
۵ دی ١٣٩٦


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.1573153646102748/1573153539436092/?type=3&theater


kanoon_nevisandegane_iran.pdf
314.3Kb
نشست پاسخ‌گویی

پاسخ به پرسش‌ها و شائبه‌ها
نشست چند تن از اعضای قدیمی کانون نویسندگان به منظور توضیح بعضی مواضع کانون و پاسخ دادن به بخشی از پرسش‌های رایج...

تابستان ١٣٩٦

#کانون_نویسندگان_ایران
.


نظر بر خبر

سکته‌‌ی فعال کارگری در زندان
در خبرها آمده است رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی در زندان سکته کرده است. در این باره سایت سندیکا ۲۳ آذر نوشت :«در ملاقاتی که روز چهارشنبه خانواده با رضا شهابی در زندان داشته است نیمه چپ صورت رضا افتادگی داشته و زیر چشمش نیز فرو رفتگی خاص داشته است. و رضا گفته به پزشک زندان که مراجعه کردم؛ به من گفته سکته خفیف کرده ای.» پس از بیان نشانه‌‌‌‌‌‌های سکته ی مغزی و تایید پزشک زندان اطلاعیه به سوابق بیماری شهابی پرداخته است:
«پزشک متخصص پیش از این تشخیص داده بود شهابی توان جسمی تحمل زندان ندارد. علاوه بر این رضا مکرر فشار خونش بالا بوده و در زندان خون دماغ شده است. سر دردهای شدید مکرر داشته است. ولی مسولین زندان و دادستانی تهران بی توجهی کرده اند و هر از گاهی با تاخیر های بدون توجیه وی را برای معاینه به بیمارستان اعزام کردند و به تشخیص پزشک متخصص هم توجه نکردند تا اینکه متاسفانه این کارگر زندانی سکته کرد. حتی پس از سکته نیز برای معاینه و جلوگیری از تشدید بیماری اش به بیمارستان اعزام نشده است.» در ادامه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه خواهان آزادی "فوری و بدون قید و شرط" این کارگر زندانی شده است:
«سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تاکید می کند محکومیت حبس رضا شهابی پایان یافته است. علاوه بر این پزشک متخصص تشخیص داده که شهابی از نظر جسمی توان تحمل کیفر ندارد و سکته وی و نشانه های قابل مشاهده حال وی نیز گویای درستی تشخیص پزشک متخصص برای آزاد کردن شهابی می باشد. بنابراین ادامه زندان ایشان را می توان تصمیم به حذف تدریجی این کارگر زندانی تلقی کرد. رضا شهابی بنا بر آنچه گفته شد باید فوری و بدون قید و شرط آزاد گردد. و سندیکا نهادهای امنیتی و دادستانی تهران و مسئولین زندان را مسئول حفظ جان کارگر زندانی رضا شهابی می داند.»
رضا شهابی باید فورا آزاد شود. این را نه فقط قانون انسانی آزادی بیان ، نه فقط قانون مدنی آزادی تشکل ها بلکه قوانین خودشان نیز در باره‌ی زندانیانی که قادر به ادامه‌ی حبس نیستند می‌گوید. در این شرایط اصرار بر نگه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داشتن شهابی در زندان معنای عملی دیگری جز کشتن یا تشدید بیماری او ندارد؛ به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که در صورت آزادی هم او زندانی بیماری‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود شود و نتواند به دفاع از حقوق کارگران ادامه دهد.
رضا شهابی فعال سندیکایی و کارگری است و برای دفاع از حقوق کارگران متحمل حبس و بیماری ناشی از شرایط زندان شده است. او را آزاد کنید.



#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran


https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1568784489872997/?type=3&theater


گفتگو

گفتگوی رادیو ندا با رضا خندان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران درباره ی جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود محمد مختاری ومحمد جعفر پوینده
در این آدرس بشنوید:
http://radio-neda.blogspot.co.uk/2017/12/blog-post_7.html?m=1

#کانون_نویسندگان_ایران

@kanoon_nevisandegane_iran
.


