Rohana dan repost
📍دست به عصایی در "#تربیت_جنسی"
نرگس ملک زاده، روزنامه بهار، 31 خرداد 97
بعد از فروکش کردن نسبی اخبار مربوط به #آزار_جنسی دانش آموزان در مدرسه ای در غرب تهران وزیر آموزش و پرورش در مصاحبه ای خبر از آغاز اجباری مهارت های اجتماعی به دانش آموزان داد. آموزش هایی که به گفته ایشان در حقیقت تمرین انجام فعالیت هایی خواهد بود تا دانش آموزان بتوانند خودشان را در مقابله با تهدید های بیرونی محافظت کنند .این آموزش ها در قالب فوق برنامه و اجباری برای دانش آموزان دوره اول متوسطه طراحی و از مهر ماه در مدارس به مرحله اجرا در خواهد آمد. بر طبق گفته ایشان این آموزش ها قرار است در برنامه درسی رسمی گنجانده شود.
سخنان وزیر یادآور کتابی است با عنوان "تفکر و سبک زندگی" که چند سالی است در دوره اول متوسطه برای پایه های "هفتم و هشتم" در حال تدریس است کتابی با محوریت" تفکر و پژوهش" و" آداب و مهارت های زندگی". ساعت مصوب آموزشی این درس در هفته ۲ ساعت، و برابر با بسیاری از دروس این مقطع می باشد با همان شیوه مرسوم ارزشیابی.
با نگاهی به عناوین آموزشی این کتاب مشخص است که آموزش مهارت های اجتماعی در این دوره در "برنامه درسی رسمی" وجود داشته است. هدف مورد انتظار در پایان تدریس کتاب تفکر و سبک زندگی این است که دانش آموز بتواند مهارت هایی (روانی-اجتماعی )که برای زندگی بهتر به او کمک می کند را بیاموزد تا به کمک آن نیازها و چالش های پیش روی زندگی را حل کند. اما چه شده است که هنوز در بخش مهارت های زندگی در بین دانش آموزان این مقطع نتوانسته ایم موفق باشیم و هر از گاهی اتفاقی در رابطه با آسیب های اجتماعی رخ می دهد؟
بارها این جمله کلیشه ای را شنیده ایم که "آموزش مهارت های زندگی حلقه مفقوده نظام آموزشی" است. یکی از دلایلی که نظام آموزشی نتوانسته خود را از این خسران بزرگ رها کند بحران نیروی انسانی است؛ در این سالها وظیفه تدریس این درس بر عهده مشاوران بوده است. به دلیل کمبود نیروی مشاوره و بعد از اعلام تدریس اجباری معاونان ابلاغ این درس برای پر کردن ساعت تدریس معاونان پرورشی مورد استفاده قرار گرفت. اما در شرایطی درد ناک تر معلمان غیر مرتبط برای پر کردن ساعات موظف خود در مدارس تدریس این درس را بر عهده گرفته و می گیرند.
قرابت زمانی سخنان وزیر با اتفاقات هفته های گذشته در مدرسه ای در شهرک غرب مصداق آفتاب آمد دلیل آفتاب است؛ دیگر هیچ دلیلی به این روشنی وجود نخواهد داشت تا بتوان ضرورت آموزش تربیت جنسی را به دانش آموزانمان بیاموزیم. اما هرگاه قصد باز شدن روزنه است مقاومت های چند برابری این حرکت را متوقف و گاها چند قدم عقب تر از قبل برده و می برد. در کتاب تفکر و سبک زندگی، ما به دانش آموزانمان می آموزیم که اگر کسی مبنای قضاوت را پیش فرض های خود قرار دهد و آنها را ملاک قبول و یا رد حقایق و واقعیت ها بداند ممکن است مرتکب نوعی خطا شود که به آن "مغالطه رها نکردن پیش فرض" می گویند. متاسفانه همین مغالطه تا به امروز سبب شده است که همیشه برای #آموزش "#تربیت_جنسی" دانش آموزان دست به عصا باشیم که نکند اوقاتی مکدر شود! قضاوت هایی که سبب شده است هرگونه ابتکاری در این زمینه به دلیل محکوم کردن "آگاهی" زمین گیر می شود، پیش فرض های غلطی است که با آن ها فرافکنی و هر گونه آموزش در این زمینه را متوقف می کنند.
