فرهنگ و منش پارسی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


☘راه نجات از شب گیسوی دوست نیست

ای دل ! به آخرین شب دنیا خوش آمدی...☘

#فاضل_نظری

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


🌹شاعر تاجیکستانی و امیر عرب..

💎
🆔 @maneshparsi

🌹نام زنده یاد استاد مومن قناعت نام شاعر فارسی‌گوی تاجیک همواره به عنوان نمادی از خردورزی و حکمت در ادبیات معاصر تاجیکستان محسوب می‌شود...

🌹وی فردی است که در دهه هشتاد میلادی، هنگام سفرش در هیات کمیته صلح شوروی به یکی از کشورهای خلیج فارس در پاسخ به درخواست یکی از امرای عرب برای قرائت شعر آنی، شعری سرود که ردیف آن خلیج فارس بود و در آن مجلس قرائت کرد.

🌹این جسارت شاعر فارسی گوی شوروی سابق، خاطر امرای عرب را تلخ کرد و تا آخر مجلس ساکت بودند..

🌿از خلیج فارس می‌آید نسیم فارسی

ابر در شیراز می‌بارد چو سیم فارسی

می رسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست

شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی

شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت

رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی.

🌹استاد قناعت (زادهٔ ۱۹۳۲ م - ۲۰۱۸ م) شاعر پارسی‌گوی تاجیکستان، نمایندهٔ مردم تاجیکستان در پارلمان اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱–۱۹۷۹)، متفکر سیاسی و اجتماعی بود. وی در ۱۸ مه ۲۰۱۸، در سن ۸۶ سالگی در شهر دوشنبه درگذشت.

💎
🆔 @maneshparsi


#شاهنامه_خوانی
(قسمت هفدهم)

با صدای استاد #جلال_الدین_کزازی

شامل: آزمودن پسران و تقسیم کردن جهان بین آنها توسط فریدون

💎
🆔 @maneshparsi


☘ #شاهنامه_خوانی (۱۷)

به روایت استاد #جلال_الدین_کزازی


💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


اگرچه عالَم را همه گشتی
چون برای او نگشتی
تو را باری دیگر می‌باید گردیدن.

#فیه_ما_فیه
مولوی☘

💎
🆔 @maneshparsi


درود و مهر بر یاران.
همراه با آرزوی شادی و کام
درروز پیش روی،
پیشکشم فرازی دیگر از گفتار فردوسی فرزانه! ایدون باد.🙏☘🔥

💎
🆔 @maneshparsi


عشق ذات انسان است
همانطور كه تابيدن،
ذات خورشيد است...
خورشيد نمی‌تابد
تا زمين از او قدردانى كند
نمی‌تابد تا گلها رشد كنند...
شايد
نتيجه تابش خورشيد
رشد گياه هم باشد
اما خورشيد
می‌تابد براى تابيدن
تو هم عشق بورز
عشق ورزيدن طبيعت توست
خورشيد باش...
بتاب كه تابيدنِ عشق
شگفت انگيز است...

روز‌تـون سراسر معجزهٔ عـشق❤️☘

💎
🆔 @maneshparsi


وقتی که قیل و قال روز
به پايان رسيد
دیگر هیچ نجوایی شنيدني نبود
آن جا که ابری سرخ؛
پنهان نمود قامتٍ
پرنده ای بی نام را
از میان هیاهوی آوازهایش

