رمانpdf


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


@pdf_roman

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


¦¦-мои кошмарыヅ dan repost
فور کن تا ازت 3 پست فور کنم 🩵🪼
تا کلی ویو و جذب بگیری ناناز🐳✨


¦¦-мои кошмарыヅ dan repost
فور کن چنلت بیب ☃️
اینجا و اسپانسر جوین باش❄️🌨
تا فولدر بزنم و +50 ممبر به چنلت اضاف کنم

شات از اسپانسر همراه با تگ چنلت 👇🏻. (@girl_Only_moood_bot)


940_58190204805402.pdf
2.8Mb
رمان: #مرد_یخی
ژانر : #عاشقانه
نویسنده: #فاطمه_خانم
خلاصه رمان:

یه مرد خشن که دنیاش خلاصه شده تو سیگار روی لب ، لباس های مارک دار و سفرهای اروپایی  یه دختر از جنس احساس، اسیر بازی روزگار شده و سهمش از زندگی یه صندلی سرد به اسم ویلچره! یه روزی، یه جایی سرنوشت این دو نفر رو مقابل هم قرار میده زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی ، و چه خوب است دم غفلت آن زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز…


915_58190221032951.pdf
6.7Mb
رمان: #مرد_یخی
ژانر: #عاشقانه
نویسنده: #ستاره_اسماعیلی
خلاصه: تارا دختر بی کس و فقیری که در به در دنبال کاره و توسط پیرمرد مهربونی به اداره شون معرفی میشه اونجا آبدارچی میشه، رئیسش مردی زخم خورده از خیانت زن اولشه و بچه کوچکی به اسم رادمهر داره.کم کم تارا با رادمهر اخت میگیره و در نهایت پرستارش میشه اما با تلخی رئیسش…..


992_58190220127627.PDF
19.2Mb
نام رمان: #تلافی_تا_نابودی
ژانر: #طنز #عاشقانه #پلیسی #اجتماعی
خالصه: ترنم دختر شیطون و زخم دیده ای که از جنس مخالفش متنفره ولی دست سرنوشت بازی عشق و نفرت رو
براش رقم می زنه و...


444_58190211707410.pdf
2.2Mb
رمان: #عملیات_پر_دردسر
به قلم: #سارینا_بانو
ژانر: #عاشقانه #طنز #پلیسی
خالصه رمان: آتریسا یک دختر شیطون و مغرور، که سر دسته یک گروه
پنج نفره تو دانشگاه هستش، آن ها دنبال کارهای هیجان انگیز و پر
خطر هستن و معتقدن که با انجام این کار ها به نحوی به مردم کمک
میکنند.از قضا در یکی از عملیات هایشان....


904_58002025619911.pdf
9.3Mb
رمان: #دامی_از_جنس_خنده_هایش
ژانر: #عاشقانه #طنز
خلاصه رمان: ماهین با قلب مهربون و همه‌ی ذوقِ زندگی و انرژی مثبت‌هاش، درد عمیقی رو از بچگی به دوش می‌کشه… . اون مثل بیشتر دخترها دنبال مد و ظاهر امروزیه، درحالی که داره روزمرگی‌هاش رو می‌گذرونه خیلی اتفاقی در محیط کار مذهبی قرار می‌گیره و روز اول خانمی اون رو بخاطر ظاهر امروزیش مورد قضاوت قرار میده، حالا این دختر نمی‌تونه بی‌تفاوت باشه و قطعاً با یک‌دامِ ظریف این قضاوت رو تلافی می‌کنه.


411_58001019861412.pdf
2.2Mb
رمان: #درخشش_شب_تارم
ژانر : #عاشقانه #طنز
خلاصه رمان: داستان در مورد دختری هست که خیلی ناخواسته وارد بازی میشه که اصلا ربطی بهش نداره و اصلا نمی‌دونه چرا وچطوری سر از این بازی شوم درآورده ولی یه چیز رو خوب می‌دونه، مقاوم باید بود. شاید میشه اینجوری گفت که این دنیا ارزش اینو نداره که برای خواسته‌ت نجنگی و عقب بکشی..


452_54189203869061.pdf
6.1Mb
رمان: #صبورم_که_باشم
ژانـــر : #عاشقانه
✍️ خلاصه:
داستانی شاید به‌ظاهر تلخ، اما شیرین
از دو مرد، دو مردِ موفق، ولی دردکشیده
زیر و بَم زندگی را چشیده و با تمام بهانه‌گیری‌های چرخ روزگار کنارآمده
جسور، مقتدر، باصلابت
هر دو به‌ناگاه وارد مسیری می‌شوند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید دلیل ورودشان به این راه فرق داشته باشد؛ اما راهشان یکسان است و سرنوشت آن‌ها را نشانه رفته. زندگی‌‌شان در این راهِ بسی سخت و دشوار همانند طی‌کردن در مسیر تاریک و بدون نوری است و باید یک‌تنه جور عبورکردن از آن را بکشند، راهی که تقدیرشان در گروِ آن است و می‌تواند زندگیِ آنان را دگرگون سازد. هر دو آزمایش می‌شوند. وارد آزمون پروردگارشان می‌شوند. پایان این آزمون سخت را تنها خدایشان می‌داند. یکی باید در قبال گرفتن آرامش عزیزش را فدا کند و دیگری باید سخت تلاش کند، تلاش برای نگهداری از گنجینه‌ای که اینک با عضوی مقدس و کوچک، ضربان روتینِ زندگی‌اش به حالت نرمال بازگشته و به‌نوعی تازه متولد گشته؛ اما این بار با دو روح پاک در یک کالبد.


