ʟᴇ ᴄᴇʀꜰ ᴘᴇʀᴅᴜ؛


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


INFP؛
- تکه‌ پاره‌ هایِ منقطعِ افکارِ گوزنِ‌گمشده.
-َ. تصویرِ خاکستری منعکس از زخمِ سرگیجه‌های دلهره آورِ "او"
-> http://t.me/HidenChat_Bot?start=1218170687

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


:)


برنامه امشب فقط گریه کردنه.


منو ببخشید اگه تا فردا طول میکشه:')


نه اصلا.. من شاید به خیلی از به اصطلاح اصول و ارزش ها هم اعتقادی ندارم.
تقریبا به هیچ چیز خاصی بجز قوانین خودم اعتقادی ندارم..


Miloio dan repost
یه چیزایی هستن به نام خرافات بهشون اعتقاد داری؟ اگه داری توضیح بده .
@LecerfperduN


گاد.. هیونگ منو از نوشته‌‌هام ناامید میکنی انقدر زیبا ادامه‌ش دادی با قلمت:')


𝑭𝒍𝒆𝒖𝒓 𝒅𝒆 𝒄𝒆𝒓𝒊𝒔𝒊𝒆𝒓 dan repost
گم کردم ما رو لابه‌لای شکاف‌های خالیِ پر شده از خلا؛ ما، گم شد بین تمام سردی‌ بوسه‌هایی که غنچه‌ی نو رسیده‌ی قلبم ازشون دم نزد. تو گم شدی توی تاریکی رعب‌آور دردهات، بنابراین حق می‌دم که نبینی من رو، منی که از جنس تاریکیِ نشات گرفته از توئه. اسم کسی که تماما توی وجودت گم شده رو می‌دونی؟ اسمش منه.


-آدم هایی که هیچ وابستگی‌ای ندارن، خیلی راحت‌تر زندگی میکنن..
+ نه.. اون ها وابسته‌ی دردن. این همه‌ی احساسات دیگه‌ رو بی‌حس میکنه.


 ☕️𓏸𓈒  - این پیام رو فورکنید،
براتون یه نامه عاشقانه می‌نویسم.
؛

>صبر داشته باشید>


صدات‌ می‌لرزید، اسمم‌ رو‌ صدا زدی.
سکوت‌ تنها‌ واژه‌ ی‌ ملموس‌‌ بینِ‌ ما‌ بود.
من‌ از‌ اسلحه‌ ای‌ که‌ به‌ سمتم‌ نشانه‌ رفته‌ بودی‌ نمی‌ ترسیدم؛ترسِ‌ من‌ فقط‌ از‌ گودیِ‌ عجیبِ‌ زیر چشمات‌ بود، بعد از‌ اینهمه‌ مدت.! ؛ بعدِ من کی دل‌‌نگران چشمات میشد؟


- سردرگمی های خاکستری من، حل شده توی شکسته‌ی سرخِ لَختت ..


10 مارس؛
شش روزه برات ننوشتم آچا؟
لعنت به من، قلمم، کلماتم، و اوقاتی که از چیدنِ واژه ها فرار میکنند.
نمیدونم اصلا دلتنگِ این نامه ها شده‌ای؟
شاید هم نه.!
اما صداقتِ برق چشم‌هات وقتی نامه ها رو میخونی، " شاید" های من رو نقض میکنه.
خب پرحرفی بسه،..
ستاره‌ها پر از آسمونِ شب شدن.. پر از غمی که از سیاهی‌ش به آغوش گرفته ان.
حالا منم سیاهم..
یه سیاهِ تنها، که ستاره‌ش تنهاش گذاشته..


شکسته‌ های دیوارِ ترک خورده؛ بینِ نور منعکس از خورشید.


بهاری در راه نیست؛ وقتی شکوفه ها خاکستری ان، حتی اگه این شکوفه ها ردِ جوونه‌ی بوسه‌ های تو باشن.!




و تو گوشِت پر از بغضای شکسته منه.




من، پر از نگفته هاییم که گره شدن توی گلوم.


4 مارس؛
نامه‌هات رو گم کردم آچا،
هرچیزی که برات نوشتم رو، کلماتم رو، خودم رو، و حتی.. خودت رو !..


- حتی واژه ها هم ازم فرار میکنن،
چه انتظارِ بیخودیه از تو؟ ..

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

76

obunachilar
Kanal statistikasi