#صفحه4
#چهار_اثر_از_فلورانس_اسکاول_شین
تخیل قیچی ذهن نامیده می شود و همواره تصویرهای ذهن را می برد و دیر یا زود تصویرهای بریده شده در دنیای بیرونی مشاهده می شود. برای پرورش ذهن به نحوی موفقیت آمیز باید نحوه تاثیرگذاری آن را درک کنیم.
یونانیان قدیم می گفتند:" خودت را بشناس!"
ذهن ما از سه قسمت تشکیل شده است: نیمه هشیار، هشیار و کاملا هشیار.
ذهن نیمه هشیار، قدرت محض بدون جهت است و مانند بخار یا جریان الکتریسیته به خودی خود جهت ندارد بلکه به جهتی می رود که در آن هدایت می شود. هرچه انسان عمیقا احساس یا به وضوح تجسم کند ذهن نیمه هشیار را تحت تاثیر قرار می دهد و حتی کوچک ترین جزئیات آن به وقوع می پیوندد.
مثلا خانمی را می شناختم که در کودکی تجسم می کرد "بیوه" است و همیشه لباس سیاه می پوشید و تور سیاهی بر سر خود می انداخت. مردم فکر می کردند او بسیار زیرک و بامزه است. این دختر در جوانی با مردی ازدواج کرد که بسیار عاشقش بود پس از مدت کوتاهی همسرش مرد و او بیوه شد.
ناگزیر تا سالهای متمادی لباس مشکی پوشید و تور سیاه بر سر گذاشت. تصویر این دختر از خودش به عنوان یک بیوه ذهن نیمه هشیارش را تحت تاثیر قرار داده بود و هرچند این مصیبت برایش ناگوار بود ولی گویی زمان آن رسیده بود که تصوراتش تحقق عملی بیابند.
ذهن هشیار را ذهن جسمانی یا فناپذیر نامیده اند. این همان ذهن بشر است که زندگی را طبق تصور خود می بیند. ذهن هشیار؛ مرگ، مصیبت، بیماری، فقر و محدودیت ها را می بیند و روی ذهن نیمه هشیار انسان اثر می گذارد.
ذهن کاملا هشیار(هشیاری برتر)، همان طرح الهی است که در وجود هر انسانی وجود دارد و از جمله برترین آرمان ها و عرصه الهی به شمار می آید. این همان طرح الهی است که افلاطون آن را "الگوی کامل" نامیده و درون هر انسانی وجود دارد.
@namayesh_bzte
#چهار_اثر_از_فلورانس_اسکاول_شین
تخیل قیچی ذهن نامیده می شود و همواره تصویرهای ذهن را می برد و دیر یا زود تصویرهای بریده شده در دنیای بیرونی مشاهده می شود. برای پرورش ذهن به نحوی موفقیت آمیز باید نحوه تاثیرگذاری آن را درک کنیم.
یونانیان قدیم می گفتند:" خودت را بشناس!"
ذهن ما از سه قسمت تشکیل شده است: نیمه هشیار، هشیار و کاملا هشیار.
ذهن نیمه هشیار، قدرت محض بدون جهت است و مانند بخار یا جریان الکتریسیته به خودی خود جهت ندارد بلکه به جهتی می رود که در آن هدایت می شود. هرچه انسان عمیقا احساس یا به وضوح تجسم کند ذهن نیمه هشیار را تحت تاثیر قرار می دهد و حتی کوچک ترین جزئیات آن به وقوع می پیوندد.
مثلا خانمی را می شناختم که در کودکی تجسم می کرد "بیوه" است و همیشه لباس سیاه می پوشید و تور سیاهی بر سر خود می انداخت. مردم فکر می کردند او بسیار زیرک و بامزه است. این دختر در جوانی با مردی ازدواج کرد که بسیار عاشقش بود پس از مدت کوتاهی همسرش مرد و او بیوه شد.
ناگزیر تا سالهای متمادی لباس مشکی پوشید و تور سیاه بر سر گذاشت. تصویر این دختر از خودش به عنوان یک بیوه ذهن نیمه هشیارش را تحت تاثیر قرار داده بود و هرچند این مصیبت برایش ناگوار بود ولی گویی زمان آن رسیده بود که تصوراتش تحقق عملی بیابند.
ذهن هشیار را ذهن جسمانی یا فناپذیر نامیده اند. این همان ذهن بشر است که زندگی را طبق تصور خود می بیند. ذهن هشیار؛ مرگ، مصیبت، بیماری، فقر و محدودیت ها را می بیند و روی ذهن نیمه هشیار انسان اثر می گذارد.
ذهن کاملا هشیار(هشیاری برتر)، همان طرح الهی است که در وجود هر انسانی وجود دارد و از جمله برترین آرمان ها و عرصه الهی به شمار می آید. این همان طرح الهی است که افلاطون آن را "الگوی کامل" نامیده و درون هر انسانی وجود دارد.
@namayesh_bzte