917_54189208990187.pdf
4.3Mb
رمان: #رقص_باد_در_باران
ژانـــر : #عاشقانه #پلیسی
✍️ خلاصه:
داستان رقص باد در باران در مورد دختری به نام شمیمه. اون فرزند شهیده که با مادرش تنها زندگی می‌کنه و مدتی بعد از ورودش به دانشگاه با یکی از استاداش آشنا میشه که فامیلش عین فامیلی خودشه. باید ببینیم چه رازی پشت این تشابه اسمیه... .
در ادامه شمیم یه خان عمو داشته که به قتل رسیده و مأمور جوون پرونده به دنبال راز این پرونده‌ست! البته این پرونده هم خیلی پیچیده‌ست که پای مأمور به... .


442_54189204735276.pdf
4.5Mb
رمان: #زندگی_بی_پایان
ژانـــر : #عاشقانه
✍️ خلاصه:

پدر لیلا یک نارنجی‌پوش است. رفتگری زحمت‌کش که سال‌های سال است با شغل خود زندگی می‌کند؛ اما لیلا با شغل پدرش رابـ ـطه‌ی چندان خوبی ندارد و همین علت بسیاری از مشکلات زندگی‌شان شده است.


962_54189205775065.pdf
7.1Mb
ژانر : #عاشقانه #طنز #پلیسی

خلاصه رمان #زندگی_به_شرط_شیطنت

چرخ گردونِ روزگار ساحل مدت‌هاست بر خط هموارِ غم و خوشی‌ها می‌چرخد اما…

این میان انگار یک انفجار مهیب، یک اجبار و یک سوگ، زندگی تک تک حاضرین و غایبین

را به لرزه می‌اندازد. بلوایی به پا می‌شود، قهقهه‌ای هولناک به گوش می‌رسد، دردی در قلبی می‌پیچد و

خونابه‌ی چرکین فساد به راه می‌افتد!

و در نهایت کشت و کشتارها، تنها عشق است که جاودان می‌ماند!


998_54189201832585.pdf
7.3Mb
نام رمان: #تا_ابد_باهم
نویسنده:#مائده_جابری
ویراستار :#سپیده_جابر ی
شروع :۹ فروردین 1399
پایان:26 خرداد سال 1400
ژانر: #طنز، #کمی_فانتزی


944_54189203293666.pdf
3.1Mb
خلاصه رمان:

رمان: #عشق_آمازونی_جلد_دوم

جلد دوم رمان عشق آمازونی، در ادامه ماجراهای طنز یزدان و هانا است و اما با حضور شخصیت های جدید که هر کدوم یه طنزی رو رقم می زنن. دلارام عشق یزدان و هانا که عجیب با یزدان سر لج افتاده… دریا دختری دیوونه تر از هانا، که دوست داره زود شوهر کنه و نیمه گمشده اش رو پیدا کنه، ولی از بخت بد روزگار، هر بار یه ضد حال می خوره!


927_54189205701573.pdf
1.6Mb
نام رمان: #عشق_آمازونی
نویسنده: #آمنه_آبدار
ژانر: #طنز
خلاصه:
هانا یه دختر شر و شیطون، نترس، ماجراجو و دیوونه، نه از اون دیوونه
های معمولیا، خیلی خیلی دیوونه!
با دوستش روشنک می خوان که برن آمازون، آرزوشونه، و اینم یکی از
همون دیوونگیاست...
برنامه یه سفر برزیل رو می چینن که به بهونه اش برن آمازون، اما شانس
همیشه با هانا یار نیست و روشنک نمی تونه باهاش بره، اما هستیار
نامزد روشنک، یه همسفر اجباری جور می کنه، همسفر ی که اهل سینما
و هنره و از قضا، چند وقت یه وضع کار و بارش خوب نیست...
همسفر اجباری هاناهم دیوونست، ولی جنس دیوونگی هاش فرق داره...
یه دیوونه ترسو !


942_54201223672549.pdf
1.8Mb
رمان: #تعبیر_وارونه_ی_یک_دلدادگی
ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #طنز


خلاصه رمان تعبیر وارونه ی یک دلدادگی

این رمان داستان زندگی دختری را روایت می‌کند که بی‌خبر از آینده‌ی پیش رویش دل

به تله‌ای می‌دهد که او را به چاه عمیقی پرت می‌کند. چاهی که با دستانی آلوده

به انتقام حفر شده است. تیرگی‌ها دور تا دور زندگی‌اش می‌پیچد اما دور نیست

لحظه‌ای که دستان نجات‌بخش او را از میان چاه تنهایی‌اش بیرون بکشد و

قرار بی‌قراری‌هایش شود‌‌…


980_54202214732237.pdf
1.8Mb
رمان: #آخرین_نفر
ژانر: #عاشقانه، #فانتزی، #طنز
رﯾﺤﺎﻧﻪ دﺧﺘﺮی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﺮ ﻋﻼﻗﻪ داره ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﺧﻮدش و ﺧﺎﻧﻮادش ﻣﯿﻔﺘﻪ اﻣﺎ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮن ﻣﺒﺎرزه ﻣﯿﮑﻨﻪ و ﺳﺮ اﻧﺠﺎم ﺑﺎ ﺟﻨﯽ ﺑﻪ اﺳﻢ آرﮐﺎ آﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﻪ که ﻣﺎﺟﺮای اﯾﻦ دوﻧﻔﺮ ﺟﺎﻟﺒﻪ… بخشی از داستان بر اساس واقعیت است.


961_54288300843786.pdf
1.0Mb
رمان: #ساعت_3_بامداد.
نویسنده : #زهرا_عبدی
ژانر: #هیجانی #ترسناک #طنز.
مقدمه:
گاه می اندیشم چندان مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم!
همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم وباران وانسان هایی در زندگی
ام باشند که زلال تر از باران هستند.

18 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.