سعی کردم که همیشه
به سادگی اولین سلاممان باشم
به سادگی سکوتمان درپنجشنبه دیدار
به سادگی واپسین دست تکان دادنم،
در کوچه بی چراغ
می خواستم کودکان ستاره زبان مرا بفهمند
می خواستم که هیچ ابهامی،
در گزارش گریه های نباشد
می خواستم از اهالی شنزار و شتر گرفته،
تا برف نشینان قبیله قطب،
همصحبت سادگی ام باشند
احساس می کنم،
تمام سادگان این سیاره همسایه منند
ناجی علی و حنزله وصله پوشش را
بیشتر از ون گوگ دوست دارم،
که درختان رابنفش می کشید،
آسمان راصورتی
وخاک را قرمز
این رابرای خوش آیند هیچ چهره ای نگفتم
دوست دارم به جای سمفونی بتهون
صدای ویولن نواز کورخیابان ولی عصر را بشنوم
دلم می خواست که حافظ
این همراه همیشه حافظه ام
یکباربه سمت سواحل سادگی می آمد
می خواستم کتابت او را
به زبان زلال نوزادان بی زنگار ببینم
می خواستم ببینم آن ساده دل،
باواژه های کوچه نشین چه می کند
هی آرزوی محال
آرزوی محال…
وتو
دختربی بازگشت گریه ها
از یاد نبر که ساده نویسی
همیشه نشان ساده دلی نیست
پس اگرهنوز
بعد ازگواهی گریه ها دردفترم می نویسم:
« بازمی گردی»
به ساده دل بودنم نخند
اشتباهِ مشترک تمام شاعران این است
که پیشگویان خوبی نیستند
یغماگلرویی
┄✨❊🌼❊✨┄
به سادگی اولین سلاممان باشم
به سادگی سکوتمان درپنجشنبه دیدار
به سادگی واپسین دست تکان دادنم،
در کوچه بی چراغ
می خواستم کودکان ستاره زبان مرا بفهمند
می خواستم که هیچ ابهامی،
در گزارش گریه های نباشد
می خواستم از اهالی شنزار و شتر گرفته،
تا برف نشینان قبیله قطب،
همصحبت سادگی ام باشند
احساس می کنم،
تمام سادگان این سیاره همسایه منند
ناجی علی و حنزله وصله پوشش را
بیشتر از ون گوگ دوست دارم،
که درختان رابنفش می کشید،
آسمان راصورتی
وخاک را قرمز
این رابرای خوش آیند هیچ چهره ای نگفتم
دوست دارم به جای سمفونی بتهون
صدای ویولن نواز کورخیابان ولی عصر را بشنوم
دلم می خواست که حافظ
این همراه همیشه حافظه ام
یکباربه سمت سواحل سادگی می آمد
می خواستم کتابت او را
به زبان زلال نوزادان بی زنگار ببینم
می خواستم ببینم آن ساده دل،
باواژه های کوچه نشین چه می کند
هی آرزوی محال
آرزوی محال…
وتو
دختربی بازگشت گریه ها
از یاد نبر که ساده نویسی
همیشه نشان ساده دلی نیست
پس اگرهنوز
بعد ازگواهی گریه ها دردفترم می نویسم:
« بازمی گردی»
به ساده دل بودنم نخند
اشتباهِ مشترک تمام شاعران این است
که پیشگویان خوبی نیستند
یغماگلرویی
┄✨❊🌼❊✨┄