#معصومه_عابديني🥀


💎
🆔 @maneshparsi


برخی از آثار :
دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان (در دو جلد با عنوان اصلی «زن از کتیبه تا تاریخ»)، انتشارات زریاب، ۱۳۷۸
کارنمای زنان کارای ایرانی، نشر قطره، ۱۳۸۱
اوهام سرخ شقایق: برگزینی از اشعار زنان زمان، نشر ناژین، ۱۳۸۰
زنان همیشه: گزیده اشعار کلاسیک، نیمایی و آزاد شاعران زن ایران (۱۳۳۰ - ۱۳۸۰)، انتشارات نگاه ۱۳۸۱
نیمه‌های ناتمام: سیری در شعر زنان از رابعه تا فروغ، کتابسرای تندیس، ۱۳۸۰
دستان سخن گوی شاملو
مسیح مادر (نشان زن در زندگانی و آثار احمد شاملو)، ۱۳۸۲
زن شبانهٔ موعود (نشان زن در آثار سهراب سپهری)، انتشارات نگاه ۱۳۸۳
کسی که مثل هیچ‌کس نیست: دربارهٔ فروغ فرخ‌زاد، با همکاری مسعود قاسم‌زاده، نشر کاروان ۱۳۸۱
سفری در خط زمان
از همت بلند...، نشر جام، ۱۳۶۲
چنگ مشوش، تهران‌صدا، ۱۳۷۴
در انتهای آتش آیینه، کتابسرای تندیس ۱۳۸۱
[سلام مادر]، با همکاری شهلا تجویدی، علی‌اصغر تجویدی (شیرازی)، رضا معصومی، نشر جام ۱۳۸۱
کارنامهٔ به دروغ: جستاری نو در شناخت اسکندر مغانی از الکساندر مقدونی، انتشارات علمی، ۱۳۷۶
[مجموعه داستان «هفت زن هفت داستان»]، راهیان اندیشه، ۱۳۷۶
۱۳۵۲ - دفتر شعر «خوشبختی در خوردن سیب‌های سرخ»
۱۳۵۰ - مجموعه داستان «دیداری در پاییز» ، انتشارات پدیده
۱۳۹۴ - کتاب مسافر قاره ی ششم
ترجمه :
مجموعه داستانهای کوتاه جای دیگر، جان‌بوینتن پریستلی، پوران فرخزاد، راهیان اندیشه ۱۳۷۸
مردی بر بالهای آینده (نوستراداموس) مرکز نشر صدا، ۱۳۷۵
رؤیای یک مردمسخره
افسانه‌های آقای استرنبری‌‌

💎
🆔 @maneshparsi


او در دوران فعالیتش حدود ۳۰ کتاب منتشر کرد که از مهمترین آنها «کارنمای زنان کارای ایران»، نخستین فرهنگ مبسوط درباره زنان ایرانی است.
او فرزند توران وزیری تبار و سرهنگ محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او می‌توان خواهر کوچکترش، فروغ فرخزاد و برادرش، فریدون فرخزاد را نام برد. پوران کودکی خود را در نوشهر و شهرهایی دیگر گذراند و در تهران بزرگ شد. او و خواهران و برادرانش پیش از رفتن به مدرسه خواندن را آموخته و با کتاب‌خوانی مأنوس شدند. پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ پدرش از نوشهر به تهران منتقل شد و پوران در دبستان ژاله و سروش درس خواند و در این دوره استعداد ادبی او آشکار شد. همچنین از ۹ سالگی زبان انگلیسی را با آموزگار در خانه آموخت و در انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا ادامه داد.
پوران فرخزاد در ۸۳ سالگی درگذشت.

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


۹ دی سالروز درگذشت پوران فرخزاد

( زاده ۲۰ بهمن ۱۳۱۲ نوشهر -- درگذشتهٔ ۹ دی ۱۳۹۵ تهران ) شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ادبی

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


🌿 گویم که رشک بردن (حسد) یکی از آفَت های بسیار بد است،
که از زُفتی (بُخل) و آزمندی (شَرِه) در نفس زاده می شود.

🌿رشک وری بدتر از زُفتی است ، زیرا تنگ چشم تنها دوست ندارد یا نتواند ببیند که کسی به چیزی از دار و داشته های او دست می یابد؛

🌿ولی رشک وَر هرگز دوست ندارد که خیری به کسی برسد، حتی اگر از دار و داشته های او نباشد ؛

🌿و همین خود یکی از بیماری های نفس، و بس بزرگ جان آزار است.

🌿از آنچه تواند آن را بِراند ، این که خردمند در رشک بنگرد،
پس در می یابد که آنرا از نشانه های بدکرداری بهره بسیار است .

📗طب روحانی (رساله در روانشناسی اخلاق)
#حکیم_زکریای_رازی


💎
🆔 @maneshparsi


🔹دو باستان ‎شناس آمریکایی به نام‎های «ده لوگاز» و «کانتور» در «چغامیش» (واقع در خوزستان) آثاری از هزاره‎ی ششم پیش از میلاد (۸۰۰۰ سال پیش)یافته‎اند که دلالت بر نخستین جوانه ‎های پدیدار شدن خط و نوشته می‎نماید. بر سفال ‎های گوناگون از ظروف و مُهرهای استوانه‎ای نقش‎هایی نگاشته‎اند که آشکارا نمودار مطالبی ‎ست و گویی، داستانی می ‎سراید از زندگی مردم باستان. فرهنگ این مردم، رنگ ایرانی دارد و وابسته است به فرهنگ پارس و تخت جمشید.
چنین می‎نماید که این تمدن از تمدن سومری که کهن ‎ترین تمدن پنداشته می‎شد، قدیمی‎تر باشد.

