#اعتراف
من یه روز که داشتم اعتراف های چنل رو میخوندم دیدم نوشتن که رفتم به بچه ی داییم و ... اتک و مهمانیه جنازه و اینرو نشون دادم
منم گفتم برم نشون بدم عکس العملش رو ببینم😈
برای همین رفتم به پسر خالم سه سالشه لایو اکشن اتک رو نشون بدم همون جایی که دیوار خراب میشه همه غول ها میان تو همه رو میخورن😌
داشتم بهش نشون میدادم
همینجوری داشت نگاه میکرد
بعد ازش پرسیدم قشنگه
گفت اره خیلی😳 فقط چرا غول ها لختن😐😑
بعد منم گفتم نه اون مدله لباسشه بعد باز پرسید چرا اینا اینجوری حرف میزنند منم دیدم که این داره همینجوری میبینه و هیچی نمیگه اومدم قطع کردم واستاده به جیغ و گریه که تروخدا بزار ببینم😭 هیچی دیگه تا آخره لایو اکشنش رو دید بعد هم میگفت خیلی فیلمه قشنگی بود😐
خوش به حالتون من که شانس نداشتم این بترسه 😭😭
(پ.ن😐یادش بخیر داییم یه پِخ می کرد من مثل مرگ می ترسیدم اینا دراکولان😐)
~~~~~~♡~~~~~~
🥳 @otaku_avowal 🥰
~~~~~~♡~~~~~~
من یه روز که داشتم اعتراف های چنل رو میخوندم دیدم نوشتن که رفتم به بچه ی داییم و ... اتک و مهمانیه جنازه و اینرو نشون دادم
منم گفتم برم نشون بدم عکس العملش رو ببینم😈
برای همین رفتم به پسر خالم سه سالشه لایو اکشن اتک رو نشون بدم همون جایی که دیوار خراب میشه همه غول ها میان تو همه رو میخورن😌
داشتم بهش نشون میدادم
همینجوری داشت نگاه میکرد
بعد ازش پرسیدم قشنگه
گفت اره خیلی😳 فقط چرا غول ها لختن😐😑
بعد منم گفتم نه اون مدله لباسشه بعد باز پرسید چرا اینا اینجوری حرف میزنند منم دیدم که این داره همینجوری میبینه و هیچی نمیگه اومدم قطع کردم واستاده به جیغ و گریه که تروخدا بزار ببینم😭 هیچی دیگه تا آخره لایو اکشنش رو دید بعد هم میگفت خیلی فیلمه قشنگی بود😐
خوش به حالتون من که شانس نداشتم این بترسه 😭😭
(پ.ن😐یادش بخیر داییم یه پِخ می کرد من مثل مرگ می ترسیدم اینا دراکولان😐)
~~~~~~♡~~~~~~
🥳 @otaku_avowal 🥰
~~~~~~♡~~~~~~