پارس نامه


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


پارس نامه از فرهنگ و زبان مشترک فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان روایت می کند
ارتباط با کارگروه پارس نامه :
سروش. پ
@P_Soroush

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri






نشست هاى هفتگى شاهنامه
خوانى وگزارش شاهنامه گروه سرو سایه فکن افراز :


⏱سه شنبه ها، ساعت 17تا 19


🏡 تهران، خيابان سميه ،بین مفتح و رامسر، کوچه پروانه، شماره 2، انجمن نویسندگان.


📖اين هفته: داستان رستم و اسفندیار

@parsname
(حضور براى همه آزاد ورايگان است)
09123339448 زندی


برنامه پند پارسی1
@Parsname
مجری :زهرا شهرکی
تهیه کننده:سیده زهرا حسینی
کارشناس:فاطمه شکفته
رادیو خراسان رضوی
بررسی زندگی و شعر مرحوم باقرزاده (بقا)


‍ برنامه پند پارسی 4
@Parsname
مجری :زهرا شهرکی
تهیه کننده:سیده زهرا حسینی
کارشناس:فاطمه شکفته
رادیوخراسان رضوی
معرفی اجمالی آثار مرحوم باقرزاده (بقا)


برنامه پند پارسی2
@Parsname
مجری :زهرا شهرکی
تهیه کننده:سیده زهرا حسینی
کارشناس:فاطمه شکفته
رادیوخراسان رضوی
بررسی زندگی و مضامین شعروقطعات اندرزی
مرحوم باقرزاده (بقا)
وارادت به شمس الشموس خراسان


🎼الله بده تو باران با صدای عزیز احمدی
نمونه‌ای از ترانه‌های باران‌خواهی جنوب خراسان
t.me/joinchat/BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ


🌧دعای ‍ باران خواهی مردم خراسان
@Parsname
🔻در گذشته به هنگام بهار،چنانچه باران رحمت الهی فرو نمی‌بارید و کشتزارها دچار کمبود آب می شد، مردم ،بویژه جوانان روستا با اشاره فردی مومن گرد می آمدند تا با هم دعای باران یا به اصطلاح "الله توبارو" (الله تو بارون بده) بخوانند.
🔹رسم چنین بود که ابتدا آدمکی چوبین کهنه پوشیده ای فراهم ساخته ، به هنگام غروب در کوچه های ده حرکت کرده ،پشت در منازل اشعار منظومی را می خواندند.
🔻یک نمونه از شعرهای باران خوانی:
الله بده تو بارون
از حرمت مزارون
به آیه های قرآن
الله بده تو بارون
بارون که نیست امروز
تا گل دمد به نوروز
غیر از تو کیست دلسوز
الله بده تو بارون
الله بده تو بارون
یارب به حق احمد
تیر از دعا مکن رد
هر چند ما شدیم بد
آنها که دیمه کارند
آبی به جو ندارند
امید با تو دارند
الله بده تو بارون
@Parsname
🔹آنگاه یکی از میان جمعیت ندا می‌داد " یا جواب ،یا ثواب، یا کوزه پن (پنج)من آب ؛فردی از فراز بام آن خانه مقداری آرد ،پول و....به آنان می‌داد.
🔹روز بعد مردم بر گورستان حاضر می شدند .عده ای از زن‌ها آرد جمع آوری شده را خمیر نموده و معمولا مهره ای سبز رنگ را در آن قرار می‌دادند وفطیر می پختند.
سپس یکی از قرص های نان را از بلندی رها می کردند، چنانچه نان به رو می خوابید امید به بارش باران بود.
🔹پس از آن نان ها و آنچه جمع آوری شده بود ،بین حاضران و نیازمندان قسمت می کردند ، مهره ی سبز در قطعه نان هر کس پیدا می شد او را در آب می افکندند . همچنین درین مراسم ،گاه گاهی جمجمه خری در اتش می انداختندتا طلسم نیامدن باران در هم شکند.
چنانچه گذشت، می بینیم دعا جنبه دینی و اعتقادی دارد و خصوصیات یک دعای اسلامی را دارا ست .
🔹کشاورز تمام مسئولیتش را به انجام رسانیده ، زمین را شخم زده ،بذر پاشیده و همه ی تلاشش را نموده اما عنایت پروردگاری منقطع، در خود احساس تقصیر می کند
هیچ تکیه گاه ونقطه امیدی برایش باقی نمانده . از روی اعتقاد و ایمان قلبی همه چیز را رها کرده همه با هم، رو به سوی او و دعای دسته جمعی ؛
بو که درگیرد یکی ازصد هزار
🔹دعا در قالب عبارت موزون ، ساده و با صفا بیان می شود پر از عاطفه و صمیمیت با یک موسیقی و آهنگ موثر .
🔹نیایشگران خود را به کناری کشیده .برای اینکه دریای رحمت الهی را به جوشش اندازند ،زبان حال خود را از زبان سایر تشنگان می سرایند. زبان حال لاله های خشک لب جوی های خشکیده، گندم های زیر خاک مانده در انتظار باران!
🔹و گاه خداوند را به مقدسات سوگند می‌دهند به آیه های قرآن، حرمت مزاران و خاک پاکان به حق احمد به آهوی مظهر زیبایی و عصمت ورقت به بره هایی که از بی آبی شیر پستان مادرشان خشکیده و او بی شیر مانده و در پایان هر بند منظومه، مصرانه و مجدانه ازآن گونه که طفل برای رسیدن به خواسته اش دست بردار دامن مادر نیست ، به تکرار و تاکید الله بده تو باران و از پس دعا اگر الله اعتراض کند بازش به تضرع و زاری بخواند
تا آنگاه که خداوند فرماید؛دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که ازبسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم
و پس از زمانی معمولا کشتگر می بیند ؛باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده (تضمین‌ها از گلستان سعدی)/ به قلم محمدجواد مشایخی پژوهشگر فرهنگ عامه
t.me/joinchat/BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ


‍ فصلنامه پاژ نشریه علمی مؤسسه فرهنگی خرد سرای فردوسی منتشر شد:
@Parsname
فصلنامه پاژ، (پیاپی 26)، سال ششم، شماره دوم، تابستان 1396

✅در این شماره مقالاتی از :
✳️ محمدجعفر یاحقی، کاغذ گری و کاغذ خوری (سرمقاله)
✳️تمثیل آستیاگ: ای. دی. اچ. بیوار / محمود حسن‏آبادی
✳️پشت پردة ساخت بنای آرامگاه فردوسی به روایت اسناد (3) ... / فاطمه محمّدزاده
✳️شاخصه های موضوعی در نوشته‏های تاریخی ملّی ایرانیان (2) ... / اشک دالن / سعید رادفر
✳️یکی شاخ آن پهلوانی درخت ... / حامد مهراد
✳️منبعی ناشناخته برای شناخت کمال‌الدین خجندی / سید امیر منصوری
✳️شرح چند نکته در شعر خاقانی شروانی / کامران ارژنگی
✳️آب یا باد؟ (دربارة بیتی از شاهنامه) سهیل یاری گل دره
✳️یکی دخمه کردش چو سمّ ستور / موسی الرضا نظری
✳️نگرشی تطبیقی به معنای صفّه در دورة غزنوی براساس تاریخ بیهقی / عبدالکریم عطارزاده
✳️خورسند یا خرسند (مکاتبۀ دو ادیب سدۀ یازدهم هرات و اصفهان در باب املای درست یک واژه) / خلیل الله افضلی
✳️رزمنامة کنیزک (حماسه‌ای به زبان گورانی و روایتی از یادگار زریران) / رقیه شیبانی فر
✳️فرهنگ وارة لغات و ترکیبات عربی شاهنامه / معصومه ملوک براتی باقرآباد

و بخشهای:
ـ از بزرگداشت اخوان تا وعده عضو شورای شهر مشهد برای احیای طوس (گزارشی از سی و نهمین گردهمایی مؤسسة خردسرای فردوسی)
ـ اسطوره ها هم هویت هستند وهم هویت ساز (گزارشی از نشست نقد و رونمایی کتاب «اساطیر ایران در شعر نو فارسی)
از دیار آشنایان ـ شعر و داستان ـ کتاب‎شناخت
@Parsname
(پذیرش سفارش و ارسال برای شهرستانها )
051_35019274


@parsname
#انوشروان گفت:

پانزدهم گفت: به گزاف مخر، تا به گزاف نبايد فروخت.

شانزدهم گفت: مرگ، به زانکه نياز به هم‏سرانِ خويش.

هفدهم گفت: از گرسنگي بمردن به از آنکه به نانِ فرومايگان سير شدن.