گزارش

بازهم جلوگیری، باز هم سرکوب
امروز هفدهم آذر بنا بود مراسم یادبود نوزدهمین سالگرد قتل سیاسی محمد مختاری و محمد جعفر پوینده دو نویسنده‌ی عضو کانون نویسندگان ایران بر مزار آنها برگزار شود اما ماموران امنیتی همچون سال پیش بر درهای ورودی ایستاده بودند و از ورود اعضای کانون و دیگر کسانی که برای شرکت در این مراسم آمده بودند جلوگیری می‌کردند. شرح ماجرا این است که طبق روال هر سال، امسال نیزکانون نویسندگان ایران از یک هفته قبل، از طریق رسانه های اجتماعی اعلام کرد که در روز جمعه ۱۷ آذر۱۳۹۶ بر مزارِ جانباختگان راه آزادی گرد می آییم و یادشان را گرامی می داریم. اما دوستدارانِ این کشتگان ستم، با ممانعت نیروهای امنیتی روبرو شدند. هنوز چند دقیقه به ساعت ۱۵ مانده بود که به محض ورود جمعی از دبیران کانون نویسندگان، یک نفر از لباس شخصی ها با بیان این که « بنا به حکم دادستان کرج، مراسم لغو شده است» مانع ورود دبیران و مردم شد. در اثنایی که یکی از دبیران مشغول صحبت با فرد لباس شخصی بود، یکی از ماموران امنیتی آمد و با رضا خندان مهابادی عضو هیئت دبیران کانون احوالپرسی کرد و او را به سمت خودرویی برد و در خودرو نشاند. سپس به سوی اکبر معصوم بیگی، یکی دیگر از اعضای هیئت دبیران، آمد و او را نیز به همین ترتیب در خودرو نشاند. طولی نکشید که ناصر زرافشان را هم به آن ها اضافه کردند. جمعیت از در شرقی وارد گورستان شد تا سر مزار گرد آید که ماموران، محسن حکیمی (عضو کانون) را داخل خودرو بردند. سپس هر چهار نفر را به مینی‌بوس نیروی انتظامی منتقل کردند. علیرضا عباسی و علیرضا جباری دو عضو دیگر هیئت دبیران و چند نفر از مردم معترض را نیز که خواهان آزادی توقیف‌شدگان بودند، از جمعیت جدا کردند و به سوی مینی‌بوس یادشده بردند و از مردم خواستند که گورستان را ترک کنند. ماموران در حقیقت با گروگان گرفتن شماری از دبیران و اعضای کانون نویسندگان ایران و مردم، تصمیم گرفته بودند تا نگذارند مراسم یادبود شکل بگیرد. جمعیت در بیرون از درهای گورستان ایستادند و اصرار و اعلام کردند که تا بازداشت شدگان را آزاد نکنید، از اینجا نمی رویم . ساعتی بعد، بازداشت شدگان را آزاد کردند.
نکته یادکردنی از رفتار ماموران این است که امسال بر خلاف پار و پیرار، از نمایش آشکار و پُرشمار خودروها و ماموران پلیس خودداری کردند و با شگرد گروگان گیری مانع برگزاری مراسم شدند و یک بار دیگر نشان دادند که از هرگونه مراسم و تجمع حتی در گورستان، هراس دارند. کما این که در جمعه گذشته ۱۰ آذر نیز از برگزاری مراسم یادبود علی اشرف درویشیان در تهران جلوگیری کرده بودند، زیرا در هراس از جامعه‌ی پرمسئله‌اند. این برخوردها شکل روشنی از اعمال خشونت و پامال کردن حقوق اولیه شهروندان است.

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.1556357861115660/1556351837782929/?type=3&theater


تسلیت

درگذشت مجتبی عبداله‌نژاد
مجتبی عبداله‌نژاد نویسنده، مترجم و پژوهشگر ادبیات بامداد روز چهارشنبه ۱۵ آذر بر اثر سکته ی قلبی، متاسفانه درگذشت. او هنگام مرگ ۴۸ سال داشت.
کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند از فضایل والای اخلاقی و انسانی او بسیار می‌گویند. عبداله‌نژاد مترجمی دقیق و پژوهشگری توانا بود و علاوه بر تالیف و انتشار مجموعه شعر "آوازهای ماه و معادله‌های ریاضی" و کتاب "گفتگو با مسعود سعد سلمان" در کنار ترجمه‌ی بسیاری از آثار آگاتا کریستی، بیش از پنجاه ترجمه از آثار نویسندگان بزرگ دنیا از جمله دونا رزنبرگ، پی‌یر گریمال، فریتس مولر، الیزابت کلارک، سال بلو و . . . را در کارنامه‌ی خود دارد.
درگذشت زودهنگام این نویسنده، مترجم و پژوهشگر شریف و مستقل را به خانواده، دوستان و دوستدارانش تسلیت می‌گوییم.
یادش گرامی باد!

