🕊 گراهام فولر در یادداشتی نگاه افراطگرایانهٔ سکولاریسم فرانسوی به مقولهٔ آزادی بیان را به چالش میکشد و استاندارد دوگانه و منطق درونیِ ضعیف آن را نشان میدهد†. البته او تأکید میکند که مطلقاً قصد ندارد اعمال خشونت مرگبار علیه هیچکس را به بهانهٔ انتشار یک کاریکاتور یا یک حرف توجیه کند. از دیدگاه فولر، این درست است که در جوامع سکولار غربی آزادی بیان به صورت حق مسلم افراد پذیرفته شده و این حق به آنها اجازه میدهد که حتی مقدسترین باورها یا شخصیتهای دینی را به سخره بگیرند؛ اما آیا وجود چنین حقی باید به معنای نفی ارزشهای مهم دیگری نظیر حکمت و مصلحت باشد؟ همه میپذیریم که نباید در یک سالن شلوغ سینما فریاد بزنیم «آتش! آتش!» و برایمان واضح است که این کار ارتباطی به آزادی بیان ندارد. ولی آیا همین حساسیت را نسبت به حرفهایی که صدها میلیون نفر از مردم جهان را آزردهخاطر میکند نیز داریم؟
یک آمریکایی سفیدپوست مسیحی از لحاظ قانونی این حق را دارد که در محلههای سیاهپوستنشین نیویورک یا آتلانتا حرفهای توهینآمیزی علیه مارتین لوتر کینگ یا مالکوم ایکس بزند و کلمهٔ N (اشاره به کلمهٔ بسیار توهینآمیز nigger) را دربارهٔ جامعهٔ سیاهپوست به کار ببرد. اما آیا این کار او قابل دفاع هم خواهد بود؟ کینگ علیرغم شخصیت مبارزی که داشت، زنباره نیز بود. فرض کنید یک سفیدپوست مسیحی بیاید و در وسط یک محلهٔ شلوغ سیاهپوستنشین در یکی از شهرهای بزرگ آمریکا پوستری به دست بگیرد که کینگ را در آغوش یک زن برهنه نشان میدهد. چه واکنشی در انتظار او خواهد بود؟ هر آدم معقولی این کار را بسیار آزاردهنده، ابلهانه و خطرناک تلقی خواهد کرد؛ علیرغم اینکه چنین کاری حق قانونی او نیز هست.
آیا یک آمریکایی میتواند در شهرهای هلند یا آلمان پوستری به دست بگیرد که هیتلر را نشان میدهد که با یک صلیب شکستهٔ بزرگ در حال ضربوشتم یک یهودیِ چاق در کنار کیسههای پر از پول است؟ خیر. چنین کاری در هلند، آلمان، روسیه و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی ممنوع است. زیر سؤال بردن هولوکاست در ۱۶ کشور اروپایی از جمله آلمان و فرانسه ممنوع است. اما در همین کشورها افراد این حق قانونی را دارند که بزرگترین و محبوبترین چهرهٔ اسلام را مسخره کنند.
پیامبر اسلام نه تنها یک چهرهٔ واقعی دینی و سیاسی در تاریخ است، بلکه یکی از محورهای هویت جوامع مسلمان در سراسر جهان و به خصوص اقلیتهای مسلمان در کشورهای غربی نیز هست. با اینحال اقلیت مسلمان این احساس را دارند که با آنها به عنوان شهروندان درجهٔ دو رفتار میشود. به ویژه، سکولاریسم فرانسوی چهرهای غیرمنعطف و ستیزهجویانه دارد و گرایشهای اسلامستیز را در فرانسه بیش از هر جای دیگری در اروپا تشدید کرده است. اسلامهراسی در غرب واقعی است، همانطور که نژادپرستی و تبعیض علیه سیاهپوستان واقعی است. اینکه عدهٔ زیادی در غرب مسخرهکردن اسلام را دفاع از حق خدادادی آزادی بیان میدانند نشانهٔ تکبر و خودفریبی آنها است. آزادی بیان هرگز و در هیچکجای جهان مفهومی مطلق نبوده، بلکه همواره در سطحی واقعی و در قیاس با شرایط موجود سنجیده میشود و معنا مییابد. متکبرانه و خودفریبانه پشت حقوق مطلق پنهان شدن، به خصوص وقتی توسط اکثریت انجام شود و به خصوص وقتی به وضوح برای دیگران آزاردهنده است، هرگز کار زیرکانه یا مدبرانهای نبوده است.
† Fuller, Graham E. 2020. “Islam, Cartoons of the Prophet, and Murder.” Grahame Fuller. Retrieved November 13, 2020.
https://www.instagram.com/p/CHjA0PtADPD