نقد حال


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


@naghdehaal
یادداشت‌ها و منتخبات از تاریخ و فرهنگ و چیزهای دیگر

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


شعری از سیاوش کسرایی👆










13970416-4128-14-6.pdf
1.7Mb
یادداشتی از مهدی غنی درباره موضع دولت مصدق نسبت به موضوع فلسطین.


رسول جعفریان dan repost
تمدن کولر آبی
امروز باز گرفتار کولر آبی بودم، کاری هم از پیش نبردم. دقت کردم، این یکی شکل و شمایلش عوض شده بود اما چون مجبور شدم بازش کنم، دیدم هیچ تغییری، بله هیچ تغییری نکرده است. جالب است که دیروز اعلام شد که بحث آب در کشور، بحث امنیتی شده است. آن وقت، در همین حال، این کولر آبی در کشور، بخش بزرگی از آب را تلف می کند. مطلب زیر را ششم تیرماه نود و سه نوشتم:
از هفتاد سال قبل که کولر آبی در ایران رواج یافته، تا به امروز، ظاهر و باطنش هیچ گونه تغییری نکرده است. این دستگاه آب پاش یا به عبارتی آب حروم کن، همچنان با همان سیستم قدیمی کار می کند. طی این سالها نه در مصرف آب آن صرفه جویی شده و نه در برق و نه حتی شکل و شمایل آن و نه صدایش.
به نظر شما نام این جمود در یک صنعت ساده را چه می توان گذاشت؟ این که ما یک کولر آبی را هفتاد سال نگاه داشته ایم، بدون آن که شرکت یا شرکت های سازنده سر سوزنی تغییر در آن بدهند، این چه معنایی دارد؟ ناتوانیم، نمی خواهیم، فکر نمی کنیم. قانعیم ... چی؟
حال به کولر های گازی جدید کره ای نگاه کنید که در طول کمترین زمان، چندین نسل عوض کرده و فقط طی این پنج سال گذشته، چندین تغییر مهم به لحاظ کیفیت، مصرف برق، ایجاد سرمایش یا گرمایش، اندازه و... در آن ایجاد شده است. این تمدن با آن تمدن چه فرقی دارد؟
این در حالی است که ما معتقد هستیم علوم اولین و آخرین را در اختیار داریم، و در این زمینه، اظهاراتی از ما سر می زند که مرغ هوا هم از آن خنده اش می گیرد. گویی تمام عالم نیازمند معلومات ما هستند. فقط این سخن مهم ترین سخنران ما را در طول 35 سال گذشته نگاه کنید: .... رئیس ستاد ... با بیان این که یکی از مهم ترین دغدغه هایی که در عرصه تبلیغ وجود دارد کم توجهی به عرصه تفسیر است افزود: باید برای همه وزرات خانه ها یک کتاب تفسیر نوشته شود. به عنوان مثال بنده برای مسأله راه و ساختمان 500 آیه تفسیری گردآوری کردم که به حالات مختلف ساختمان و ویژگی های یک ساختمان از نظر اسلام می پردازد که تاکنون کمتر به آن توجه شده است (خبرآنلاین)
اگر در قرآن پانصد آیه در باره راه و ساختمان باشد، طبعا با این همه تخصص های متنوع، باید چند آیه در باره هر یک از مسائل تخصصی و علمی موجود در عالم در قرآن آمده باشد؟
سالها با دادن این امید به مردم که همه علوم از متون دینی استخراج می شود، هم به حیثیت دین لطمه زدیم و هم در عمل با تعطیل کردن عقل مردم کاری از پیش نبردیم. اگر هم در جایی اقدامی در جهت پیشرفت صورت گرفته، جایی بوده که مسیر علمی زندگی بشر که همان عقل خدادادی است، توانش را به کار انداخته و کاری انجام داده است.
حالا با این تمدن کولر آبی چه کنیم؟
@jafarian1964


