امروز تمام وجودم اشک است
سراسر لحظه هایم خشم است
قلبم را اندوه احاطه کرده
برای خودم نه ؛ امروز برای خودم وقت ندارم
امروز وقت ایران است
وقت فرزندان ایران است
وقت کودکانی که سهمشان از رنگ قرمز رنگین کمان خون بود
خون بر جسم بی گناهشان
خون بر خیابان هایی که قرار بود صدای خنده شان را پذیرا باشند
خون بر دلشان
و چشم هایشان غرق در خون بود...
کودکانی که سهمشان از زندگی فقر بود
کودکِ کار بودن بود
از دست دادن خانواده بود
بی پناهی بود
گریه بود
ترس بود
گلوله بود
مرگ به ضرب گلوله بود
گلوله نمی دانست؛ آدمیزاد نمی دید؟
آقایان!چگونه حتی کودکان این وطن نیز رحم نکردید؟!
امروز وقت من نیست
امروز فقط وقت ایران است
وقت مردم ایران است
وقت "نه بابا نمیزنن" ها
"بچه ها نخندیدنا" ها
"من هم پسر کسی هستم" ها
"سکوت شما یعنی حمایت از ظلم و ظالم" ها
"این ها به دنبال گردن برای طناب دارشون میگردن " ها
وقت "من زینب زمانم "های مادران آبان...
وقت تک تک دلیران بی گناه ابن خاک مظلوم
وقت دردهای این خاک است درد هایی که تمامی ندارد
وقت ایران است
در دورانی که ضحاک هر روز جانی از ما می ستاند
به نام مذهب جیب هایمان را می زنند
به نام مذهب سر هايمان را از تن جدا می کنند
به نام میهن خاکمان را غارت می کنند
به نام میهن آب رویمان می بندند
به نام امنیت گلوله بارانمان می کنند
به نام امنیت تکه تکه ی مان می کنند
به نام امنیت گردن هايمان را برای طناب دارشان می برند
و به نام امنیت نفس را بر ما حرام می دارند
دیگر مجالی برای سکوت نیست
امروز بی شک "وقت عزا نیست که هنگامه ی خشم است"
امروز بی شک هنگامه ی سرخ انقلاب است
انقلاب به قیمت خون من"
26/8/1401
20:33