به نقل از:
#عنصر_المعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار #قابوس_نامه
@parsname


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#شاهنامه_خوانی
#مهربانو_فرنگیس_طوسی

هر آن کس که شاهنامه خوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند

🔸شاهنامه خوانی گرانمایه مهربانو فرنگیس طوسی/ مشهد/ مؤسسه خردسرای فردوسی
@Parsname
@kheradsarayeferdowsi


@parsname
#انوشروان گفت:

پند دوازدهم: خرد نگرش بزرگ زیان مباش.

پند سیزدهم: بی قدر مردم را زنده مشمر.

چهاردهم گفت: اگر خواهی که بی گنج توانگر باشی بسند کار باش.

به نقل از:
#عنصر_المعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار #قابوس_نامه
@parsname


❓کدام یک Persion یا Farsi
نام زبان ما در دنیای خارج چیست؟

♦️25 سال پیشِ شوراي فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي درباره ي کاربردِ Farsi به جاي Persian در مکاتباتِ وزارتِ امورِ خارجه بیانیه ای صادر کرده و در آن با اختيارِ هر عنوانِ تازه اي به جاي تعبيرِ رايج Persian اکيداً مخالفت کرد.

دلایل فرهنگستان را در پارسنامه بخوانید 👇
t.me/joinchat/BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ


🍀چکامه‌ی "یکی گفتا تو ایرانی "
از لایق شیرعلی، چکامه سرای تاجیک
با آوای مژگان نظری از کندز افغانستان
#نیستان
@parsname
پیوند دادنامه زبان پارسی در افغانستان
https://goo.gl/QhpQS8


🌸چکامه‌ای از لایق شیرعلی

زمین سخت کوهستان دل نرمم عطا کردست،
درشتم هر که می‌خواند، خطا اندر خطا کردست.
به مثل کوه یکرویم، به سان چشمه حق گویم،
چنین بودم، چنین باشم، که این سانم خدا کردست.
میان کوهها بگریختم از دست جبر و ظلم،
به من تاریخ سنگین‌دل جفا روی جفا کردست.
جدا بودم ز همخونان، که بی‌پول بود دریاها،
سر کوه و سر چشمه دلم از غم نوا کردست.
امید و آرزویم سوخت مانند حنای سنگ،
دوبیتی و رباعی ناله‌ام را بی‌فنا کردست.
یکی گفتی، تو ایرانی، دیگر گفتی تو تاجیکی،
جدا از اصل خود میرد، کسی ما را جدا کردست.
جهان یک روز می‌ترکد ز آه پرشرار ما،
که بر ترک وطن ما را پیاپی مبتلا کردست.☘
@parsname


لایق شیرعلی، در پنجکنت در شمال تاجیکستان زاده شد. نخستین مجموعه چکامه‌های لایق «سر سبز» نام دارد. پس از آن، خانه چشم، خانه دل، ریزه باران، ورق سنگ از پرخواننده ترین کتاب‌های او بوده‌اند.
@parsname


تصویر متنِ اعلامِ نظرِ شوراي فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي
درباره کاربردِ Farsi به جاي Persian در مکاتباتِ وزارتِ امورِ خارجه چاپ شده در فصل نامه فرهنگستان زبان و ادب فارسی
بهار ۱۳۷۴
@Parsname


❓کدام یک Persian یا Farsi
نام زبان ما در دنیای خارج چیست؟
@parsname
♦️متنِ اعلامِ نظرِ شوراي فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسي
درباره ي کاربردِ Farsi به جاي Persian در مکاتباتِ وزارتِ امورِ خارجه
((مصوّبِ سي و چهارمين جلسه ي شورا در تاريخِ ١٦ آذرِ ١٣٧١))
🔻 شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي با اختيارِ هر عنوانِ تازه اي به جاي تعبيرِ رايج Persian و نظايرِ آن در زبان هاي اروپايي به دلايل زير اکيداً و قوياً مخالف است:
1⃣تعبيرِ رايجِ Persian قرنهاست در آثار و اسناد و مدارکِ علمي و فرهنگي و سياسي به کار رفته و مي رود. اين تعبير بارِ معنايي و فرهنگي و تاريخيِ سنگيني پيدا کرده و تغييرِ آن در حکمِ نفي و ناديده گرفتن سابقه ديرينه آن است.
2⃣در طرحِ تبديلِ تعبيرِ رايج ٬ سوءنيتي از جانبِ محافلِ معيني استشمام مي شود و انتظار دارد جمهوريِ اسلامي با هوشياريِ تمام متوجه و مراقبِ مقاصدِ سوئي که در پسِ اين جريان احساس مي شود باشد تا توطئه از همان آغاز با قوتِ تمام خنثي گردد.
3⃣تبدیل Persian و نظايرِ آن به عنوانِ ديگر اين توهّم را پديد مي آورد که سخن از زبانِ تازه اي است غير از آنچه غربيان به اين نام مي شناخته اند و چه بسا نيتِ اصليِ طرح کنندگانِ اين تبديلِ عنوان ايجادِ همين توهّم باشد.
4⃣حرکاتي که براي نشاندنِ عنواني تازه به جاي عنوانِ جاافتاده و شناخته شده ي کنوني صورت مي گيرد چه بسا ناظر بر القاي اين معنيِ باطل باشد که سخن از زبانِ رسميِ ناحيه معيني است نه زبانِ فراگيرِ کشوري.
5⃣خوشبختانه تعبيرِ پيشنهادي در هيچ يک از نوشته ها و اسنادِ دانشگاهيِ خارجي راه نيافته و پيشنهادِ کاربردِ آن احتمالاً به قصدِ ايجادِ تشتت و ابهام در موردِ عنوانِ زبانِ رسمي ما طرح شده است.