گزیده گفت‌وگو با ماهنامه اندیشه‌پویا. شماره ۵۱

✖️من همزمان با کاندیداتوری آقای روحانی در سال 1392 معتقد بودم نهاد ریاست‌جمهوری محدودیت‌های فراوانی دارد و توان تغییر در سیاست‌ها را ندارد. در بهترین شرایط شاید بتوان ده تا پانزده درصد اصلاح ایجاد کرد. معتقد بودم که در صورت قرار گرفتن ایشان در مقام رئیس دولت، اتفاق تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌سازی‌ها و در خروجی‌ مدیریت کشور نمی‌افتد، بلکه فضای گفتمانی جدیدی به واسطۀ سخنرانی‌ها‌ وارد ادبیات سیاسی و عرصۀ عمومی می‌شود. معتقد بودم که ریاست‌جمهوری آقای روحانی به‌نوعی تکرار دورۀ اصلاحات است.

✖️اصلاح و تغییر در کشور ما تابع مشکلات و بحران‌هاست. یعنی ما در شرایط عادی از بررسی مسائل و مشکلات‌مان غفلت می‌کنیم. تا شرایط کشور عادی است، شرایط داخلی و جهانی را مطالعه نمی‌کنیم. اکثر تصمیم‌سازی‌های جدی ما در دوران پس از انقلاب، پیرو بحران‌ها بوده است. ما به بحران‌هایی رسیده‌ایم و سپس تصمیم‌گیری کرده‌ایم.

✖️در ایران سه طرز تفکر به صورت همزمان وجود دارند. اول، جهان‌بینی اسلامی است. دوم، طرز تفکر چپ و سوسیالیستیِ دهۀ شصتی است که اولاً دولت را همه‌کاره و مسلط به همه امور می‌داند و ثانیاً ضدامپریالیستی است و معتقد است باید از دنیا و نظام بین‌الملل فاصله گرفت. سوم طرز تفکر لیبرال است که متأثر از مدل توسعۀ کشورهایی مانند کرۀ جنوبی، چین، مالزی و ترکیه به دنبال فهم مزیت نسبی کشور و تبادل و همکاری گسترده با جهان است. این سه تفکر از لحاظ هندسی، دایره‌هایی هستند که حتا نقطه‌ای مماس با هم ندارند. ما باید بفهمیم که در راهروهای قدرت نمی‌توان جهان‌بینی‌های مختلف داشت. این ضد توسعه است. توسعه در قدم اول نیازمند یک قرارداد اجتماعی روشن است.

✖️نمی‌گویم اصلاح و توسعه غیرممکن است چون صحبت از غیرممکن بودنِ اصلاح، به تجویزهایی می‌انجامد که بوی خشونت می‌دهد و همین فضای فعلی جامعه را هم مخدوش و بسته‌تر می‌کند. راه توسعه طولانی است و ما با سرعت بخشیدن به آگاهی و شناخت‌مان از جهان می‌توانیم این راه را کمی کوتاه‌تر کنیم. باید تاریخ توسعه در غرب را بخوانیم تا صبورتر شویم.

✖️آیا مردم ما به دنبال دموکراسی هستند؟ من فکر می‌کنم تقاضای اول مردم ایران، ثبات اقتصادی است و مسئلۀ بعدی آن‌ها، کاهش فساد مالی در کشور است. از قضا راه‌حل این مسائل هم در درجۀ اول، دموکراسیِ بیش‌تر نیست، بلکه پیوند جهانی است.

✖️در ایران امروز، اگر دموکراسی را به عنوان پروژۀ‌ کوتاه‌مدتِ خود تعریف کنید، پروژۀ شما محتوم به شکست است. دموکراسی‌سازی مثل سدسازی نیست که نقطۀ شروع و پایانی برای آن تعیین کنید. دموکراتیک شدن یک پروسۀ‌ تاریخی است. به اعتقاد من تمرکز اصلاح‌طلبان بر این پروژه نادرست است... اصلاحات با سخنرانی حاصل نمی‌شود. ما به یک‌سری اصلاحات غیرشعاری و مشخص نیازمند بودیم اما اصلاح‌طلبان در شعار دموکراسی و آزادی ماندند.

