توطئه علیه واقعیت
علت اعتراض طبقه کارگر، رکود اقتصادی بود ... پس از بروز اثرات دوره رکود اقتصادی بهویژه در بخش ساختمانسازی و سختگیری دولت در افزایش حقوقها، شمار اعتراضات و اعتصابات افزایش یافت .... و نخستین تظاهرات بزرگ که کارگران پرشماری در آن شرکت داشتند در 31 تیرماه 1357 در مشهد رخ داد (1).
7 دی 1396 همزمان با سفر معاون اول رئیس جمهوری به مشهد، عدهای از شهروندان مشهدی با تجمع در یکی از میادین شهر علیه دولت و نظام شعار دادند. خبرگزاری برنا در همین رابطه نوشت: از چند روز پیش و پس از قطعی شدن سفر معاون اول رییس جمهوری به خراسان، در برخی کانالهای تلگرامی خراسان عدهای با بهانه مالباختگان پروژه پدیده شاندیز از مردم برای تجمع دعوت کردند. ظهر امروز جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ نفر در میدان شهدا مشهد تجمع کردند و شعارهایی علیه رئیسجمهور و دولت سر دادند. این شعارها رفتهرفته تندتر شد و در ادامه شعارهای تند ساختارشکنانه شروع شد. نیروهای انتظامی در ساعات اولیه تجمع با تجمع کنندگان مدارا میکردند و مانع ایجاد آشوب در شهر میشدند؛ اما رفتهرفته ... با رادیکال شدن فضا نیروهای انتطامی وارد عمل شدند و جمعیت را متفرق کردند (2) .
این اتفاق تا کنون توسط صاحبنظران و از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و البته بیشتر بهنوعی توطئهچینی علیه دولت تنزل پیدا کرده است و برای این مهم استدلالهایی چون: «چگونه میتوان باور کرد که جمعی از افراد تحریک شده، آزادانه به خیابان بیایند و علیه عالیترین مقام دولتی شعار بدهند و کسی هم به این معترضان هنجارشکن نتواند بگوید بالای چشمشان ابرو است!؟ کودتایی تمام عیار علیه روحانی شکل گرفته است. پشت پرده این کودتا افراطیون شکست خورده انتخابات و احمدینژاد حضوری فعال دارند. مشکلات اقتصادی در کشور واقعا کولاک میکند اما هیچ اقتصاددانی نمیتواند ادعا کند که مسبب همه ناملایمات اقتصادی امروز کشور، شخص حسن روحانی است ... آنچه که در این تظاهرات مشکوک و مهندسی شده جای تامل دارد این است که چرا افرادی مانند احمدینژاد که عامل اضمحلال اقتصاد کشور بودهاند، کنار گذاشته شده و همه کاسه و کوزهها بر سر روحانی نگونبخت شکسته است؟»؛ یا صاحبنظر دیگری در کانال تلگرامی خود در خصوص واقعه مشهد اعلام میکند «بر اساس شواهدی که تا حالا از اعتراض مردمی شهرهای مشهد در فضای آنلاین آمده بهنظر میرسد: این اعتراضها ابتدا خودجوش و مردمی نبوده و سازماندهی شده به راه افتاده است. دو سوم خانمها چادری بودند. معمولا خانمهای چادری در تظاهرات رسمی که از صداوسیما اعلام میشود شرکت میکنند- مثل تظاهرات بعد از نماز جمعه، روز قدس، روز ۲۲ بهمن. لذا احتمالا این خانمها از مراکزی دعوت شده بودند. بعد عدهای از مالباختگان و ناراضیان هم به آنها پیوسته بودند و یک مقدار کنترل از دست سازمان دهندگان اولیه خارج شد؛ کل جمعیت هم چند صد نفر (و حدود هزار نفر) بودند. فیلمبرداری خیلی پخته انجام گرفته بود تا مورد پسند سایت بی بی سی هم قرار بگیرد!! صورت کسی را هم نمیشد تشخیص داد. گویا باید جوری وانمود میشد که واقعا مردم از «دولت روحانی» ناراحتند. در صورتیکه در اعتراضات خودجوش معمولا شعارها بیشتر علیه «حاکمیت» هست نه «دولت» و در ادامه بیان میکند: اگر در روزهای بعد باز این نوع اعتراضات ادامه پیدا کند لذا این سوال پیش می آید:
1. هدف از این اعتراضات چیست؟ الان که انتخابات نداریم.