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1554946307923482/?type=3&theater


پوستر

پوستر به مناسبت نوزدهمین سالگرد قتل سیاسی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

طراح: #پیمان_سلطانی

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
.


پوستر

جمعه هفدهم آذرماه ساعت ٣ بعدازظهر بر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده

طراح پوستر: #محسن_توحیدیان
#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran
.


بیانیه

نوزدهمین سالگرد قتل سیاسی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده
کانون نویسندگان ایران در بیانیه‌ای که دیروز چهاردهم آذر منتشر کرد، اعلام داشت: « هرگز از دادخواهی برای خون¬های ریخته شده دست باز نخواهد داشت».در پایان بیانیه آمده: « روز جمعه هفدهم آذرماه ساعت ٣ بعدازظهر بر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده در گورستان امامزاده طاهر کرج گرد می¬آییم و یاد و نام جانباختگان راه آزادی اندیشه و بیان را گرامی می-داریم.»
متن کامل بیانیه:
در نوزدهمین سالگرد قتل تبهکارانه ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده
یاد جان¬باختگان آزادی را گرامی می¬داریم
در آستانه ی نوزدهمین سالگرد قتل های سیاسی پاییز ١٣٧٧ و حذف فیزیکی محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، دوتن از اعضای متعهد کانون نویسندگان ایران، سیاهی آن روزهای رعب و وحشت و تهدید چنان بر قامت پاییز سایه می¬افکند که هر قلب روشنی را به درد می¬آورد و انگیزه¬ی دادخواهی برای خون¬های پاک ریخته شده را در ذهن هر آزادی خواه، بیش از پیش بیدار می¬کند.
اکنون نوزده سال از جنایتی می گذرد که در راستای اجرای سیاست سرکوب و حذف مخالفان و دگراندیشان رخ داد. گرچه چنین سیاست¬هایی در حکومت¬های پیشین نیز به شکل¬های مختلف از تهدید و به بند کشیدن و داغ درفش کردن به اجرا درمی¬آمد، در دوران حاکمیت جدید به برنامه¬ای سازمان یافته، علنی و همه جانبه بدل شد که اگر هم جناحی از حاکمیت، در یک مورد خاص، قتل های پاییز ٧٧، زیر فشار افکار عمومی نتوانست آن را انکار یا پرده پوشی کند، طرح و اجرای آن را به نیروهای خودسر سازمان های امنیتی نسبت داد. اما بر کم¬تر کسی پوشیده است که برنامه¬ای سازمان یافته برای نابودی نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران مستقل و منتقد در کار بود که طی چند سال، نخست با سرهم کردن و پخش برنامه¬ی ننگینی چون "هویت" در تلویزیون جمهوری اسلامی، برای پاپوش دوزی و بدنام کردن روشنفکران و آن¬گاه احضار مکرر نویسندگان مستقل و اعضای کانون نویسندگان ایران به مراکز امنیتی و ایجاد فضای رعب و وحشت و تهدید به قتل طرح ریزی شد و سپس چون نتوانستند روشنفکران مستقل را از پا در آورند کمر به قتل آنان بستند.
شواهدی که همان هنگام به دست آمد نشان داد سیاست حذف مخالفان پیشینه¬ای دراز داشته است و هرگز به این دو قتل محدود نبوده است و سازمان های امنیتی خون بسیاری از مخالفان و دگراندیشان، از جمله زنده یادان سعیدی سیرجانی، ابراهیم زال زاده، احمد تفضلی، غفار حسینی، احمد میرعلایی، پیروز دوانی، حمید و کارون حاجی زاده، مجید شریف و... را ریخته¬اند.
پیگیری مستمر خانواده های قربانیان، ناصر زرافشان، وکیل برخی جانباختگان، بسیاری از اعضای کانون نویسندگان ایران، ابعادی از جنایت ها را آشکار کرد و سبب شد تا چندی پس از ماجرای قتل های سیاسیِ پاییز١٣٧٧، "دادگاهی" پشت درهای بسته و بدون حضور خانواده های جانباختگان و وکیلان آن ها برگزار شود. اما از میان برداشته شدن سعید امامی، یکی از عاملان اصلی اجرای جنایت¬ها، پیش از برگزاری این دادگاه، سبب شد تا بیشتر مسایل مهم این پرونده و قتل های سیاسی دیگر همچنان در پرده ی ابهام و تاریکی بماند؛ چرا که افشای اعترافات او می¬توانست بسیاری از ابعاد این پرونده را هر چه بیشتر باز کند و موجب افشای چهره آمران و عاملان اصلی جنایت¬ها شود.
کانون نویسندگان ایران که از آغاز فعالیت خود در ١٣٤٧ تا به امروز همواره تحت فشارهای امنیتی و ممانعت های بسیار قرار داشته است و حتی برای برگزاری مراسم سالگرد جانباختگان راه آزادی بر مزار آن¬ها با ممانعت و سرکوب روبه رو بوده است، ضمن تجدید عهد با آرمان های انسانی و آزادی خواهانه یاران ستم کُشته خود برای برچیده شدن بساط سانسور و خفقان، و تحقق آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان، اعلام می¬دارد که هرگز از دادخواهی برای خون های ریخته شده دست باز نخواهد داشت و تنها محاکمه و مجازات آمران و عاملان قتل های سیاسی است که می تواند عدالت را بر ستمکاران و سرکوبگران جاری کند و زمینه ای فراهم آورد که در آینده سخن گفتن و خواست آزاد زیستن، جنایت شمرده نشود.
روز جمعه هفدهم آذرماه ساعت ٣ بعدازظهر بر مزار محمد مختاری و محمد جعفر پوینده در گورستان امامزاده طاهر کرج گرد می¬آییم و یاد و نام جانباختگان راه آزادی اندیشه و بیان را گرامی می¬داریم.