⭕️بر طبق آمار سازمان پزشکی قانونی (واحد تهران) بیشترین میزان شیوع آزار جنسی در
🧒🏻پسران ۶ تا ۱۰ ساله (۵۰ درصد)
👧🏻و در دختران ۱۰ تا ۱۶ ساله (۸۳ درصد ) بوده است.
سنی که در آن کودکان حداقل ۶ ساعت در روز را در مدرسه می گذراند. این چه تصوری است که توانمند سازی دانش آموزان دوره ابتدایی در موقعیت های خطر افرین و یا مدیریت رفتار های جنسی در سنین بالاتر کفه ترازو را به سمت به 2030 سنگین می کند!
📌از هر ۵ کودک که وارد فضای اینترنت و چت روم می شوند یک کودک پیشنهاد #جنسی دریافت می کند مگر امکان دارد در این عصر رسانه کودکان را در بی خبری نگه داشت تا مبادا ترک بردارد چینی نازک تتهایشان.
آموزش مغفول مانده در مدارس سبب می شود که وقتی ۴۱ نفر مورد تجاوز قرار گرفتند فقط ۳ نفر از آنها فریاد بزنند و بقیه از ترس زیر سوال رفتن نجابتشان سکوت کنند! نمی دانند که این نجابت نخواهد بود. بی شک فلاکت این است که دهانت برای گرفتن حقت بسته بماند. باید به کودکان و نوجوانان آموخت که قربانی تجاوز بودن ننگ نخواهد نیست بلکه ننگ آن است که فرصت آموزش و آگاهی را از آنها سلب کرده ایم و حال خود به مانند یک مصلح اجتماعی نظریه پردازی می کنیم!
کانال #سلامت_جنسی 👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAo2SjG9UpKaVnUuA
نرگس ملک زاده، روزنامه بهار، 31 خرداد 97
بعد از فروکش کردن نسبی اخبار مربوط به #آزار_جنسی دانش آموزان در مدرسه ای در غرب تهران وزیر آموزش و پرورش در مصاحبه ای خبر از آغاز اجباری مهارت های اجتماعی به دانش آموزان داد. آموزش هایی که به گفته ایشان در حقیقت تمرین انجام فعالیت هایی خواهد بود تا دانش آموزان بتوانند خودشان را در مقابله با تهدید های بیرونی محافظت کنند .این آموزش ها در قالب فوق برنامه و اجباری برای دانش آموزان دوره اول متوسطه طراحی و از مهر ماه در مدارس به مرحله اجرا در خواهد آمد. بر طبق گفته ایشان این آموزش ها قرار است در برنامه درسی رسمی گنجانده شود.
سخنان وزیر یادآور کتابی است با عنوان "تفکر و سبک زندگی" که چند سالی است در دوره اول متوسطه برای پایه های "هفتم و هشتم" در حال تدریس است کتابی با محوریت" تفکر و پژوهش" و" آداب و مهارت های زندگی". ساعت مصوب آموزشی این درس در هفته ۲ ساعت، و برابر با بسیاری از دروس این مقطع می باشد با همان شیوه مرسوم ارزشیابی.
