Sarbaz Graph ? dan repost
شرحِ ما-قَد-وَقَع:
[ دردهای لازم / مردهای اضافی ]. دو دستم به نشانهی تسلیم؛ در برابرِ اسلحهی شوخیهای واقعی*؛ بالا بود.
[ اشکهای لازم / لبخندهای اضافی ]. از کنارِ هرچه که نبود رد شدیم. از کنارِ عدم. اما وجود، ارضای روحِمان نشد.
[ نبردهای لازم / قهرمانهای اضافی ]. چرخ... چرخ... چرخ... لابلای فکرهای بیثمر. تکههای اعتمادبهنفسِ خُرد شده. سرفههای خونی.
[ تصنعِ لازم / حرفهای اضافی ]. تمامِ قامتَم جستجو شد، برای لبخندی که #لبخند بسازد. احساساتِ واقعی.
[ اضافاتِ لازم / لزوماتِ اضافی ]. دافعهی همچنانِ همیشه، ظلمِ بزرگترین بود، و من منعطفِ شکننده. دفنِ عشق؟
* : تأکید.
[ دردهای لازم / مردهای اضافی ]. دو دستم به نشانهی تسلیم؛ در برابرِ اسلحهی شوخیهای واقعی*؛ بالا بود.
[ اشکهای لازم / لبخندهای اضافی ]. از کنارِ هرچه که نبود رد شدیم. از کنارِ عدم. اما وجود، ارضای روحِمان نشد.
[ نبردهای لازم / قهرمانهای اضافی ]. چرخ... چرخ... چرخ... لابلای فکرهای بیثمر. تکههای اعتمادبهنفسِ خُرد شده. سرفههای خونی.
[ تصنعِ لازم / حرفهای اضافی ]. تمامِ قامتَم جستجو شد، برای لبخندی که #لبخند بسازد. احساساتِ واقعی.
[ اضافاتِ لازم / لزوماتِ اضافی ]. دافعهی همچنانِ همیشه، ظلمِ بزرگترین بود، و من منعطفِ شکننده. دفنِ عشق؟
* : تأکید.