2. حامیان این اعتراضات دنبال چه اهدافی هستند؟ آیا دنبال هدفی بیش از ضربه زدن به روحانی هستند؟
ایشان در جمعبندی تحلیل خود نیز اعلام میکنند: همه اصلاحجویان و ایران دوستان (در ایران در آغوش خطر) شایسته است چهار چشمی اعتراضات از نوع مشهد را به دقت رصد کنند و غیر مستند تحلیل نکنند ... متاسفانه شواهد نشان میدهد پشت سازماندهی این اعتراضات یک انقلابیگری عقیم و ایران بربادده قرار دارد».
البته این تحلیلهای حامیان دولت است و از آنسوی مرز، تحلیلگرانی که خواهان سرنگونی انقلاب اسلامی هستند، این تحرکات را رستاخیزِ آگاهی و خیزش مردمی میدانند که به پا خاستند!!!
در سوالی اساسی باید پرسید؛ در هیاهوی اتفاقات 7 دی مشهد و تحلیلهای مدعی بازنمایی واقعیت، واقعیت کدام است؟ واقعیت همانی است که اتفاقات مشهد را توطئه علیه دولت میدانند که البته در ادامه از مسیر و هدف مشخص منحرف شد و به تقابل با کلیت نظام انجامید، یا آنکه آنرا نتیجه آگاهی مردمی میداند که علیه کلیت نظام به پا خواستند؟
یادمان باشد که با گذشت حدود 40 سال از انقلاب 57 همچنان در پاسخ به چرایی آغاز انقلاب به یک پاسخ فراگیر نرسیدهایم، بهگونهای که به بیان آقای زیباکلام: در خصوص چگونگی شروع بحران 57 گروهها و افراد مختلف اتفاق خاصی را نقطه شروع اعلام میکنند؛ بهعنوان مثال ملیون نقطه شروع را خرداد سال 1356 میدانند-زمانیکه سه نفر از رهبران ج
علت اعتراض طبقه کارگر، رکود اقتصادی بود ... پس از بروز اثرات دوره رکود اقتصادی بهویژه در بخش ساختمانسازی و سختگیری دولت در افزایش حقوقها، شمار اعتراضات و اعتصابات افزایش یافت .... و نخستین تظاهرات بزرگ که کارگران پرشماری در آن شرکت داشتند در 31 تیرماه 1357 در مشهد رخ داد (1).
7 دی 1396 همزمان با سفر معاون اول رئیس جمهوری به مشهد، عدهای از شهروندان مشهدی با تجمع در یکی از میادین شهر علیه دولت و نظام شعار دادند. خبرگزاری برنا در همین رابطه نوشت: از چند روز پیش و پس از قطعی شدن سفر معاون اول رییس جمهوری به خراسان، در برخی کانالهای تلگرامی خراسان عدهای با بهانه مالباختگان پروژه پدیده شاندیز از مردم برای تجمع دعوت کردند. ظهر امروز جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ نفر در میدان شهدا مشهد تجمع کردند و شعارهایی علیه رئیسجمهور و دولت سر دادند. این شعارها رفتهرفته تندتر شد و در ادامه شعارهای تند ساختارشکنانه شروع شد. نیروهای انتظامی در ساعات اولیه تجمع با تجمع کنندگان مدارا میکردند و مانع ایجاد آشوب در شهر میشدند؛ اما رفتهرفته ... با رادیکال شدن فضا نیروهای انتطامی وارد عمل شدند و جمعیت را متفرق کردند (2) .
