متاسفانه امروزم تموم شد و زمان باز هم نایستاد تا من بتونم بیشتر از روزم لذت ببرم.
و الانم که همه زیر سه لا پتو گرفتن تخت خوابیدن، من یه لیوان چایی ریختم و اومدم تو ایوون و خیره شدم به ناودون که شُرشُر ازش آب میریزه. سرده و بارون و رعد و برق دارن خونه رو از جا میکَنن.
دفترم رو برداشتم و میخوام امروز رو ثبت کنم تا هروقت دلم خواست بتونم برگردم بهش و لذت ببرم.
حقیقتا همه چیز عالیه، ولی از اون جاییکه انسان ذاتا هیچ وقت راضی نمیشه، دلم گرفته چون کسانی که دوست داشتم این قشنگی رو باهاشون سهیم بشم، پیشم نیستند.
و الانم که همه زیر سه لا پتو گرفتن تخت خوابیدن، من یه لیوان چایی ریختم و اومدم تو ایوون و خیره شدم به ناودون که شُرشُر ازش آب میریزه. سرده و بارون و رعد و برق دارن خونه رو از جا میکَنن.
دفترم رو برداشتم و میخوام امروز رو ثبت کنم تا هروقت دلم خواست بتونم برگردم بهش و لذت ببرم.
حقیقتا همه چیز عالیه، ولی از اون جاییکه انسان ذاتا هیچ وقت راضی نمیشه، دلم گرفته چون کسانی که دوست داشتم این قشنگی رو باهاشون سهیم بشم، پیشم نیستند.