امروز تکهای از خودم را کندم و گذاشتم لایِ کتاب، جایش ماند. می دانم زخم میآید که تو را یادِ چیزی، روزی، وقتی بیندازد. مهم نیست! من باید حالم را خوب کنم. این منِ امروز، من نیستم. باید روزی کتاب را باز کنم و به تکهی خشک شدهی خودم که شبیه هیچ وقتم نیست، نگاه کنم و بلند بخندم و از آدمها بپرسم: این تکه صاحبی ندارد؟
#صابر_ابر
#صابر_ابر