شاعر میگه :
همه تا صبح میخوابند و من تا صبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل ، من درد هم دارم
درمان بیَندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما به جایش درد بفروشی ، خریدارم
دیروز مجنون بودم و حالا زلیخایم
من داستانم ، قصهی در حال تکرارم
این کوچه گردی ام برای کوچه گردی نیست
دارم نهال عشق را در کوچه میکارم
کارم سه شنبه تا سه شنبه التماس توست
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
اشک مرا هر وقت میبینی تفضل کن
هر وقت گریه میکنم یعنی گرفتارم
من عرضه کردم خویش را ، بی مشتری ماندم
مانند جنس دور ریز بین بازارم
جز کنج این کوچه دگر جایى ندارم من
جایى ندارم من ، ولی این کنج را دارم
هرطور باشی زندگی ما همانطور است
ابرو گره کردی ، گره افتاده در کارم
من فقر را مانند فرزندم بغل کردم
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
امروز که پشت درم خب دستگیری کن
فردا که اعلامیه ی ترحیم دیوارم
- علی اکبر لطیفیان
همه تا صبح میخوابند و من تا صبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل ، من درد هم دارم
درمان بیَندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما به جایش درد بفروشی ، خریدارم
دیروز مجنون بودم و حالا زلیخایم
من داستانم ، قصهی در حال تکرارم
این کوچه گردی ام برای کوچه گردی نیست
دارم نهال عشق را در کوچه میکارم
کارم سه شنبه تا سه شنبه التماس توست
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
اشک مرا هر وقت میبینی تفضل کن
هر وقت گریه میکنم یعنی گرفتارم
من عرضه کردم خویش را ، بی مشتری ماندم
مانند جنس دور ریز بین بازارم
جز کنج این کوچه دگر جایى ندارم من
جایى ندارم من ، ولی این کنج را دارم
هرطور باشی زندگی ما همانطور است
ابرو گره کردی ، گره افتاده در کارم
من فقر را مانند فرزندم بغل کردم
نفرین به من گر دست از این کار بردارم
امروز که پشت درم خب دستگیری کن
فردا که اعلامیه ی ترحیم دیوارم
- علی اکبر لطیفیان