با نگاهی به عناوین آموزشی این کتاب مشخص است که آموزش مهارت های اجتماعی در این دوره در "برنامه درسی رسمی" وجود داشته است. هدف مورد انتظار در پایان تدریس کتاب تفکر و سبک زندگی این است که دانش آموز بتواند مهارت هایی (روانی-اجتماعی )که برای زندگی بهتر به او کمک می کند را بیاموزد تا به کمک آن نیازها و چالش های پیش روی زندگی را حل کند. اما چه شده است که هنوز در بخش مهارت های زندگی در بین دانش آموزان این مقطع نتوانسته ایم موفق باشیم و هر از گاهی اتفاقی در رابطه با آسیب های اجتماعی رخ می دهد؟
بارها این جمله کلیشه ای را شنیده ایم که "آموزش مهارت های زندگی حلقه مفقوده نظام آموزشی" است. یکی از دلایلی که نظام آموزشی نتوانسته خود را از این خسران بزرگ رها کند بحران نیروی انسانی است؛ در این سالها وظیفه تدریس این درس بر عهده مشاوران بوده است. به دلیل کمبود نیروی مشاوره و بعد از اعلام تدریس اجباری معاونان ابلاغ این درس برای پر کردن ساعت تدریس معاونان پرورشی مورد استفاده قرار گرفت. اما در شرایطی درد ناک تر معلمان غیر مرتبط برای پر کردن ساعات موظف خود در مدارس تدریس این درس را بر عهده گرفته و می گیرند.
قرابت زمانی سخنان وزیر با اتفاقات هفته های گذشته در مدرسه ای در شهرک غرب مصداق آفتاب آمد دلیل آفتاب است؛ دیگر هیچ دلیلی به این روشنی وجود نخواهد داشت تا بتوان ضرورت آموزش تربیت جنسی را به دانش آموزانمان بیاموزیم. اما هرگاه قصد باز شدن روزنه است مقاومت های چند برابری این حرکت را متوقف و گاها چند قدم عقب تر از قبل برده و می برد. در کتاب تفکر و سبک زندگی، ما به دانش آموزانمان می آموزیم که اگر کسی مبنای قضاوت را پیش فرض های خود قرار دهد و آنها را ملاک قبول و یا رد حقایق و واقعیت ها بداند ممکن است مرتکب نوعی خطا شود که به آن "مغالطه رها نکردن پیش فرض" می گویند. متاسفانه همین مغالطه تا به امروز سبب شده است که همیشه برای #آموزش "#تربیت_جنسی" دانش آموزان دست به عصا باشیم که نکند اوقاتی مکدر شود! قضاوت هایی که سبب شده است هرگونه ابتکاری در این زمینه به دلیل محکوم کردن "آگاهی" زمین گیر می شود، پیش فرض های غلطی است که با آن ها فرافکنی و هر گونه آموزش در این زمینه را متوقف می کنند.
⭕️بر طبق آمار سازمان پزشکی قانونی (واحد تهران) بیشترین میزان شیوع آزار جنسی در
🧒🏻پسران ۶ تا ۱۰ ساله (۵۰ درصد)
👧🏻و در دختران ۱۰ تا ۱۶ ساله (۸۳ درصد ) بوده است.
سنی که در آن کودکان حداقل ۶ ساعت در روز را در مدرسه می گذراند. این چه تصوری است که توانمند سازی دانش آموزان دوره ابتدایی در موقعیت های خطر افرین و یا مدیریت رفتار های جنسی در سنین بالاتر کفه ترازو را به سمت به 2030 سنگین می کند!
📌از هر ۵ کودک که وارد فضای اینترنت و چت روم می شوند یک کودک پیشنهاد #جنسی دریافت می کند مگر امکان دارد در این عصر رسانه کودکان را در بی خبری نگه داشت تا مبادا ترک بردارد چینی نازک تتهایشان.
آموزش مغفول مانده در مدارس سبب می شود که وقتی ۴۱ نفر مورد تجاوز قرار گرفتند فقط ۳ نفر از آنها فریاد بزنند و بقیه از ترس زیر سوال رفتن نجابتشان سکوت کنند! نمی دانند که این نجابت نخواهد بود. بی شک فلاکت این است که دهانت برای گرفتن حقت بسته بماند. باید به کودکان و نوجوانان آموخت که قربانی تجاوز بودن ننگ نخواهد نیست بلکه ننگ آن است که فرصت آموزش و آگاهی را از آنها سلب کرده ایم و حال خود به مانند یک مصلح اجتماعی نظریه پردازی می کنیم!
کانال #سلامت_جنسی 👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEAo2SjG9UpKaVnUuA