Partner yabi sm


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


پارتنر یابی اس ام مکانی برای اشنایی و ارتباط گرفتن شما عزیزان
برای ارسال فرم ها ب پی وی ادمین مراجعه کنید
ادمین کانال :

https://t.me/BChatBot?start=sc-136009577

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri












بنر رمان اسیر dan repost
🚫سینه های دختره رو سوزاخ میکنند🚫
🔞🔞🔞🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEIFEw0FZkYpm-n0uA
🔞🔞🔞🔞
پارت ۵۹

با قفل شدن دست ها و پاهام به خودم اومدم.
-هی چکار می کنین. ولم کنین. هی تو دستام رو باز کن..
این حرکات بوی خوبی به این ماجرا نمیداد و باعث ترس و بغضم می شد.
مرد سوزن کلفتی که سر آن حلقه ای منحنی وجود داشت رو به دست گرفت این سوزن باعث میشد یاد سارا بیوفتم جیغ من بود که اون اتاق رو در بر گرفته بود.
دختر بدون این که واکنشی به وحشت من نشان دهند به راحتی نوک س*ینه ام رو گرفت و کشید.
این موضوع باعث ضعف من می شد.
خیلی راحت نوک سی*نه ام را گرفت و کشید و به آنی اون سوزن کلفت رو وارد سی*نه ام کرد و کشیدو حلقه منحنی را داخل سی*نه هایم کشیو حلقه رو بست.
نفسم بالا نمیومد از کناره های حلقه رد خونی جاری بود دلم ضفع می کرد ...
تا اومد که نفس راحتی بکشم با سی*نه ی دیگه ام هم همین کار رو کرد ناله ای کردم دیگه جونی برای راه رفتن نداشتم .

🚫نبود لفت بده 🚫
🔞افراد حساس و زیر ۱۸ سال وارد نشوند🔞
#مخصوص_بزرگسالان #ارباب_برده
https://t.me/joinchat/AAAAAEIFEw0FZkYpm-n0uA














Ahmad dan repost
#خاص_ترین
@ferferisof_sm
@ferferisof_sm
@ferferisof_sm
#مستر #ددی #مامی #میسترس
#لیتل_بوی #لیتل_گرل
#گیف #عکس #فیلم
#صندلی_داغ
#چالش_هیجان_اوج_احساست
#فیلم_سینماب

یک_کانال_خاص_برای_دورهمی
@ferferisof_sm
@ferferisof_sm
@ferferisof_sm










🌙ՏⅈℒᏉℰℛℳ⌾⌾ℕ🌙 dan repost
#خدای_ماه
#پارت19

مشغول ماساژ و نوازش سینه هاش شدم تا نوکش خوب بیرون بزنه و اماده ی زدن گیره ها بشه.
وقتی نوک سینه های صورتی رنگش بیرون زد گیره ها رو بدون هیچ مکثی بهش وصل کردم که اخی از بین لبهاش در رفت.
_هنوز کاری نکردم که اینجوری اخ و اوخ میکنی!
دستم بین پاهاش لغزید.
_هه! فاحشه سگ رو ببین!
مثل یه جنده که واسه ک**ر له له میزنه خیس کرده خودشو!
انگشت اشاره ام رو کمی داخل بردم که ناله های از روی شهوتش بلند شد.
سیلی محکمی بین پاهاش خوابوندم!
سراغ بزرگترین و کلفت ترین ترکه رفتم و از داخل ظرف آب برش داشتم.
بی مهابا و ناگهانی اولین ضربه رو روی باسنش کوبیدم که جیغ بنفشی کشید.
_گفتم ناله بزن هرزه! نگفتم جیغ بکش!
ضرباتم پشت سر هم روی باسن، ران ها و ساق پاش مینشست و بلافاصله ورم میکرد.
حالا نوبت ترکه ی نازک بود تا باسن سفیدش به رنگ دلخواهم دربیاد.
اما قبل از نشوندن ضربه های جدید نگاهی به بدنش که حالا میلرزید انداختم.
_چی شد توله سگ!
تو که میخواستی جون گوهیت رو تقدیم دستای قدرتمندم کنی؟!
هرچند ارزش گوه من از وجود لجنی مثل تو بالاتره!
اما خب! چه کنم که بزرگوارانه دارم بهت لطف میکنم و میزارم به عنوان سگ دربون خونه ام خدمت کنی!!!
ترکه رو بالا بردم و بی رحمانه روی ران هاش فرود اوردم.
اینبار بغضش ترکید و گریه هاش که تا الان بی صدا بود به هق هق های بلند تبدیل شد.
نمیدونم چند ضربه ی برق اسا به بدن نحیفش کوبیدم اما از باسن تا ساق پاش دیگه جای سالم باقی نمونده بود!
رفتم جلو و موهاش رو کشیدم و مجبورش کردم دهنش رو باز کنه.
تف غلیظی تو دهنش انداختم و گفتم:
_بخور که ارزش این تف از تموم اشغالا و غذا گندیده هایی که تا الان از توی سطل زباله ها پیدا کردی و خوردی بیشتره!
هرچند حتی اونا هم برای سگ متعفن و نجسی مثل تو زیادین!
تو فقط باید غذات از توی کاسه توالت باشه و اونجا رو بلیسی و بخوری!
هرزه ای مثل تو هیچوقت لیاقت خوردن غذای خوب رو نداره و نخواهد داشت!

سرش رو با ضرب ول کردم و خواستم شلاق رو بردارم که صدای پر بغضش بلند شد.
-بانو تورو خدا کافیه!
التماستون میکنم!
طاقتم طاق شد.
دیگه نمیتونم....

https://t.me/joinchat/AAAAAE6RxCosqs0RDiUQ6g




تب dan repost
کانال تایتان میس های جذاب😍


https://t.me/mistressyabtitan

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

553

obunachilar
Kanal statistikasi