🌧دعای باران خواهی مردم خراسان
@Parsname🔻در گذشته به هنگام بهار،چنانچه باران رحمت الهی فرو نمیبارید و کشتزارها دچار کمبود آب می شد، مردم ،بویژه جوانان روستا با اشاره فردی مومن گرد می آمدند تا با هم دعای باران یا به اصطلاح "الله توبارو" (الله تو بارون بده) بخوانند.
🔹رسم چنین بود که ابتدا آدمکی چوبین کهنه پوشیده ای فراهم ساخته ، به هنگام غروب در کوچه های ده حرکت کرده ،پشت در منازل اشعار منظومی را می خواندند.
🔻یک نمونه از شعرهای باران خوانی:
الله بده تو بارون
از حرمت مزارون
به آیه های قرآن
الله بده تو بارون
بارون که نیست امروز
تا گل دمد به نوروز
غیر از تو کیست دلسوز
الله بده تو بارون
الله بده تو بارون
یارب به حق احمد
تیر از دعا مکن رد
هر چند ما شدیم بد
آنها که دیمه کارند
آبی به جو ندارند
امید با تو دارند
الله بده تو بارون
@Parsname🔹آنگاه یکی از میان جمعیت ندا میداد " یا جواب ،یا ثواب، یا کوزه پن (پنج)من آب ؛فردی از فراز بام آن خانه مقداری آرد ،پول و....به آنان میداد.
🔹روز بعد مردم بر گورستان حاضر می شدند .عده ای از زنها آرد جمع آوری شده را خمیر نموده و معمولا مهره ای سبز رنگ را در آن قرار میدادند وفطیر می پختند.
سپس یکی از قرص های نان را از بلندی رها می کردند، چنانچه نان به رو می خوابید امید به بارش باران بود.
🔹پس از آن نان ها و آنچه جمع آوری شده بود ،بین حاضران و نیازمندان قسمت می کردند ، مهره ی سبز در قطعه نان هر کس پیدا می شد او را در آب می افکندند . همچنین درین مراسم ،گاه گاهی جمجمه خری در اتش می انداختندتا طلسم نیامدن باران در هم شکند.
چنانچه گذشت، می بینیم دعا جنبه دینی و اعتقادی دارد و خصوصیات یک دعای اسلامی را دارا ست .
🔹کشاورز تمام مسئولیتش را به انجام رسانیده ، زمین را شخم زده ،بذر پاشیده و همه ی تلاشش را نموده اما عنایت پروردگاری منقطع، در خود احساس تقصیر می کند
هیچ تکیه گاه ونقطه امیدی برایش باقی نمانده . از روی اعتقاد و ایمان قلبی همه چیز را رها کرده همه با هم، رو به سوی او و دعای دسته جمعی ؛
بو که درگیرد یکی ازصد هزار
🔹دعا در قالب عبارت موزون ، ساده و با صفا بیان می شود پر از عاطفه و صمیمیت با یک موسیقی و آهنگ موثر .
🔹نیایشگران خود را به کناری کشیده .برای اینکه دریای رحمت الهی را به جوشش اندازند ،زبان حال خود را از زبان سایر تشنگان می سرایند. زبان حال لاله های خشک لب جوی های خشکیده، گندم های زیر خاک مانده در انتظار باران!
🔹و گاه خداوند را به مقدسات سوگند میدهند به آیه های قرآن، حرمت مزاران و خاک پاکان به حق احمد به آهوی مظهر زیبایی و عصمت ورقت به بره هایی که از بی آبی شیر پستان مادرشان خشکیده و او بی شیر مانده و در پایان هر بند منظومه، مصرانه و مجدانه ازآن گونه که طفل برای رسیدن به خواسته اش دست بردار دامن مادر نیست ، به تکرار و تاکید الله بده تو باران و از پس دعا اگر الله اعتراض کند بازش به تضرع و زاری بخواند
تا آنگاه که خداوند فرماید؛دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که ازبسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم
و پس از زمانی معمولا کشتگر می بیند ؛باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده (تضمینها از گلستان سعدی)/ به قلم محمدجواد مشایخی پژوهشگر فرهنگ عامه
t.me/joinchat/BQ7M3Twbq_a6ixaQEzDIJQ