زن بعد سالها هنوزم عاشق مردش بود
مردی که تغییر کرده بود
اونم خیلی زیاد
مردی که یه زن دیگرو در اغوش میگرفت و هویت اصلیشو کامل فراموش کرده بود!
زن با موهای سفید ، هنوزم چهرش زیبا بود ، با اینکه اثرات چنگ و... روی صورتش نمایان شده بود.
عاقبتش چیشد؟
قرار بود عروسش بشه ، نه اینکه تو شهر غریب جلوش ادمارو سر ببرن ، نه اینکه لخت عریان تو جاده پای پیاده فرار کنه ، نه اینکه بره دیوونه خونه و روانی شه.
زن دیوانه بود ولی یادش مونده بود که باید عاشق باشه
اما مرد چی؟
انقدر درگیر خدا و پیغبر شده بود حتی یادش نمیومد یه زمانی مست یه دلبر زیبا تو بغلش دلبری میکرده!
مرد هیچوقت نشنید حرفای اخر معشوقشو
اینکه تو اوج پیری میگفت : ببین ،من هنوز عاشقتم ، چرا نمیای دنبالم؟ببین بخاطرت چادر سرم کردم ، پس کجای مرد من!
و در اخر زن در اتیش سوخت
اتیشی که بیشتر از گرمای عشقش نبود
ولی اونو سوزوند و ذره ذره آب کرد!
#واقعی
مردی که تغییر کرده بود
اونم خیلی زیاد
مردی که یه زن دیگرو در اغوش میگرفت و هویت اصلیشو کامل فراموش کرده بود!
زن با موهای سفید ، هنوزم چهرش زیبا بود ، با اینکه اثرات چنگ و... روی صورتش نمایان شده بود.
عاقبتش چیشد؟
قرار بود عروسش بشه ، نه اینکه تو شهر غریب جلوش ادمارو سر ببرن ، نه اینکه لخت عریان تو جاده پای پیاده فرار کنه ، نه اینکه بره دیوونه خونه و روانی شه.
زن دیوانه بود ولی یادش مونده بود که باید عاشق باشه
اما مرد چی؟
انقدر درگیر خدا و پیغبر شده بود حتی یادش نمیومد یه زمانی مست یه دلبر زیبا تو بغلش دلبری میکرده!
مرد هیچوقت نشنید حرفای اخر معشوقشو
اینکه تو اوج پیری میگفت : ببین ،من هنوز عاشقتم ، چرا نمیای دنبالم؟ببین بخاطرت چادر سرم کردم ، پس کجای مرد من!
و در اخر زن در اتیش سوخت
اتیشی که بیشتر از گرمای عشقش نبود
ولی اونو سوزوند و ذره ذره آب کرد!
#واقعی