.
🏝 واژگان پارسی در زبان عربی
بغداد = از پارسی بَغ داد، خداداد، باغِ داد (باغ انوشیروان دادگر)
بغشه ← بنگرید به بَشغ
بَغل طاق = از پارسی پیراهن روی سینه و بیجیب، پیراهنی که خد کمانی آن تا روی سینه آزاد باشد
بَغوان = از پارسی باغبان
بُغجه، بقچه = از پارسی بقچه
بَقسَمات، بقسمات = از پارسی یونانی بَکسَمات، نان رومی نان خشک کوچک، کاک در عراق
بَقلاوه = از پارسی باقلاوا
بَقَم = از پارسی بَکَم، درخت بزرگ بکم که چوب سرخ آن در رنگرزی به کار میرود
بک، بکا = از پارسی بَک، گیاهی است مانند تره تیزک، خیار بیابانی
بک، بیگ = از پارسی بغ، بزرگ، فرمانروا که به ترکی و عربی رفته است
بکَراًت و مَراَت (کَرتها و مَرتها) = از پارسی پیاپی
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- المنجد فیالغه و الاعلام، بیروت ۱۹۸۷
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🏝 واژگان پارسی در زبان عربی
بغداد = از پارسی بَغ داد، خداداد، باغِ داد (باغ انوشیروان دادگر)
بغشه ← بنگرید به بَشغ
بَغل طاق = از پارسی پیراهن روی سینه و بیجیب، پیراهنی که خد کمانی آن تا روی سینه آزاد باشد
بَغوان = از پارسی باغبان
بُغجه، بقچه = از پارسی بقچه
بَقسَمات، بقسمات = از پارسی یونانی بَکسَمات، نان رومی نان خشک کوچک، کاک در عراق
بَقلاوه = از پارسی باقلاوا
بَقَم = از پارسی بَکَم، درخت بزرگ بکم که چوب سرخ آن در رنگرزی به کار میرود
بک، بکا = از پارسی بَک، گیاهی است مانند تره تیزک، خیار بیابانی
بک، بیگ = از پارسی بغ، بزرگ، فرمانروا که به ترکی و عربی رفته است
بکَراًت و مَراَت (کَرتها و مَرتها) = از پارسی پیاپی
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- المنجد فیالغه و الاعلام، بیروت ۱۹۸۷
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی