«از شگفتآورترین کارهای مردم که از نظر نقد گذراندم آن بود که بسیار برای ویرانی شهرها و مرگ نزدیکان و پیشینیان زاری میکردند و از کمرزقی دهان به مذمت زمانه میگشودند، ولی هیچکدامشان را ندیدم که برای دینش سوگوار باشد یا برای عمر از دست رفته بگرید، با اینکه دین در پیش چشمانشان از میان میرفت، سنتها میمُرد و بدعتها پدیدار میشد! تنها دلیلی که [برای توضیح این تضاد] سراغ دارم، آن است که اینان نسبت به دین، بیتوجه و بیتفاوت هستند و دنیا در چشمانشان بزرگ مینماید، بر خلاف سلف صالح که به کم قانع بودند و زاریکردنشان برای دین بود.»
— ابن عقیل (به نقل از الآداب الشرعیة ابن مفلح)
— ابن عقیل (به نقل از الآداب الشرعیة ابن مفلح)