عشق از من یه ویرونه ساخت
از وجودم
همینطور قصر عشقی ک ساخته میشد فرو میریخت
ولی باز سرپا میشد
آجر به آجر کنار هم چیده میشد
بدون اینکه تو اراده کنی..اون جون میگرفت و تو وجودت رشد میکرد
با اینکه ماهیتِ عشق ویرونگیعه
ولی اکثر اوقات به زندگی جونِ دوباره میده🤍
از وجودم
همینطور قصر عشقی ک ساخته میشد فرو میریخت
ولی باز سرپا میشد
آجر به آجر کنار هم چیده میشد
بدون اینکه تو اراده کنی..اون جون میگرفت و تو وجودت رشد میکرد
با اینکه ماهیتِ عشق ویرونگیعه
ولی اکثر اوقات به زندگی جونِ دوباره میده🤍