سکوت‌ سبز؛


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


“Read Books, care about things, get excited, try not to be too down on yourself, enjoy the ever present game of knowing.”
«Hank Green»
ارتباط:
T.me/BChatBot?start=sc-380087-YtBB0Q9

• پلی‌لیست:
@MyGreenSound

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri




اَبر. dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


Susanna e i Vecchioni (Susanna and the Elders) - 1610


Artemisia Gentileschi

یکی از نقاشان ایتالیایی در دوره باروک بود، دوره‌ای که زن‌ها به عنوان هنرمند از سوی جامعه هنری پذیرفته نمی‌شدند و چنین تصور می‌شد که زنان دارای هوش و مهارت کافی برای کار کردن نیستند (در طی سده ۱۷ میلادی) اما با این‌حال در کارش اصرار ورزید و اولین زنی بود که عضو آکادمی هنر‌های ترسیمی در فلورانس شد و آثاری خلق کرد. پدرش نیز هنرمند بود و آرتمیزیا به تقلید از پدرش به نقاشی روی آورد و در برخی کارها و آثارش مثل پدرش از کاراواجو الهام می‌گرفت و درواقع نقاشی رو خودآموز پیش گرفت. اولین اثر خودش رو در ۱۷ سالگی خلق کرد به نام:
Susanna e i Vecchioni (Susanna and the Elders)
این نقاشی نشون میده که چطور تونسته به خوبی از سبک کاراواجو پیروی کنه بدون اینکه به مدرسه رفته باشه یا توسط هنرمندانی آموزش دیده باشه. در این نقاشی‌ تجاوز جنسی توسط دو مرد رو نشون می‌ده. اون اکثراً در آثارش زنان در رنج، اسطوره‌ها و کتاب انجیل، قربانیان و خودکشی می‌کشید.
آرتمیزیا در سال 1612 که 19 سال داشت به خواست پدرش برای یادگیری نقاشی به پیش آگوستینو تاسی رفت و در طی آموزش، تاسی به آرتمیزیا تجاوز جنسی کرد و مرد دیگری به نام کوسیمو کورلیس نیز تاسی رو در انجام این تجاوز یاری کرد. بعد از این اتفاق آرتمیزیا رابطه‌ش رو با تاسی ادامه داد و باهم ازدواج کردند.
داستان‌های زیادی پشت این اتفاق هست که خب به نظرم بهتره خودتون بخونید و نتیجه‌گیری کنید.
در رابطه با زندگی آرتمیزیا یک کتاب توسط نویسنده فرانسوی الکساندرا راپیله نوشته شده(در سال۱۹۹۹) و یک فیلم‌ توسط آنیس مرلت (در سال ۱۹۹۷) با بازی والنتینا چروی ساخته شده و چندین نمایشنامه هم در رابطه با تجاوزی که به آرتمیزیا شده به نمایش دراومده و جایزه هم برنده شده‌.
پیشنهاد می‌کنم اگه براتون جالب‌انگیزه خودتون برید دنبالش.


Artemisia Gentileschi (1593 -1656)


از اونجایی که امروز، هشتم مارچ، روز جهانی زنانه می‌خوام براتون از یه هنرمند خانوم بگم، که مثل خیلی از خانوم‌های هنرمند در زمان خودش نادیده گرفته شده.


چنل پنی از اون چنل‌هاییه که هیچ وقت دوست ندارم با بقیه تقسیمش کنم. 😔


Helter Skelter dan repost
دنیای موسیقی در ابتدا آنها را رهبران دیدگاه های رقیب می‌دید. در سال 1915، دبوسی شکایت کرد که «استراوینسکی با از دست دادن روس بودن خود، به طرز خطرناکی به طرف شوئنبرگ متمایل شده است.»

دبوسی تنها کسی نبود که سبک استراوینسکی را زیر سوال برد. هنگامی که استراوینسکی به نئوکلاسیک گرایش پیدا کرد، برخی او را یک هنرمند جدی تلقی نکردند و از نظر آنها، او خود را تنزل داده بود. بسیاری از نوازندگان مهم آن زمان در اجرای سونات پیانو او در جشنواره‌ای در ونیز در سال 1925 شرکت کردند؛ در بین آنها شوئنبرگ نیز حضور داشت که قبل از پایان یافتن اجرای اثر، از سالن بیرون رفت.

از نظر شوئنبرگ، استراوینسکی چیزی مهمتر از مثلاً کراوات تولید نکرد و فقط به فکر جلب رضایت مشتریانش بود. اما شوئنبرگ موسیقی خود را بیشتر در راستای جستجوی درمانی برای سرطان می‌دانست. لحن او حسادت خود را آشکار می‌کند، زیرا در همان اوایل، موسیقی استراوینسکی بیشتر از موسیقی او، تحسین عمومی را به دست آورده بود.