✖️همزمان با مذاکرات ایران و قدرت‌های جهانی، فضایی در کشور ایجاد شد که می‌گفت اگر برجام شکل‌ بگیرد، تحریم‌ها برداشته می‌شود، سرمایه‌گذاری خارجی فوراً شروع می‌شود، و همۀ مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟ چرا خیلی صریح به افکار عمومی گفته نشد که ما با امریکا چندین مسئلۀ اختلاف‌برانگیز داریم، و چرا نگفتیم که خیلی از این مسئله‌ها را نمی‌توانیم حل کنیم اما مسئلۀ هسته‌ای را می‌توانیم حل کنیم؟ ما جایگاه مذاکرات برجام را دقیق و حقوقی برای مردم تبیین نکردیم. وزارت خارجه به گونه‌ای وانمود کرد که انگار با برجام همۀ مسائل حل خواهد شد و این اشتباه بود.

✖️عمدۀ گشایشی که در برجام قرار بود تحقق پذیرد متوجه امریکاست و اگر امریکا از آن خارج باشد، بقیۀ اعضا نقش بنیادی ندارند. اروپایی‌ها توان اقناعی نسبت به سیاست امریکا در رابطه با ایران را ندارند. به یک معنا ما به نقطۀ صفر در مشکلات ایران و امریکا بازگشته‌ایم و اگر از تحریم‌ها صحبت می‌شود، ناشی از این وضعیت است.

✖️استراتژی طرف منطقه‌ای و جهانی ایران، فقیر شدن و ضعیف شدن کشور تنومندی مانند ایران است. وقتی منابع مالی و توان تولید ثروت یک کشور تقلیل یابد، قدرت خرید مردم کاهش یابد، پروژه‌های عمرانی تعطیل شود و حضور کشور در صحنۀ بین‌المللی کم‌رنگ شود، کشور جایگاه خود را از دست می‌دهد و بود و نبودش یکی می‌شود. به نظر می‌رسد این جدی‌ترین چالش پیش‌روی کشور ماست که طرف مقابل به دنبال آن است. این موضوع فراتر از دولت فعلی است. دولت بعدی هم باید به این موضوع فکر کند. طراحی و استراتژی نسبت به این مسئله نیز بهتر است با یک دید درازمدت نسبت به آیندۀ کشور فکر شود. طراحی‌هایی که برای چند ماه و کوتاه‌مدت باشد، حالت وصله‌ای پیدا می‌کند و سرپوش نهادن بر مسائل جدی کشور است.




👆👆 موقعی که چند ماه پیش این سخنرانی انجام شد، شاید بسیاری از مستمعین صرفاً احساس کردند سخنران درصدد کاهش قدر و جایگاه روشنفکران در تحولات تاریخی جوامع و بالابردن جایگاه بازرگانان و دیوانیان است.
تحولات ایران پس از خروج آمریکا از برجام تاکید دوباره ای بر صحت سخنان سریع‌القلم مبنی بر پایه بودن اقتصاد در تحولات تاریخی است و انتقادات او به برجام است. شاید به همین علت هم مجله «اندیشهٔ پویا» عکس روی جلد و مصاحبهٔ ویژهٔ شمارهٔ آخرش را به ایشان اختصاص داد.👇👇


محمود سریع‌القلم؛ علوم سیاسی به چه کار می‌آید؟
سخنرانی در ۳۰ بهمن ۹۶


حسین باستانی Hossein Bastani dan repost
/واقعیاتی در مورد حمله شیمیایی به سردشت، به مناسبت سی‌امین سالگرد این حمله/

- حمله شیمیایی ارتش عراق به شهر کُردنشین سردشت در ۷ تیر ۱۳۶۶، هزاران مصدوم و بیش از ۱۱۰ کشته بر جای گذاشت. با وجود حملات شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، واقعه سردشت نخستین مورد حمله شیمیایی به یکی از شهرهای ایران بود.