سوم دی ماه زادروز فردوسی
بخش چهارم (پایانی)
@Parsname
انطباق با گاهشماری يزدگردی
اکنون بايد توجه داشت که فردوسی اگر چه گاهی سال هجری قمری بکار می برده است اما در عمل فقط به ماه و روز کار داشته و ماه و روز را هم بر شيوه ی گاهشماری يزدگردی بکار می گرفته. يعنی وقتی تاريخی را بدقت می دهد، آن را با روز و ماه ايرانی می دهد مگر آن که مثل تاريخ فرمان بخشودن خراج از سوی محمود، در اصل کارش به ماه قمری آمده بوده باشد. بعبارت ديگر، به هنگام سخن از "که شد سال گوينده بر شصت و سه " نظر فردوسی، همچنان که از 77 شعر بعد از آن (شب اورمزد آمد و ماه دی) و يا هشتصد بيتی پس از اين (چون آذينه هرمزد بهمن بود) بر می آيد، به يک روز و ماه ِ ايرانی معطوف بوده است که با توجه به تحقيق بالا آن را می توان معين کرد.
در گاهشماری يزدگردی هر ماه را سی روز تمام است و سال را پنجه ای افزايند که در نتيجه هر چهارسال يک روز ( 6 *4 = 24 ساعت) از سال حقيقی خورشيدی بجلو می افتد. يعنی آنچه را فردوسی بهنگام سرودن "که شد سال گوينده بر شصت و سه" ـ در سوم دی 371 يزدگردی و 18 دسامبر 1003 ـ شصت و دو سال کامل می دانسته است، در واقع شانزده روزی از شصت و دو سال خورشيدی کامل کمتر می بوده است، يعنی سوم دی سال 308 يزدگردی (=63 ـ 371) برابر بوده است با جمعه سوم ژانويه 940 (= 16 + 18 دسامبر 939) ميلادی، که حاصل افزايش 16 روز بر 18 دسامبر سال 939 می باشد، و اين تاريخ دقيق و حقيقی تولد فردوسی شاعر گرانمايه و ملی ماست و جا دارد آن را بعنوان جشنی عمومی فرخنده داريم.
@Parsname
بنابراین 24 دسامبر سال 939 (3دی 319خورشیدی )زادروز حکیم طوس میتواند باشد.
منبع: مشهد فوری

نظر خودتان را برایمان بفرستید👇
@P_Soroush


@parsname
اولین جشنواره مجازی کودک و شاهنامه بامداد با داوران کودک و نوجوان از سراسر ایران


🔴 شرکت کنندگان۳ تا ۱۲ سال در بخش های :
۱. شاهنامه خوانی
۲. نقالی
۳. قصه های شاهنامه
۴. نقاشی

فیلم های خود را حداکثر۲دقیقه و کمتراز
۲۰ مگا بایت به شناسه زیر ارسال فرمایند.
مهلت ارسال آثار تا ۳۰ بهمن

@koodakvashahnameh1

هر شرکت کننده میتواند سه فیلم برای سه قسمت و سه نقاشی برای قسمت چهارم بفرستد.

نشانی کانال جشنواره:
https://telegram.me/koodakvashahnameh

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1 624

obunachilar
Kanal statistikasi