📜 شعر شماره ۱۴
🖋 شاعر: #نیما_انصاری_راد
چقد منتظر شم یه روزی بیای
یه عمره از این زندگی سیر شدم
می دونم که سنی ندارم ولی
یه قرنه از این فاصله پیر شدم
نمیخوام که منت بذارم ولی
اونی که واست عاشقی کرد کی بود ؟
منی که شبا همدمم عکسته
بگو تا بدونم گناهم چی بود ؟
عشق گاهی پر از خطر میشه اما
فهمیدم ازش راه فراری نیس
درسته کسی ما رو مجبور نکرد
ولی به خدا ، عشق اختیاری نیس
هنوز که هنوزه به یاد چشات
یه چند ساعتی غرق رویا میشم
همش تو خیالم میگم کاش بشه
که تو واقعیت بمونی پیشم
بهت گفته بودم که دیوونتم
نگفتم منو دیگه تنها نذار ؟
بهم گفتی شاید یه روزی بیای
دیگه خستم از این همه انتظار
@neveshestan
🖋 شاعر: #نیما_انصاری_راد
چقد منتظر شم یه روزی بیای
یه عمره از این زندگی سیر شدم
می دونم که سنی ندارم ولی
یه قرنه از این فاصله پیر شدم
نمیخوام که منت بذارم ولی
اونی که واست عاشقی کرد کی بود ؟
منی که شبا همدمم عکسته
بگو تا بدونم گناهم چی بود ؟
عشق گاهی پر از خطر میشه اما
فهمیدم ازش راه فراری نیس
درسته کسی ما رو مجبور نکرد
ولی به خدا ، عشق اختیاری نیس
هنوز که هنوزه به یاد چشات
یه چند ساعتی غرق رویا میشم
همش تو خیالم میگم کاش بشه
که تو واقعیت بمونی پیشم
بهت گفته بودم که دیوونتم
نگفتم منو دیگه تنها نذار ؟
بهم گفتی شاید یه روزی بیای
دیگه خستم از این همه انتظار
@neveshestan