این اتفاق تا کنون توسط صاحبنظران و از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و البته بیشتر بهنوعی توطئهچینی علیه دولت تنزل پیدا کرده است و برای این مهم استدلالهایی چون: «چگونه میتوان باور کرد که جمعی از افراد تحریک شده، آزادانه به خیابان بیایند و علیه عالیترین مقام دولتی شعار بدهند و کسی هم به این معترضان هنجارشکن نتواند بگوید بالای چشمشان ابرو است!؟ کودتایی تمام عیار علیه روحانی شکل گرفته است. پشت پرده این کودتا افراطیون شکست خورده انتخابات و احمدینژاد حضوری فعال دارند. مشکلات اقتصادی در کشور واقعا کولاک میکند اما هیچ اقتصاددانی نمیتواند ادعا کند که مسبب همه ناملایمات اقتصادی امروز کشور، شخص حسن روحانی است ... آنچه که در این تظاهرات مشکوک و مهندسی شده جای تامل دارد این است که چرا افرادی مانند احمدینژاد که عامل اضمحلال اقتصاد کشور بودهاند، کنار گذاشته شده و همه کاسه و کوزهها بر سر روحانی نگونبخت شکسته است؟»؛ یا صاحبنظر دیگری در کانال تلگرامی خود در خصوص واقعه مشهد اعلام میکند «بر اساس شواهدی که تا حالا از اعتراض مردمی شهرهای مشهد در فضای آنلاین آمده بهنظر میرسد: این اعتراضها ابتدا خودجوش و مردمی نبوده و سازماندهی شده به راه افتاده است. دو سوم خانمها چادری بودند. معمولا خانمهای چادری در تظاهرات رسمی که از صداوسیما اعلام میشود شرکت میکنند- مثل تظاهرات بعد از نماز جمعه، روز قدس، روز ۲۲ بهمن. لذا احتمالا این خانمها از مراکزی دعوت شده بودند. بعد عدهای از مالباختگان و ناراضیان هم به آنها پیوسته بودند و یک مقدار کنترل از دست سازمان دهندگان اولیه خارج شد؛ کل جمعیت هم چند صد نفر (و حدود هزار نفر) بودند. فیلمبرداری خیلی پخته انجام گرفته بود تا مورد پسند سایت بی بی سی هم قرار بگیرد!! صورت کسی را هم نمیشد تشخیص داد. گویا باید جوری وانمود میشد که واقعا مردم از «دولت روحانی» ناراحتند. در صورتیکه در اعتراضات خودجوش معمولا شعارها بیشتر علیه «حاکمیت» هست نه «دولت» و در ادامه بیان میکند: اگر در روزهای بعد باز این نوع اعتراضات ادامه پیدا کند لذا این سوال پیش می آید:
1. هدف از این اعتراضات چیست؟ الان که انتخابات نداریم.
2. حامیان این اعتراضات دنبال چه اهدافی هستند؟ آیا دنبال هدفی بیش از ضربه زدن به روحانی هستند؟
ایشان در جمعبندی تحلیل خود نیز اعلام میکنند: همه اصلاحجویان و ایران دوستان (در ایران در آغوش خطر) شایسته است چهار چشمی اعتراضات از نوع مشهد را به دقت رصد کنند و غیر مستند تحلیل نکنند ... متاسفانه شواهد نشان میدهد پشت سازماندهی این اعتراضات یک انقلابیگری عقیم و ایران بربادده قرار دارد».
البته این تحلیلهای حامیان دولت است و از آنسوی مرز، تحلیلگرانی که خواهان سرنگونی انقلاب اسلامی هستند، این تحرکات را رستاخیزِ آگاهی و خیزش مردمی میدانند که به پا خاستند!!!
در سوالی اساسی باید پرسید؛ در هیاهوی اتفاقات 7 دی مشهد و تحلیلهای مدعی بازنمایی واقعیت، واقعیت کدام است؟ واقعیت همانی است که اتفاقات مشهد را توطئه علیه دولت میدانند که البته در ادامه از مسیر و هدف مشخص منحرف شد و به تقابل با کلیت نظام انجامید، یا آنکه آنرا نتیجه آگاهی مردمی میداند که علیه کلیت نظام به پا خواستند؟
یادمان باشد که با گذشت حدود 40 سال از انقلاب 57 همچنان در پاسخ به چرایی آغاز انقلاب به یک پاسخ فراگیر نرسیدهایم، بهگونهای که به بیان آقای زیباکلام: در خصوص چگونگی شروع بحران 57 گروهها و افراد مختلف اتفاق خاصی را نقطه شروع اعلام میکنند؛ بهعنوان مثال ملیون نقطه شروع را خرداد سال 1356 میدانند-زمانیکه سه نفر از رهبران ج