کانال نو اندیشی دینی کیان dan repost
تمدن های بزرگ در نهایت میراث عظیمی دارند و شما برای اینکه بتوانید یک چیزی را حتی رد کنید، باید ابتدا آن را بشناسید. باید بدانید که در واقع سنت اسلامی چیست؟ تفکر اسلامی چیست؟ درست است که [اسلام] تحت تأثیر [فلسفه] یونان بوده، ولی همیشه یک رگه ی اشراقی هم در ایران داشته است. شناختن چیزی دلیل این نمی شود که شما صد در صد سرسپرده آن باشید، بلکه پشت کردن به تجارب عمیق تمدن های معنوی همان قدر مضر است که بی توجهی به تجربه عصر جدید، مدرنیته و پیامدهای اجتناب ناپذیر سکولاریسم، راههایی دارد. بحث سرسپردگی نیست. شما بارها به خلاء معنویت در غرب اشاره کرده اید. خود غربی ها این مسئله را تبیین کرده اند. آنها معتقد هستند انسان امروزی به رغم پیشرفت هایی که کرده، حفره هایی بزرگ در تمدنش وجود دارد. این همه مکتب های جدید که در شکل های مختلف در اروپا به وجود می آید، این همه اقبال به ادیان غیرغربی هست، یا این همه توجه به ادیان شرقی مثل بودیسم وجود دارد، همه اینها نشان می دهد که یک جای این مسئله اشکال دارد. اگر بخواهیم از جنبه ای آسیب شناسانه به مطالعات تطبیقی بپردازیم، به نظر می رسد که این تطبیق ها بین دو متن صورت می گیرد. یعنی به نوعی تاریخ زدایی صورت می گیرد. مثلا ما وقتی می گوییم عرفان اسلامی، عرفان اسلامی در عالم واقع تاریخی دارد. ولی وقتی این طور تطبیق می کنیم، در واقع یک سری متون را با یک سری متون دیگر مقایسه می کنیم، در حالی که در شکل عملی آن اتفاقات دیگری افتاده است. مثلا شکل آن چیزی که می گوییم عرفان، الان چیز دیگری است. فکر نمی کنید این یک آسیب باشد؟ همین جور که در مورد دین اسلام هم اتفاق می افتد. مثلا امروز دین هندو در اثر مواجهه با مسائل جدید، شکل دیگری پیدا کرده، حرف های دیگری در آن زده شده، ولی ما در مطالعات تطبیقی نوعی تاریخ زدایی می کنیم و در واقع با دین هندو طرف نیستیم.
آنچه که به آن معنویت می گویند، الزاماً دینی خاص نیست. معنویت، حضوری در دنیاست که از عمق وجود انسان نشأت می گیرد و تا دنیا، دنیاست، این ساحت انسان وجود خواهد داشت. حتی در فیلم های خیلی مدرن امروز مثل «ماتریکس» باز اسطوره های مذهبی و دینی و عرفانی ظاهر می شوند، زیرا انسان برای این نوع مسائل پاسخی ندارد. نه فلسفه به آن پاسخ می دهد، نه علم به آن جواب می دهد. این مسائل اگزیستانسیل است که در وجود انسان بوده و باید برایش پاسخ پیدا کند.
به نظر من تمدن های دینی، به جز اسلام، با مدرنیته مشکلی ندارند. تنها حوزه ای که با مدرنیته خیلی مشکل دارد، اسلام است. هندی ها، ژاپنی ها، چینی ها و تمدن هایی که سنت بودایی و کنفسیوسی دارند، خیلی راحت با مدرنیته کنار می آیند. اسلام مشکل تاریخی با مسیحیت دارد. این ها همیشه با هم رقیب بوده اند. هر دو از یک فرهنگ آمده اند بیرون، هر دو ابراهیمی هستند. مسلمانان، اسلام را آخرین دین می دانند و معتقد به یک برتری متافیزیک هستند، مسئله جنگ های صلیبی هم در این سوءتفاهم بی تأثیر نبوده است و چون مدرنیته خواه ناخواه از دل مسیحیت بیرون آمده، با آن مشکل پیدا کرده ایم. باید یک موقعی مشکلمان را با غرب حل کنیم، حالا کی؟ من نمی دانم. این مشکل را نه هندوها دارند، نه چینی ها، نه ژاپنی ها.
گفت و گو با #داریوش_شایگان
بازتاب اندیشه، شماره 77، شهریور 1385
آنچه که به آن معنویت می گویند، الزاماً دینی خاص نیست. معنویت، حضوری در دنیاست که از عمق وجود انسان نشأت می گیرد و تا دنیا، دنیاست، این ساحت انسان وجود خواهد داشت. حتی در فیلم های خیلی مدرن امروز مثل «ماتریکس» باز اسطوره های مذهبی و دینی و عرفانی ظاهر می شوند، زیرا انسان برای این نوع مسائل پاسخی ندارد. نه فلسفه به آن پاسخ می دهد، نه علم به آن جواب می دهد. این مسائل اگزیستانسیل است که در وجود انسان بوده و باید برایش پاسخ پیدا کند.
به نظر من تمدن های دینی، به جز اسلام، با مدرنیته مشکلی ندارند. تنها حوزه ای که با مدرنیته خیلی مشکل دارد، اسلام است. هندی ها، ژاپنی ها، چینی ها و تمدن هایی که سنت بودایی و کنفسیوسی دارند، خیلی راحت با مدرنیته کنار می آیند. اسلام مشکل تاریخی با مسیحیت دارد. این ها همیشه با هم رقیب بوده اند. هر دو از یک فرهنگ آمده اند بیرون، هر دو ابراهیمی هستند. مسلمانان، اسلام را آخرین دین می دانند و معتقد به یک برتری متافیزیک هستند، مسئله جنگ های صلیبی هم در این سوءتفاهم بی تأثیر نبوده است و چون مدرنیته خواه ناخواه از دل مسیحیت بیرون آمده، با آن مشکل پیدا کرده ایم. باید یک موقعی مشکلمان را با غرب حل کنیم، حالا کی؟ من نمی دانم. این مشکل را نه هندوها دارند، نه چینی ها، نه ژاپنی ها.
گفت و گو با #داریوش_شایگان
بازتاب اندیشه، شماره 77، شهریور 1385