- در پی بمباران سردشت، ایران اخبار این حمله را به میزان بسیار کمی رسانه‌ای کرد چون نگران بود سبب "ایجاد ترس و وحشت عمومی" شود. رسانه‌ای نشدن ماجرای سردشت در ایران باعث شد تا این واقعه، عمدتا از دید افکار عمومی پنهان بماند. پوشش رسانه‌ای بسیار ناچیز ماجرای سردشت در داخل ایران، در شرایطی بود که قدرت‌های جهانی نیز انگیزه‌ای برای برجسته کردن تخلفات جنگی عراق نداشتند.

- عراق از سال ۱۹۸۲، که ایران پس از آزادی خرمشهر وارد خاک این کشور شد، به استفاده از سلاح های شیمیایی علیه ایرانی ها پرداخت و در سال ۱۹۸۳، استفاده از این سلاح ها را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داد. به دنبال تلاش های ایران برای تصرف بصره، مصمم شده بود جلوی پیروزی تهران را در جنگ بگیرد. تصمیم دولت ایالات متحده برای حمایت از عراق، در دستورالعمل امنیت ملی شماره ۱۱۴ ایالات متحده به تاریخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۳ توضیح داده شده و تصریح دارد باید با استفاده از "هر اقدام لازم و قانونی" جلوی شکست عراق در مقابل ایران گرفته شود.

- اسناد سازمان سیا که در سال ۲۰۱۳ از طبقه بندی محرمانه خارج شده نشان می دهند آمریکایی ها از آغاز ۱۹۸۳ به "شواهد قطعی" استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی دسترسی داشته اند.

- در طول جنگ ایران و عراق، چند بارروسای وقت شورای امنیت با صدور بیانه های غیرالزام آور عراق را به خاطر استفاده از سلاح های شیمیایی محکوم کردند. اما این شورا، به خاطر نفوذ و حق وتوی قدرت های بزرگ، هیچ گاه نتوانست با صدور قطعنامه الزام آور، عراق را به خاطر استفاده از این سلاح ها محکوم کند.

- در ۲۱ مارس ۱۹۸۶، تلاش اکثریت اعضای شورای امنیت برای تصویب یک بیانیه در محکومیت حملات شیمیایی مکرر عراق علیه نیروهای ایرانی، با رای منفی ایالات متحده ناکام ماند. ۱۰ کشور دیگر عضو شورا به این متن رای مثبت دادند و کشورهای بریتانیا، فرانسه، استرالیا و دانمارک، در رای گیری شرکت نکردند. حمله عراق به سردشت، تنها ۹ ماه بعد صورت گرفت.

- بی تفاوتی جهانی نسبت به استفاده مکرر بغداد از سلاح های شیمیایی، حدود ۸ ماه پس از بمباران سردشت، به پرتلفات ترین بمباران شیمیایی یک شهر در تاریخ جهان منجر شد. بعد از بمباران حلبچه، شورای امنیت به مدت ۷ هفته موضعی در مقابل این حمله نگرفت. حتی پس از آن هم، از مقصر دانستن حکومت صدام حسین خودداری کرد و درعوض، به محکوم کردن "ادامه استفاده از سلاح های شیمیایی در مناقشه میان جمهوری اسلامی ایران و عراق" پرداخت. شورای امنیت، در ادامه از "هر دو طرف" خواست از "استفاده بیشتر از سلاح های شیمیایی خودداری کنند".

- موضع واشنگتن بعد از حمله شیمیایی عراق به حلبچه این بود که ایران نیز در حمله سهم داشته و مقام های وزارت جنگ، در مصاحبه های گوناگون با شبکه های خبری، بر این ادعا پافشاری کردند.

