ما نسلي بوديم كه هرچي بدبختي و رنج ميتونه توي واقعيت وجود داشته باشه رو طمع كرديم، طلاق خونواده، طرد شدن، بي پولي، آسيب رواني و روحي، سياست تخمي، اقتصاد فلج، توهين بهمون، نا اميدي، شكست عشقي، زخم خوردن از رفيق، مسخره شدن، دولتي كه ميكشنمون ميگيرنمون، استرس جنگ، گذشته كيري، استرس آينده، مريضي پدر، مريضي مادر، مرگ عزيزان، فاميل هاي فضول، درس، كنكور، حسادت، نداشتن آرامش، محيط زيست ناراحت، فرهنگ كيري، امنيته دروغ، گراني، سيگاري شدن، معتاد شدن، نبود دارو، گراني دارو، وام چندين درصدي، نبود كار، پاسپورت بي ارزش، اگه بخوام ادامه بدم بايد كتابشو بنويسم، جالبه اگه بريم خارج از ايران و اينارو تعريف كنيم به عنوان رواني بستريمون ميكنن، چون دليل خودكشي خارجيا بيشترش مسخره شدن از طرف خونوادس! خوبه كه خارجيا جاي ما نيستن.