از طرفی در سال 1936، استراوینسکی شوئنبرگ را بیشتر یک شیمیدان موسیقی خواند تا هنرمند؛ با این حال او اهمیت تحقیقات شوئنبرگ را تصدیق کرد و گفت «به هر حال، او احتمالاتی (موسیقی) که مردم ممکن است از شنیدن آن لذت ببرند را گسترش داد.» (اشاره به متفاوت بودن و عوام پسند نبودن آثار شوئنبرگ، که مردم را به شنیدن موسیقی متفاوت و خارج از عرف وادار می‌کرد.)


Helter Skelter dan repost
آرنولد شوئنبرگ و ایگور استراوینسکی در بین دو جنگ جهانی به عنوان رهبران دو رویکرد کاملاً متفاوت در نوشتن موسیقی مدرن ظاهر شدند. آن‌دو نه تنها رقبا، بلکه شخصاً یکدیگر را تحقیر می‌کردند.

شوئنبرگ خود را وارث سنت بزرگ موسیقی اروپایی تحت سلطه آلمانی‌ها معرفی کرد. او فکر می‌کرد که ادامه این سنت به چیزی رادیکال مانند نوآوری‌های بتهوون یا واگنر نیاز دارد. حتی اگر عموم مردم آن را دوست نداشته باشند. او هیچگاه از موسیقی مورد پسند اکثریت جامعه استفاده نکرد. او در سال 1928 نوشت: «هنر از ابتدا طبیعتاً برای مردم نیست، بلکه می‌خواهند آن را به عوام مردم ربط دهند و اینگونه قرار است هر کسی نظر خود را بگوید، زیرا سعادت جدید شامل حق بیان است: آزادی بیان!»

حال استراوینسکی از روسیه آمده بود و در حال تلاش برای کنار زدن سنت های آلمانی بود. در نهایت او سبک نئوکلاسیک را توسعه داد و نه تنها سنت آلمانی، بلکه فرانسوی و ایتالیایی را نیز تغییر داد.




انتخاب دوم:
این قطعه‌، که قطعه‌‌ی معروفی از جناب Luigi Boccherini آهنگساز ایتالیایی در دوره‌ی کلاسیک هست، در سال 1775 منتشر شده.
چون به نظرم این قطعه مخصوص روزهای تعطیلیه که هوا لذت‌بخش و بهاریه و صبحانه‌‌ی کاملی خوردید و برای لحظه‌ای هم که شده خوشحال هستید از اینکه زنده‌اید و قراره کتابتون رو ورق بزنید و کارهاتون رو با آرامش انجام بدید.
اصلاً وای!
از روز تعطیلتون با این قطعه لذت ببرید و صبحتون بخیر! 🍓


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish


۱۶ اسفند ۱۴۰۱:

- داوود هلندی
- نگین از وقتی کانورس‌ سبز خریده بقیه‌ی وسایلشو فراموش می‌کنه برداره.
- تو
همچون من،
چهره‌ای افسرده داری...
- با دوتا خانوم توی ماشینی نمیگی لپ‌تاپتو می‌دزدن؟
- پس من چرا هیچ وقت به پوچی نمی‌رسم؟
- خاله‌ی اشراف‌زاده‌ی دیکتاتور.
- دوستان عزیز هم‌اکنون عسل، هم‌اکنون عسل.
-The sky is high, and I am high too.
- حالم خیلی خوبه دوست دارم همش صدا در بیارم آاا.
- عسل وقتی می‌ره بالا، دیگه نمیاد پایین.
- نوشتم عطر با رایحه‌ی گل مریم، کیبوردم نوشت عطر با رایحه‌‌ی گلِ کریم.
- عیب نداره،‌ ما برات نگهشون می‌داریم فقط تضمین نمی‌کنیم که تموم نشن.
- کف پای سپهر گرفته، ناهار هم برنج با چیپس خوردیم.
- مهشید ابی رو توووور کرده.
- یعنی اگه برم باشگاه باید لامبادا بپوشم؟
- سه نفر ۱۰ سیخ جیگر؟ تو خودت تنهایی هردفعه ۲۵ سیخ می‌خوری.
- هوا خیلی مسافرتیه.
- اینجا هیچی نمی‌کشه پایین، غیر از مَردم.
- بخدا خود امام زمان هم نمی‌خواد توی این وضعیت ظهور کنه، هی دارن از اون بالا هلش می‌دن.
- شبِ مافیا، یعنی توی شب بازی می‌کنن.
- به جای قفسه‌ی کتاب، می‌تونی به من پنج میلیون بدی بیام خودم کتاب‌هاتو با دست‌هام توی اتاق برات نگه‌دارم.


منم، منم.


«سپیز» dan repost
امروز خیلی زنده بودم.




That's all folks! dan repost
دلم بخوادش! چون بیشتر وقتا آدما همینطوری چای می‌خورن فقط چون عادت کردن. ولی چای رو باید وقتی بخوری که یهو بگی یاخدا چای می‌خوام!






کاش امروز که روز درختکاریه می‌تونستیم جای مردان سیاست بنشانیم درخت، تا هوا تازه شود!

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

726

obunachilar
Kanal statistikasi