کانون نویسندگان ایران
١٤ آذر ١٣٩٦



#کانون_نویسندگان_ایران
https://t.me/kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1553893691362077/?type=3&theater


بیانیه

لغو برگزاری مراسم بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان محکوم است

روز دهم آذر مراسم بزرگداشت ازپیش اعلام‌شده‌ی علی‌اشرف درویشیان نویسنده‌ی نامی برگزار نشد ؛ زیرا شب پیش از آن در تماسی تلفنی یک مامور امنیتی به مدیر ساختمان امر کرده است که سالن را در اختیار برگزارکنندگان قرار ندهد! به همین سادگی، بی‌هیچ رفت‌وآمدی، بی‌هیچ حکم و دادگاهی، بی‌هیچ الزام به پاسخگویی برنامه‌ی بزرگداشت نویسنده‌ای سرشناس و محبوب را لغو کردند. نام این کار چیست؟ اقتدار؟ امنیت؟ این همان "اقتدار"ی نیست که در سایه‌اش قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای، که از قضا در سالگرد چهارتن از ستم‌کشته‌گان آن قرار داریم، انجام گرفت؟! این همان "اقتدار"ی نیست که حتی فراتر از قوانین خود سیستم حکمرانی می‌کند؟!
و اما امنیت. این چگونه امنیتی است که با پاک کردن صورت مسئله‌ها بر قرارمی‌شود؟ که با زیر پا گذاشتن حقوق اولیه و مسلّم مردم تامین می‌شود؟ امنیت یک جامعه با میزان امنیت مردم در بهره‌مندی از آزادی‌هایشان سنجیده می‌شود نه با سرکوب عریان آزادی¬ها و ایجاد فضای "آرامش" گورستانی. امنیت در درجه‌ی نخست باید امنیت مردم باشد؛ مردمی که حق دارند برای هر امر خود آزادانه دور هم جمع شوند؛ بی‌نیاز به هیچ "مجوز". جایی که مردم باید از حق خود دست بدارند تا "امنیت" تامین شود، آنجا امنیت حاکمیت و فرمانروایی قدرت و ثروت بی¬حساب و کتاب بر قراراست.
نام این برخوردها نه "اقتدار" است و نه "امنیت" بلکه هراس است؛ هراسیدن و هراس افکندن!
کانون نویسندگان ایران در طول نیم قرن فعالیت خود، به ویژه در سه دهه‌ی اخیر، بارها با این‌گونه "لغو"ها و جلوگیری‌ها و سرکوب¬ها مواجه بوده است، همچنان‌که بسیاری از مردم ما. این شیوه مستقیماً آزادی‌های اساسی مردم را هدف قرار می‌دهد و از نظر کانون نویسندگان ایران به شدت محکوم است.
بی¬گمان مخالفت با بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان از محبوبیت و تاثیر اجتماعی او ذره¬ای نمی‌کاهد؛ اما بر سرکوبگرانی که در سایه ایستاده‌اند پرتوی روشن می‌افکند.
یاد علی اشرف درویشیان گرامی باد!
کانون نویسندگان ایران
۱۲ آذر ۱۳۹۶

