کِلکینچه


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


ارتباط با من: @hamid_z_marvdasht

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


‌‌
فردوسِ دل‌، اسیرِ خیالِ تو بودن است
عیدِ نگاه‌، چشم به رویت‌ گشودن است

(بیدلِ‌دهلوی)

ـ @kelkinche ـ



نسیمِ دامنِ او گر وزَد وقتِ خرامیدن
سحر بی پرده گردد غنچه‌ی تصویرِ قالی را

(بیدلِ‌دهلوی)

ـ @kelkinche ـ
‌‌


برکه‌ی کهن dan repost
مجمر اصفهانی.pdf
4.2Mb

به غیرِ این‌که بپوشد رخِ تو از نظرم
چه سود از این‌که نهی آستین به چشمِ ترم؟!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

دانلودِ دیوانِ مجمرِ اصفهانی.

با تشکر از جنابِ حمیدِ رضایی.

ـ @berkeye_kohan ـ

کانالِ برکه‌ی کهن



بر هرکه بنگرم، ز تو کامی‌ش حاصل است
آن را که زنده کرده و آن را که کشته‌ای!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



به حرفی آن که بود آزرده دل از این و آن، بنگر
که اینک در غمت خورسند گردد از دل آزردن!!!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



به جرمِ عاشقی روزِ جزا بر دوزخم بردن
از آن بهتر بوَد زاهد! که در افسردگی مردن!!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



به راهِ سیلِ سرشکم چو خار و تا اکنون _
اگر نسوختم از آتشِ تو، خارِ ترم!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



به غیرِ این‌که بپوشد رخِ تو از نظرم _
چه سود از این‌که نهی آستین به چشمِ ترم؟!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



زین‌سان که خاک از غمِ عشقش به سر کُنم
مشکل که روزِ حشر، سر از خاک بَر کُنم!!!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



سرشکِ دیده بر هامون و آهِ سینه بر گردون
به جست و جوی او از هر طرف پیکی روان دارم!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



تو به فکرِ این‌که: زآن در، به چه حیله‌ام برانی؟
منِ ساده‌دل به این خوش که: گریزگاه دارم!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



می‌زنی تیغ و ندانی که چه‌سان می‌گذریم
گرگ در گله ندارد خبر از حالتِ میش!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



به چه عضوِ تو زنم بوسه؟ نداند چه کند
بر سرِ سفره‌ی سلطان چو نشیند درويش!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



چنان خواهم که پیغامِ مرا گویی به او، قاصد!
که گر صد بار گویی، باز پندارد ز اغیارش!!!

(مجمرِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ



ﺗﺎ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺑﯽِ ﻣﻦ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ! ﺑﮑﻮﺵ
ﻣﻦ ﻧﻪ ﺁﻧﻢ ﮐﻪ ﺍﺯﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﮔﺮ ﺁﺑﺎﺩ ﺷﻮﻡ

(ﻧﺸﺎﻁِ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ)

ـ @kelkinche ـ


‌‌
اگر چون گردباد از خاکساری می‌شدم غافل
قلم بر کهکشان می‌راند، تحریکِ سر انگشتم

(بیدلِ‌دهلوی)

ـ @kelkinche ـ



تا به زلفِ تو رگِ جانِ مرا پیوند است
زندگیِ منِ دل‌خسته به مویی بند است

(بدیعی)

ـ @kelkinche ـ




#مصطلحات‌الشعرا
‌‌



از سختیِ قیامت، ما را چه باک باشد
بی‌تو گذشت ما را، هر دم هزار ساعت

(تأثیرِ تبریزی)

ـ @kelkinche ـ




#مصطلحات‌الشعرا
‌‌



این جهان، دارِ شفایی‌ست که یک بیمارش
خدمتی _ غیرِ تغافل _ ز پرستار ندید.....

(کلیمِ‌کاشانی)

ـ @kelkinche ـ



#صیادان‌معنی

دارِ شفا = دارالشفا، بیمارستان.

تغافل = نادیده گرفتن، بی‌توجهی.





من که یک دستم به جَیب و دستِ دیگر بر سر است
چون توانَم شاهدِ مقصود را در بر کشید؟

(کلیمِ‌کاشانی)

#صیادان‌معنی


یک دست جامِ باده و یک دست زلفِ یار
پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟

(ناصر فیض _ طنز)

ـ @kelkinche ـ
‌‌

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

333

obunachilar
Kanal statistikasi