"𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂" — @lacunaHNZ Telegram-kanali

خونه‌ش یه اتاق بود، دیواراش خاکستری و محکم با یه در فولادی، یه تخت کهنه با پایه‌ی شکسته به کنج اتاق تکیه زده‌بود، یه پنجره‌ی کوچیک تو ارتفاع زیاد و نزدیک به سقف داشت که میله‌هاش عین چندتا نگهبان‌ اجازه‌ی ورود به کل نور رو نمی‌دادن و برای وارد شدن باید خودشو جلوشون کوچیک می‌کرد و روزنه می‌شد، تنها همدمش همین روزنه‌ها بود و با اینکه زیاد نمی‌موندن ولی می‌دونست که فردا حتما برمی‌گردن، شب‌ها رو با امید به دیدن دوباره‌ی نور و حرف‌زدن باهاش سر می‌کرد، به غذاهاش زیاد دست نمی‌زد، فقط اونقدری می‌خورد که صدای شکمش سکوت خلوتش رو نشکنه، بعضی از روزا اینقدر تو حالت درازکش و زل‌زده به سقف می‌موند که انگار با کف‌اتاق مسابقه گذاشته‌بود، با این‌حال کسی دورش نبود، مجبور نبود شلوغی و جمعیت آدما رو تحمل کنه، آدم غریبه‌ای در کار نبود، کنار آشناترین آدمی که می‌شناخت؛ یعنی خودش بود، اگه حرفایی که آدم رو ناراحت می‌کنن یه توپ باشه و اون دروازه‌بان، کسی اونجا نبود که براش شوت کنه، بی‌نظمی اجتماع نظمشو به‌هم نمی‌زد، تنها وسیله‌ی نقلیه‌ای که اطرافش کار می‌کرد ماشین خیال‌پردازی خودش بود، برخلاف بقیه اون خوشحال بود از اینکه تو زندانه، راستش تو زندان تنگ و تاریکش آزادترین آدم دنیا بود.

108 0 1

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

15 Dec 2022, 01:13

Call me by your name
and I call you by mine

49 0 0

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

15 Dec 2022, 01:10

DIE FOR YOU — The Weeknd

04:20

1:18

47 0 1

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

15 Dec 2022, 00:50

-°Feels like we met in another life°-

45 0 0

SearcheeBot

TGAlertsBot

Telegram Analytics

TGStat Bot

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

Kanal geosi va tili

Toifa

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

52

Sayt tili

SearcheeBot

TGAlertsBot

Telegram Analytics

TGStat Bot

𝑳𝒂𝒄𝒖𝒏𝒂

Kanal geosi va tili

Toifa

52