ᴰᴱᴱᴾ dan repost
بعضی وقتا جلوی آیینه میشینی میگی کی همچین بلایی سرم آورد؟
دوباره می پرسی، کی همچین جنازه ای رو ازم ساخت؟
دوباره و دوباره.
دارم نگاهت میکنم، واضح!
اسمش تنفر نیست بهش میگن پوچی ولی نمیدونم چرا صفر تو از صد بعضی ها پر رنگ تره!
نگام کن، صورتت رنگ نداره!
چرا؟
با چی میجنگی؟ من؟ آدما؟ یا شاید... خودت؟
درگیر چی شدی؟ که کی ای؟ که چرا هستی؟
میگی نمیمیری چون نمردی؟
من جلوتم!
دقیقا چند قدم با هیولای درونت فاصله دارم.
چشمات و تیز کن آره دقیقا همینجوری!
منم مثل تو ام....
می بینیم؟
اومدم کنارت بجنگم.
کنارت اگاه باشم.
نگاهم کن!!!!!
من غریبه ام؟
رد روی گردنم و نمی بینی؟
از جنس همون طنابیه که روی قلبت کشیدن.
دستم و میگیری؟
شاید به جای تنهایی خل بودن کنار هم بودیم نه؟
اینجوری بهتر نیست؟
نه موری؟
دوباره می پرسی، کی همچین جنازه ای رو ازم ساخت؟
دوباره و دوباره.
دارم نگاهت میکنم، واضح!
اسمش تنفر نیست بهش میگن پوچی ولی نمیدونم چرا صفر تو از صد بعضی ها پر رنگ تره!
نگام کن، صورتت رنگ نداره!
چرا؟
با چی میجنگی؟ من؟ آدما؟ یا شاید... خودت؟
درگیر چی شدی؟ که کی ای؟ که چرا هستی؟
میگی نمیمیری چون نمردی؟
من جلوتم!
دقیقا چند قدم با هیولای درونت فاصله دارم.
چشمات و تیز کن آره دقیقا همینجوری!
منم مثل تو ام....
می بینیم؟
اومدم کنارت بجنگم.
کنارت اگاه باشم.
نگاهم کن!!!!!
من غریبه ام؟
رد روی گردنم و نمی بینی؟
از جنس همون طنابیه که روی قلبت کشیدن.
دستم و میگیری؟
شاید به جای تنهایی خل بودن کنار هم بودیم نه؟
اینجوری بهتر نیست؟
نه موری؟