این چنلهایی که یه استتیک خاصی دارن و وایب پینترست میدن رو که نگاه میکنم، با خودم میگم منم میتونم این شکلی باشم. ولی ترجیح میدم وقتی دارم قهوه میخورم و کتاب میخونم یا تو طبیعت قدم میزنم از همون لحظه لذت ببرم. یک ساعت زاویهی نشستنم رو با قفسههای کتابخونه هماهنگ نکنم، که یه کتاب همرنگ لباسم بردارم و ادای کتاب خوندن در بیارم تا ازش یه عکس شیک در بیاد! احتمالاً به خاطر همین هم هست که هیچوقت چنل بالای یک کا نداشتم. چون لحظههایزندگیم رو جای اشتراک گذاری با دیگران واقعاً زندگیمیکنم...