یه موقه ای که بلاگ داشتم همش فکر میکردم بدون نوشتن نمیتونم زنده بمونم گذشت و از نوشتن دل کندم و خیلی خوب یادمه چرا
چون تو درس خوندن غرق شدم و بهترین معدل دوران کارشناسیم مال اون دو ترمی بود که رو بلاگر بودنم خط کشیدم
بعدش همه تقصیرا رو انداختم گردن بلاگم و ازش متنفر شدم
یه مدت بعدش تقصیرا رو انداختم گردن نقاشی کشیدن
و وقتی ازش فاصله گرفتم بیشتر درس خوندم و بازم نتیجه ش عالی بود برای همین امسال بعد از مدت ها دوباره نقاشی کشیدم
وقتی فهمیدم ساراه کانال نویس شده ناراحت شدم چون نمیخواستم کانال بنویسم و از یه طرف هم نمیتونستم بخونمش و خودمم به حرف نیام
این شد که دوباره هم نقاشی کشیدن رو شروع کردم هم نوشتن
ولی الان تقصیر رو گردن هیچکدوم نمیندازم
من با وجود همه ی این ها هم تلاش خودم رو میکنم
این همه نوشتم که بگم امشب چقد خوشحال شدم که ساراه دوباره داره می نویسه چون وقتی این روزا خیلی کم آنلاین میشم فرصتش پیش نمیاد با ساراه خیلی حرف بزنم و بفهمم حالش چیه
ولی وقتی میام کانالش رو میخونم بازم خیالم راحت میشه خیلی ازش دور نشدم
چون تو درس خوندن غرق شدم و بهترین معدل دوران کارشناسیم مال اون دو ترمی بود که رو بلاگر بودنم خط کشیدم
بعدش همه تقصیرا رو انداختم گردن بلاگم و ازش متنفر شدم
یه مدت بعدش تقصیرا رو انداختم گردن نقاشی کشیدن
و وقتی ازش فاصله گرفتم بیشتر درس خوندم و بازم نتیجه ش عالی بود برای همین امسال بعد از مدت ها دوباره نقاشی کشیدم
وقتی فهمیدم ساراه کانال نویس شده ناراحت شدم چون نمیخواستم کانال بنویسم و از یه طرف هم نمیتونستم بخونمش و خودمم به حرف نیام
این شد که دوباره هم نقاشی کشیدن رو شروع کردم هم نوشتن
ولی الان تقصیر رو گردن هیچکدوم نمیندازم
من با وجود همه ی این ها هم تلاش خودم رو میکنم
این همه نوشتم که بگم امشب چقد خوشحال شدم که ساراه دوباره داره می نویسه چون وقتی این روزا خیلی کم آنلاین میشم فرصتش پیش نمیاد با ساراه خیلی حرف بزنم و بفهمم حالش چیه
ولی وقتی میام کانالش رو میخونم بازم خیالم راحت میشه خیلی ازش دور نشدم