🔥 اگر اکنون به خواست مردم بها ندهیم، پس از چند سال جنگ عقیدتی به راه میافتد 🔥
@kheradgan
نویسنده: مجید خالقیان
نزدیک به دوازده سال است که در فضای مجازی فعال هستم. از دوران نوجوانی و آن زمان که کاربران اینترنت اندک بودند، وبلاگ و تالارهای گفتگو فعال بودند و هنوز پیام رسانها و شبکههای اجتماعی به این شکل به وجود نیامده بودند. در طول این سالها فضای مجازی با فضای واقعی تفاوت زیادی داشت؛ یک موضوع در فضای مجازی بسیار داغ بود که کمتر کسی در دنیای واقعی با آن آشنا بود. گویی فضای مجازی دنیای دیگری بود که همه سعی میکردند آنچه در دنیای واقعی هستند، نباشند. چه بسی آن چیزی که در فضای مجازی بودند به باورهای حقیقی آنها نزدیک تر بود اما به دلیل سرکوب در فضای واقعی جرئت بیان آن را در فضای واقعی نداشتند.
در این سالها از سویی شبهههای فراوانی درباره باورهای دینی مردم گفته میشد و در آن سو پاسخ های بسیار بد و سطح پایین در دفاع از اسلام منتشر میشد که باید بپذیریم بسیاری از آنها قانع کننده نبودند. شاید همین موارد باعث میشد بسیاری از جوانان از دین رویگردان شوند. متاسفانه در این شرایط بدترین انتخاب ممکن توسط بسیاری از فعالین فضای مجازی که ظاهر مذهبی داشتند صورت گرفت و آن هم حمله به ادیان و باورهای دیگر بود. برای مثال آنها به آیین زرتشتی و کوروش بزرگ حمله میکردند و شاید میخواستند مقابله به مثل کنند. شوربختانه بسیاری از ادعاهای آنها دروغ از آب در می آمد و از طرفی نقد آنها به ادیان دیگر مانند آیین زرتشتی تفاوتی در راه اسلام ستیزان به وجود نمی آورد چرا که بسیاری از آنها به طور اصولی دین ستیز بودند و اسلام و زرتشتی و مسیحی برای آنها فرقی نداشت. با این حال ملی گرایان به دلیل علاقهای که به تاریخ کشور داشتند در جناح مقابل آنها قرار گرفتند.
تنش زیادی بین ملی گرایان و اسلام گرایان به وجود آمد؛ چه افرادی که در هر دو جناح منطقی سخن می گفتند و چه اشخاصی که افراطی بودند. در ابتدا بیشتر به صورت گفتگو و بحث بود ولی رفته رفته فیلتر و حذف دیدگاه های یکی از جناح ها و نگه داشتن دیدگاه های جناح دیگر کار را به تنش کشاند. پیش از آن وقتی به صورت بحث و گفتگو بود، سخنان منطقی مورد توجه مخاطبان قرار می گرفت، سخنان منطقی بازدیدهای زیادی داشت و برای بسیاری از مخاطبان روشن می شد که اختلاف افکنی میان ملیت و دین به نفع هیچ کس نیست.
اما هنگامی که فیلترینگ و سرکوب یک جناح شروع شد، جنگ هم شروع شد. کینه های فراوان شروع شد و شد آنچه نباید میشد.
این روزها، فضای مجازی با فضای واقعی شباهت آشکاری پیدا کرده است. بسیاری از اشخاص در فضای مجازی هم همانی هستند که در فضای واقعی هستند. این بار سرکوب و فیلتر کار را به نوعی از تنش می کشاند که دیگر فقط در فضای مجازی نیست بلکه به دنیای واقعی هم سرایت میکند. اگر تنش فقط سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی باشد (که امروز تا حدودی گریبان کشور را گرفته است) میتوان با یک تصمیم درست رفته رفته شرایط را به سامان کرد اما وای به روزی که تنش های عقیدتی رخ دهد!!!
باید بپذیریم هر نسل حق دارد اندیشه ای متفاوت از نسل قبل داشته باشد، حق دارد اعتراض کند، اگر اکثریت با او هم عقیده باشند، حق دارد تغییرات بنیادین به وجود آورد. چرا باید هر نسل خون بدهد تا بتواند راهی پیدا کند تا سرنوشت خود را تعیین کند؟!
اگر از امروز شروع به اصلاح واقعی نکنیم و به دنبال بها دادن به اسلام راستین نباشیم، و آنطور که شایسته است از اسلام دفاع نکنیم، همانطور که امروز بسیاری از مردم مشکلات اقتصادی را ناشی از مشکلات سیاسی میدادند، ممکن است چند سال بعد، مشکلات سیاسی را ناشی از مشکلات عقیدتی بدانند. گروههای جهاد گر (چه دینی و چه ضد دینی) به جان هم بیفتند و جان انسان های بی گناه فراوان به خطر بیفتد.
سرکوب و فیلتر فقط کار را از مباحثه مسالمت آمیز به جنگ خونین میکشاند. شاید به صورت مقطعی بتوانیم شرایط را آرام نگه داریم اما پس از گذشت چند سال و در مواقع خاص هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. به ویژه کشور ما که هر ١۰ سال یک بار دچار یک تنش می شود که هر کدام بد تر از قبلی است.