- در سال ۱۹۸۸، ماهواره های جاسوسی آمریکا کشف کردند که ایران با استفاده از شکافی در خطوط دفاعی عراق، در آستانه یک پیروزی استراتژیک مهم است. به نوشته فارین پالیسی دولت آمریکا در این مقطع، با "اطلاع کامل" از اینکه ارتش عراق برای متوقف کردن ایرانی ها از سلاح های شیمیایی استفاده خواهد کرد، محل استقرار نیروهای ایرانی را به عراقی ها اطلاع داده است. هرچند فارین پالیسی مشخص نکرده در چه ماهی از سال ۱۹۸۸ ایران قصد نفوذ استراتژیک به داخل عراق را داشته، اما تنها عملیات تهاجمی بزرگ ایرانی ها در سال ۱۹۸۸، عملیات والفجر ۱۰ بوده که در اسفند ۱۳۶۶ (مارس ۱۹۸۸) صورت گرفته و تصرف شهر حلبچه در کردستان عراق، از جمله دستاوردهایش بوده است. در نتیجه، به نظر می رسد اطلاع آمریکا از امکان واکنش شیمیایی عراق به عملیات در دست انجام ایران در سال ۱۹۸۸، درواقع پیش بینی همان چیزی بوده که در عمل، به فاصله کوتاهی در حلبچه اتفاق افتاده است.

- با وجود چشم‌پوشی واشنگتن بر حملات شیمیایی صدام حسین علیه ایران، جورج بوش پیش از حمله به عراق گفت: "صدام حسین دستور انجام حملات شیمیایی علیه ایران و بیش از ۴۰ روستای عراق را داد. این حملات، منجر به کشته و زخمی شدن حداقل ۲۰ هزار نفر شد."

@BBCHosseinBastani


ghale ganj.pdf
136.1Kb
گزارشی از «قلعه‌گنج» شهری در جنوب استان کرمان. روزنامه‌ها را به خاطر همین گزارش‌ها هنوز باید دنبال کرد، خبر که همه‌جا هست.


BEYZAAYIinterviewwithSHARGHabout4RAAH.pdf
724.3Kb
گفتگوی شرق با «بهرام بیضایی» دربارهٔ نمایش چهارراه، که در آمریکا روی صحنه برده است همراه با تحلیلی از حمید امجد.


majid kiyaani-shargh-13970405.pdf
130.6Kb
گفتگوی شرق با «مجید کیانی» دربارهٔ آلبوم تازه‌اش: «تصنیف‌های قدیمی».
از نسل اساتید تربیت‌شدهٔ دههٔ پنجاه موسقی ایران، مجید کیانی سنت‌گراترین و قابل مقایسه با جایگاه حسین نصر در فکر دینی معاصر است.


کتابنما dan repost
و حالا روایت ورهرام از هور دورَق را داریم، 33 سال بعد از آن مستند...

@cinema_book


کتابنما dan repost
سال 1362 حمید تمجیدی مستندی درباره زندگی مردمان ساکن تالاب شادگان ساخت، بر اساس پژوهشی از فرهاد ورهرام و عباس عبدالله گروسی.

آن مستند را اینجا می شود دید:
https://goo.gl/VEAA5c

@cinema_book


alizade-irannewspaper-13970405.pdf
175.5Kb
موسیقی در تنگنای سیاست و سلیقه و سرمایه
گفتگوی روزنامهٔ دولتی ایران با «حسین علیزاده»