#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://m.facebook.com/857199194364867/photos/a.858183830933070.1073741828.857199194364867/1551885088229604/?type=3&source=57


بیانیه

بیانیه به مناسبت سیزده آذر
کانون نویسندگان ایران امروز با انتشار بیانیه سیزده آذر روز مبارزه با سانسور را گرامی داشت.
متن کامل بیانیه:
سیزده آذر روز مبارزه با سانسور
امسال سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور را در حالی گرامی می‌داریم که عرصه‌ی سانسور ستیزی و دفاع از آزادی بیان یکی از یاران و رهروان همیشگی، پیگیر و نامدار خود، علی‌اشرف درویشیان را از دست داده است. راه اما تا لغو و محو کامل سانسور، به‌ویژه سانسور آشکار و نهان دولتی، ادامه دارد و بی¬گمان، مانند گذشته، رهپویان پایدار خود را می‌پرورد. اگر مبارزه با سانسور وظیفه‌ی همیشگی نویسندگان و هنرمندان و آزادی‌خواهان در سراسر جهان بوده است، همین وظیفه‌ی انسانی در ایران ضرورت خاصی دارد؛ زیرا که جامعه‌ی ایران با عریان‌ترین، گسترده‌ترین و خشن‌ترین نوع سانسور روبروست. سانسوری با مضمون ایدئولوژیک - سیاسی که قانون و قدرت همه جانبه¬ی دولتی پشتوانه‌ی حیات و اجرای آن است. مضحک و در عین حال مایه¬ی تحقیرانسان معاصر است که در قرن بیست‌ویکم هنوز قانون‌های قرن¬های سیاه گذشته بر انتشار آثار نویسندگان و هنرمندان و بر آزادی بیان شهروندان حاکم باشد؛ قانون‌هایی که در چند دهه‌ی اخیر دولت های متعدد پشت سرهم مجری آنها بوده‌اند بی‌آنکه اجازه‌ی چون و چرا در آنها بدهند؛ مگر در زمان انتخابات و کسب رای. آخرین نمونه‌‌اش دولت بنفش حسن روحانی است که در حوزه‌ی سانسور و قلع و قمع آثار ادبی و هنری به راستی یادآور "جیغ بنفش" است. در چند سال اخیر "اصلاحیه" های بخش سانسور کتاب وزارت ارشاد چنان درازدامن شده است که اغلب از کتاب فقط جسدی آش و لاش شده برجای می‌گذارد که گاه برای صاحب اثر نیز قابل شناسایی نیست و فقط باید بر آن زار زد. اصلاً نفس اجبار به گرفتن "مجوّز" برای انتشار اندیشه و هنر سرکوبگرانه است. حال اگر این "مجوّز" نیز تضمین‌کننده‌ی توزیع و ارائه‌ی اثر نباشد، بلاتکلیفی و عدم اطمینان حاصل از آن یا به توقف کار هنری می‌انجامد یا به خودسانسوری بیشتر. نتیجه‌ای که مطلوب دم و دستگاه سانسور و انگیزه‌ی آن برای به کارگیری ساز و کار "عدم اطمینان" است. از پرده پایین کشیدن برخی فیلم‌ها یا ندادن اکران و ایجاد محدودیت برای آن¬ها و لغو اجازه¬ی اجرای کنسرت‌های مجوزدار و جمع‌آوری کتاب‌های منتشر شده که در نمایشگاه کتاب سال جاری به وفور رخ داد، از نمونه‌های مکرر در مکرر این روزها و در چند سال اخیراست. نمونه‌ی بارز دیگر ممنوعیت صدای زنان است؛ یعنی محروم کردن نیمی از مردم جامعه از حق بدیهی‌شان... سانسور همچنان با قوّت هر چه بیشتر ادامه دارد و مقابله با آن نیز.
سیزده آذر برای ارج نهادن به پیکاربا سانسور، برای اهمیت دادن به آزادی بیان بی‌هیچ حصر و استثنا، برای بزرگ‌داشتن کوشش‌های سانسورستیزان، روز مبارزه با سانسور نام گذاری شده است. این روز را گرامی می داریم و خواهان برچیدن کامل بساط سانسور، در هر شکل و لباس و به هر بهانه، هستیم.