@kheradgan
@kheradgan
نویسنده: مجید خالقیان
نزدیک به دوازده سال است که در فضای مجازی فعال هستم. از دوران نوجوانی و آن زمان که کاربران اینترنت اندک بودند، وبلاگ و تالارهای گفتگو فعال بودند و هنوز پیام رسانها و شبکههای اجتماعی به این شکل به وجود نیامده بودند. در طول این سالها فضای مجازی با فضای واقعی تفاوت زیادی داشت؛ یک موضوع در فضای مجازی بسیار داغ بود که کمتر کسی در دنیای واقعی با آن آشنا بود. گویی فضای مجازی دنیای دیگری بود که همه سعی میکردند آنچه در دنیای واقعی هستند، نباشند. چه بسی آن چیزی که در فضای مجازی بودند به باورهای حقیقی آنها نزدیک تر بود اما به دلیل سرکوب در فضای واقعی جرئت بیان آن را در فضای واقعی نداشتند.
در این سالها از سویی شبهههای فراوانی درباره باورهای دینی مردم گفته میشد و در آن سو پاسخ های بسیار بد و سطح پایین در دفاع از اسلام منتشر میشد که باید بپذیریم بسیاری از آنها قانع کننده نبودند. شاید همین موارد باعث میشد بسیاری از جوانان از دین رویگردان شوند. متاسفانه در این شرایط بدترین انتخاب ممکن توسط بسیاری از فعالین فضای مجازی که ظاهر مذهبی داشتند صورت گرفت و آن هم حمله به ادیان و باورهای دیگر بود. برای مثال آنها به آیین زرتشتی و کوروش بزرگ حمله میکردند و شاید میخواستند مقابله به مثل کنند. شوربختانه بسیاری از ادعاهای آنها دروغ از آب در می آمد و از طرفی نقد آنها به ادیان دیگر مانند آیین زرتشتی تفاوتی در راه اسلام ستیزان به وجود نمی آورد چرا که بسیاری از آنها به طور اصولی دین ستیز بودند و اسلام و زرتشتی و مسیحی برای آنها فرقی نداشت. با این حال ملی گرایان به دلیل علاقهای که به تاریخ کشور داشتند در جناح مقابل آنها قرار گرفتند.
تنش زیادی بین ملی گرایان و اسلام گرایان به وجود آمد؛ چه افرادی که در هر دو جناح منطقی سخن می گفتند و چه اشخاصی که افراطی بودند. در ابتدا بیشتر به صورت گفتگو و بحث بود ولی رفته رفته فیلتر و حذف دیدگاه های یکی از جناح ها و نگه داشتن دیدگاه های جناح دیگر کار را به تنش کشاند. پیش از آن وقتی به صورت بحث و گفتگو بود، سخنان منطقی مورد توجه مخاطبان قرار می گرفت، سخنان منطقی بازدیدهای زیادی داشت و برای بسیاری از مخاطبان روشن می شد که اختلاف افکنی میان ملیت و دین به نفع هیچ کس نیست.
اما هنگامی که فیلترینگ و سرکوب یک جناح شروع شد، جنگ هم شروع شد. کینه های فراوان شروع شد و شد آنچه نباید میشد.
این روزها، فضای مجازی با فضای واقعی شباهت آشکاری پیدا کرده است. بسیاری از اشخاص در فضای مجازی هم همانی هستند که در فضای واقعی هستند. این بار سرکوب و فیلتر کار را به نوعی از تنش می کشاند که دیگر فقط در فضای مجازی نیست بلکه به دنیای واقعی هم سرایت میکند. اگر تنش فقط سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی باشد (که امروز تا حدودی گریبان کشور را گرفته است) میتوان با یک تصمیم درست رفته رفته شرایط را به سامان کرد اما وای به روزی که تنش های عقیدتی رخ دهد!!!
باید بپذیریم هر نسل حق دارد اندیشه ای متفاوت از نسل قبل داشته باشد، حق دارد اعتراض کند، اگر اکثریت با او هم عقیده باشند، حق دارد تغییرات بنیادین به وجود آورد. چرا باید هر نسل خون بدهد تا بتواند راهی پیدا کند تا سرنوشت خود را تعیین کند؟!
اگر از امروز شروع به اصلاح واقعی نکنیم و به دنبال بها دادن به اسلام راستین نباشیم، و آنطور که شایسته است از اسلام دفاع نکنیم، همانطور که امروز بسیاری از مردم مشکلات اقتصادی را ناشی از مشکلات سیاسی میدادند، ممکن است چند سال بعد، مشکلات سیاسی را ناشی از مشکلات عقیدتی بدانند. گروههای جهاد گر (چه دینی و چه ضد دینی) به جان هم بیفتند و جان انسان های بی گناه فراوان به خطر بیفتد.
سرکوب و فیلتر فقط کار را از مباحثه مسالمت آمیز به جنگ خونین میکشاند. شاید به صورت مقطعی بتوانیم شرایط را آرام نگه داریم اما پس از گذشت چند سال و در مواقع خاص هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. به ویژه کشور ما که هر ١۰ سال یک بار دچار یک تنش می شود که هر کدام بد تر از قبلی است.
@kheradgan