]من بهت اجازه دادم که بشناسیم، درهای زیادی رو برات باز کردم و البته که چیزی فراتر از چیزهایی که بقیه درونشون دارن نیست که شاید هم کمتر باشه، ولی به روی هر کسی باز نمیکنم، چون وقتی باز میکنم هم سیاهی ها هم سفیدی ها رو نشونت میدم، زخم های جدید و جای زخم های قدیمی، گاهی بهت اجازه دادم به جای زخم هام دست بزنی و بپرسی که چی شد که اینطور شد و میدونی برای کسی که داره به جای زخم هاش نگاه میکنه درخواست یادآوری اون لحظات چقدر سخته. بعضی وقتا نقطه ضعف ها رو و جاهایی که به نظر هر کسی جالب نمیاد و ریسک پذیره. من بهت اجازه دادم بیشتر وارد زندگیم بشی و با داستانم درگیر بشی.
و اگه جای من بودی میدونستی همه ی این نمایان بودن ها چه جنگ درونی و چه انرژی ای برده. اگه جای من بودی میدونستی که اگه پشیمون بشم کسی که ازش بیزار میشم تو نیستی، خودمم...!!
#leila
@re_best_le
و اگه جای من بودی میدونستی همه ی این نمایان بودن ها چه جنگ درونی و چه انرژی ای برده. اگه جای من بودی میدونستی که اگه پشیمون بشم کسی که ازش بیزار میشم تو نیستی، خودمم...!!
#leila
@re_best_le