کانون نویسندگان ایران
۱۱ آذر ۱۳۹۶


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.1550670858351027/1550670691684377/?type=3&theater


گزارش

ممانعت از برگزاری مراسم یادبود علی‌اشرف درویشیان
بنابر اطلاعیه‌ی خانواده‌ی درویشیان که چند روز پیش منتشر شد، قرار بود روز جمعه دهم آذر مراسم بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان، نویسنده نامی و محبوب و عضو برجسته کانون نویسندگان ایران، در سالن اجتماعات یک برج مسکونی برگزارشود؛ اما در ساعت پایانی روز پنج شنبه از یک نهاد امنیتی با رییس هیئت مدیره ساختمان تماس گرفتند و گفتند مراسم نباید برگزار شود. به این ترتیب برنامه‌ی بزرگداشت درویشیان چند ساعت قبل از آغاز ممنوع اعلام شد! این شیوه هیچ منظور و معنایی جز تحمیل آزار و فشار بیشتر به برگزارکنندگان این گونه مراسم ندارد.
پیش‌تر خانواده درویشیان تلاش کرد تا سالنی مخصوص برای برگزاری مراسم اجاره کند؛ اما مانع‌های متعدد مثل گرفتن مجوز از نهادهای امنیتی و انتظامی اجاره ی مکانی مناسب تر با دسترسی آسان تر را غیرممکن کرد. ناگزیر سالن اجتماعات یک برج مسکونی که فاقد هر گونه امکان لازم بود، اجاره شد تا با صرف مخارج نسبتا سنگین و به همت دوستان علی‌اشرف درویشیان در کانون، شرایط لازم برای اجرای مراسم را پیدا کند. با این همه دستگاه سرکوب این حد را هم برنتابید و از برگزاری آن جلوگیری کرد. در پی این ممانعت، صفحه‌ی فیس‌بوک کانون نویسندگان ایران، تا از زحمت بیهوده مردم بکاهد، خبر را فورا منتشر کرد و از راه‌های دیگر نیز تلاش شد که دوستداران درویشیان از وضعیت پیش‌آمده خبردار شوند. علی اشرف درویشیان عضو قدیمی و در چند دوره دبیر کانون بود از این رو اعضای کانون در این روزها کنار خانواده‌ی او قرار داشتند.
با وجود اطلاع‌رسانی سریع و زیاد برای آن که مردم به محل سالن نروند ، روز جمعه در ساعت اعلام شده، شماری از آنها در محل حاضر شدند و پشت در بسته ایستادند. چهار تن از اعضای هیئت دبیران: علیرضا جباری، روح‌اله مهدی‌پور، رضا خندان و علیرضا آدینه به همراه تعدادی از اعضای کانون با چای و شیرینی از آن ها پذیرایی و با اهدا یک شاخه گل به آنها ادای احترام کردند. ماموران امنیتی محسوس و نامحسوس در محل پراکنده بودند.


#کانون_نویسندگان_ایران
@kanoon_nevisandegane_iran

https://www.facebook.com/857199194364867/photos/pcb.1549712475113532/1549703565114423/?type=3&theater

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

2 220

obunachilar
Kanal statistikasi