javad kashi dan repost
شکوه شادی، شکوه غم
*********
غم گاهی به اندازه شادی شکوهمند است. آنگاه غم و شادی رویاروی هم نیستند. سویه‌های مختلف لحظه‌های شکوهمند انسانی‌اند. اندوه پس از فوتبال دیشب همانقدر شکوهمند بود که شادی چند شب پیش.
آنچه فوتبال را به تجربه شکوه تبدیل کرد، همگانی بودن آن بود. سیاست عرصه تجربه همگانی است. اما متاسفانه دهه‌هاست سیاست به جای احساس همگانی بودن، احساس چندگانگی، حسد، بیگانگی از خویش و کینه به دیگری در ما انباشت می‌کند. اگر هیچ‌گاه نتوانیم از حس همسازی و همدلی با دیگران بهره‌مند شویم، لذت‌های زندگی فردی نیز به تدریج زائل می‌شوند. افق‌های زندگی به اندازه خواست‌های کوچک زندگی فردی کوچک می‌شوند، و اینچنین زندگی انسانی اعتبار و شکوه و عظمت خود را از دست می‌دهد.
فوتبال بار بر زمین مانده سیاست را بر دوش می‌کشد.
بازی‌های ایران در روسیه، مرزهای تعیین شده توسط سیاست گذاران و تبلیغاتچی‌های رسمی را درید. چپ و راست و طرفدار و مخالف جمهوری اسلامی، و اقوام و صنوف مختلف را کنار هم نشاند. یک رویداد همه ما را از احساس وجود یک خویشتن جمعی سرشار احساس غنا و شکوه کرد. مثل اینکه همه ما پس از سال‌ها و دهه‌ها، به یک چشمه آب خنک رسیدیم، تک تک به قدر وسع نوشیدیم. دوباره هر کدام سراغ زندگی و کار و بار روزمره خودمان رفتیم اما با احساسی تازه از زندگی.
اما فقط سیاست می‌تواند بار سیاست را بکشد.
اگر حقیقتاً حیات سیاسی به معنای عرصه حضور همگانی و تصمیم و عمل جمعی ما زنده و بیدار بود، ما زندگی خصوصی خود را اخلاقی‌تر تجربه می‌کردیم. هر روز از احساس دوست داشتن یکدیگر لذت می‌بردیم. از تلاشی که برای کاستن از آلام یکدیگر می‌کشیم احساس رستگاری می‌کردیم. اگر حیات سیاسی زنده بود، ما در تجربه زندگی خصوصی خود غنی‌تر بودیم، امیدوارتر و سرزنده‌تر. زندگی‌های فردی ما از آبشخور شکوه زندگی انسانی سیراب بود و هر روز تجربه سبزتری از آن داشتیم.
سیاست البته عرصه تنازع است. درست مثل فوتبال که اگر تنازع و جدالی در آن نباشد موضوعیتی ندارد. اما جدال اگر در چاردیواری باور و احترام جمعی به حیات انسانی روی دهد، خود سرمنشاء خیر و نیکی است. جدالی است که هر روز زندگی انسانی را بارورتر، انسانی‌تر، عادلانه‌تر و آزادانه‌تر می‌کند. جدالی است در خدمت همگانی بودن انسانی ما. اما جدالی که فارغ است از تعهد ما به یک همگانی بودن انسانی، جز نکبت و پستی نمی‌زاید.
ما از یک تیم اروپایی باختیم، اما بیشتر از گذشته دوستشان داریم، چون بستر تجربه شکوهمند جمعی ما بودند. آنها بستر یک احساس نابهنگام همدلی ما با هم بودند.
شکوه شکوه است، مهم نیست با شادی در آمیخته یا غم. فوتبال پنجره‌های بسته را گشود. ما یکدیگر را به گرمی ملاقات کردیم. ذوق زندگی حتی برای لحظاتی بارور شد. کاش این شکوه ناگهانی ابر باروری شود، بر سرزمین زندگی سیاسی ما ببارد. آنگاه شاید این تجربه موقت که در فوتبال روی نمود، به یک منزلگاه و اقامت گاه در حیات سیاسی تبدیل شود.
@javadkashi


DIDAREMAAN BE GHIYAAMAT.pdf
208.3Kb
دیدارمان به قیامت افتاد

گفتگوی هفته‌نامهٔ شهروند امروز در خرداد ۸۷ با عبدالکریم سروش دربارهٔ علی شریعتی

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1 987

obunachilar
Kanal statistikasi