🔹مجالسی از سور و سرور و شادی و پایکوبی و شکار و مانند آن‎ها از زندگی روزمره،و نقش ‎های بز کوهی استیلیزه و بسیار ساده و تزئینی به انواع گوناگون و بسیار بدیع و ابتکاری فراوان پیدا شده که همه نمودار ذوق و سلیقه و هنرمندی این مردم است.

#بن_مایه:🔻🔻
گاهنامه‎ی هنر و مردم ، شماره‎ی ۸۸ ، بهمن ۱۳۴۸_نقل از شگفتی های باستانی ایران،امید عطایی فرد،تهران،آشیانه کتاب،۱۳۸۹

💎
🆔 @maneshparsi


🌹 علم و دانش
در ایران باستان 🌹

#باستان_شناسی

💎
🆔 @maneshparsi

🔹کارتن س.کن "Cartton. S. Coon" که در غار هوتو و غار کمربندی واقع در سواحل دریای کاسپین اکتشافاتی به عمل آورده در گزارش خود متذکر این نکته است که سفال یافت شده در ساحل دریای کاسپین و غار کمربندی، تا آنجا که اطلاع در دست است قدیمی‎ترین سفالی‎ست که تا کنون در جهان یافت شده است. هیئت باستان ‎شناسان دانمارکی که در تپه ی گوران واقع در لرستان حفاری نموده‎اند نیز به یک نوع سفال خاکستری رنگ برخورده‎اند که به عقیده ‎ی آنان از نظر فنی شاید یکی از قدیمی ‎ترین سفال ‎های ساخته ‎شده در جهان باشد.

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


#پایان.

فر و شکوه ایران را میستاییم .
♥️☘


🌿پس از این چند بند تاریخی با چند پرسش به ژرفای #فرهنگ‌شاهنشاهی ایران بیشتر آشنا می‌شویم.

۱)اگر #خسرو_اپرویز جوان بر پایه نوشتارهای #مانویان و #مزدکیان پلید و دیگر دشمنان #فرهنگ_ایران هوسباز و زنباره بوده است چرا در اوج جوانی مانند بسیاری از حاکمان و خلیفه‌های #ترک و #تازی، این دختر زیبا را با یک دستور کوتاه برای هوس خود به دام نینداخت و هتا زمانی که ترس را در چهره او دید نگاهش را بنا به فرهنگش به گوشه‌ای دیگر می‌اندازد؟

۲) چگونه است که فرزند نیرومندترین مرد #جهان در آن زمان که هر کاری می‌توانست و می‌خواست انجام شدنی بود، آرزو می‌کند که ایکاش این دختر از آن من باشد؟
۳) آیا این شرم #شاهانه را می‌توان در چشمان سلاطین و خلفای ترک و تازی با قدرتی به مراتب کمتر از #شاهنشاه‌خسرو_اپرویز دید؟

۴) آیا #نظامی_‌زرتشتی شوندی (دلیلی) جز این داشت که برای شناساندن و پاک کردن غبار از #شاهنشاهان و #فرهنگ نیک و پاک #ایرانی، دست به نگارش داستانهای ایران زد؟

💎
🆔 @maneshparsi


🌿و با خود درباره آن جوان (#خسرو) اینگونه اندیشید که این جوان همان یار من (#خسرو) است ولی اگر اوست پس چرا لباسی در خور #شاهان به تن نداشت و گفت:

🌿شگفت آید مرا گر یار من نیست؟
دلم چون بُرد اگر دلدار من نیست؟
شنیدم لعل در لعل است کانش
اگر دلدار من شد کو نشانش

🌿و این را نمی‌دانست که #شاهان برای جلوگیری از نقشه دشمنان با رخت و جامه دگرگونه بیرون می‌رفتند:

🌿نبود آگه که شاهان جامه ی راه
دگرگونه کنند از بیم بدخواه

🌿و از سوی دیگر #خسرو با خود می‌گفت؛

🌿گر این بتِ جان بودی چه بودی؟
ور این اسب آنِ من بودی چه بودی؟

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


🌿و #فرهنگ زیبای #شاهنشاهی ایرانی را در ادامه چامه می‌بینیم، هنگامی که #خسرو ترس #شیرین را می‌بیند، با ابزار #فرهنگ بر آتش و خواهش درون خود پیروز می‌شود.

