اللا شیشه خالی به دست و ملت عشق به بغل خوابش برده بود. دیوید صبح که به خانه آمد، اورا در این وضعیت پیدا کرد. احظهای به نظر رسید میخواهد به تختخواب نزدیک شود و روی زنش پتویی چیزی بکشد، اما انگار فکرش را عوض کرد و سریع به طرف حمام رفت .
100
100