میدانستم این اواخر مرتب به عالم دیگر میرود و برمیگردد. هروقت از سرای خاکی دور میشد، موقع برگشتن از وجناتشمیشد فهمید مدتی در این عالم نبوده.
چهرهاش حالتی غرق در فکر پیدا میکرد،چشمهایش مات میماند، انگار از پشت شیشه نگاه میکند.
333
چهرهاش حالتی غرق در فکر پیدا میکرد،چشمهایش مات میماند، انگار از پشت شیشه نگاه میکند.
333