💎
🆔 @maneshparsi

🌿ولی چون دید کَز شیر شکاری
بهم در شد گوزن مرغزاری
زبون‌گیری نکرد آن شیر نخجیر
که نبوَد شیر صیدافکن زبون گیر
💎 به صبری کآورَد #فرهنگ در هوش💎
نشاند آن آتش جوشنده را جوش
جوانمردی خوش آمد را ادب کرد
نظرگاهش دگر جایی طلب کرد
به گِرد چشمه دل را دانه می‌کاشت
نظر جای دگر بیگانه می‌داشت

🌿و #شیرین پس از احساس آرامش و امنیت لباس خود پوشید و بر اَسپ خود نشست و رفت؛

🌿برون آمد پریرُخ چون پری تیز
قبا پوشید و شد بر پشتِ شبدیز
حسابی کرد با خود کاین جوانمرد
که زد بر گرد من چون چرخ ناورد

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


🌿و چون #شیرین از نگاه #خسرو آگاه نبود:

🌿سمن‌بَر غافل از نظاره شاه
که سنبل بسته بُد بر نرگسش راه
چو ماه آمد برون از ابر مُشگین
به شاهنشه در آمد چشم شیرین
هُمایی دید بر پشت تَذَروی
به بالایِ خَدَنگی رُسته سروی
ز شرمِ چشم او در چشمه آب
همی لرزید چون در چشمه مهتاب
جز این چاره ندید آن چشمه قند
که گیسو را چو شب بر مه پراکند
...
🌿سوادی بر تن سیمین زد از بیم
که خوش باشد سواد نقش بر سیم
دل خسرو بر آن تابنده مهتاب
چنان چون زر در آمیزد به سیماب

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


🌿در این هنگام #خسرو_اپرویز، شاهزاده نیرومندترین کشور #جهان دور از چشم همراهانش #شیرین را در این هال می‌بیند و آتش #عشق_شیرین در وی شعله ور می‌شود، و #نظامی‌بزرگ اینگونه راوی چشمان #شاهزاده می‌گردد؛

🌿چو لَختی دید از آن دیدن خطر دید
که بیش آشفته شد تا بیشتر دید
عروسی دید چون ماهی مُهیا
که باشد جای آن مَه بر ثریا
...
🌿در آب نیلگون چون گُل نشسته
پرندی نیلگون تا ناف بسته
همه چشمه ز جسم آن گل اندام
گل بادام و در گل مغز بادام
....
🌿ز هر سو شاخ گیسو شانه می‌کرد
بنفشه بر سر گل دانه می‌کرد
اگر زلفش غلط می‌کرد کاری
که دارم در بن هر موی ماری
....
🌿کلید از دست بُستانبان فتاده
ز بستان نارِ پستان در گشاده
دلی کان نار شیرین کار دیده
ز حسرت گشته چون نار کفیده
....
🌿چو بر فرق آب می‌انداخت از دست
فلک بر ماه مروارید می بست
تنش چون کوهِ برفین تاب می‌داد
ز حسرت شاه را برفاب می‌داد
شه از دیدار آن بلور دلکش
شده خورشید یعنی دل پر آتش

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻


🌹 چشم پاکی 🌹
#شاهان_ایرانزمین👑

💎
🆔 @maneshparsi

🌿در داستان #خسرو_پرویز
#نظامی_گنجوی به جایی می‌رسد که شاهزاده #خسرو_اپرویژ (خسروپرویز) جوان به دنبال #شیرین بسوی #ارمنستان می‌رود، در میان راه برای تن آسایی اسپان در کنار مرغزاری می‌ایستند، این مرغزار همان جایی است که #شیرین در راه رفتن به سوی #تیسپون (مدائن) پایتخت #ایران‌زمین تن برهنه و سیمینش را به آب می‌زند تا گرد و غبار از تن بشوید.

🌿تنِ سیمین‌ ش می‌غلطید در آب
چو غلطد قاقُمی بر روی سنجاب
عجب باشد که گل را چشمه شوید
غلط گفتم که گل بر چشمه روید
در آب انداخته از گیسوان شَست
نه ماهی بلکه ماه آورده در دست

💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

75

obunachilar
Kanal statistikasi