Rosa Jamali/رزا جمالی


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


دانش آموخته کارشناسی ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران
شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، نمایشنامه نویس
کتاب های منتشر شده:
پنج کتاب شعر
یک نمایشنامه
صدها مقاله
ترجمه شعر
آثار منتشر شده به انگلیسی:
شعر، ترجمه

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


سهمی از کلمات
شعری از جوزف برادسکی
فارسیِ رُزا جمالی


زمانی که آینده به زبان در بیاید
موش ها دسته جمعی و به سرعت از زبان روسی فرار می کنند
تکه ای از خاطره ای نوبر را می جوند
که دوباره نو شده
شبیه تکه ای پنیر اصل
و سوراخ هایش.
بعد از این همه سال 
دیگر چه اهمیتی دارد 
که چه کسی در گوشه ایستاده است
و در پرده های ضخیم خود را مخفی کرده
و ذهن تو دیگر با فرشته ای که نُت ها را از نو می خواند، محشور نخواهد شد
تنها خش خش برگ هاست
زندگی
که هر کسی را جرات زیستن آن نیست
که دست بزند
شبیه نعلبند اسبی که هدیه است
که دندان هایش را در خنده ی ناجوری می نمایاند
و چه مانده است
برای آدمی
که سهم اوست
که سهم او از کلمات است.



@rosajamali




@attachbot dan repost
ایستگاه

چمدانم را بسته ام!
در مریخ هم که بگردی برگی از من پیدا نمی کنی
باز هم چیزی کم است
به حاشیه رسیده ام
عقربه به صفر نزدیک شده
اگر قطب نما را به من بدهی
باز درخت های دو طرف خیابان مساوی اند
چه کنم؟
حیف شده ام
"دوستت دارمی " که از لب پنجره افتاد.

حتا خدا هم که از آن بالا نگاهم می کند ، گریه اش می گیرد
لباس های قدیمی ام بلاتکلیف مانده ست
چروک خورده ام
و به ایستگاه رسیده ام!




شاعر #رُزا_ جمالی
دکلمه #علی_محمدی



#یک ☕️ شعر...
@alimohammadi58


بر می خیزم به سماع بادایره ماه! dan repost
از خواب های آشفته ام
دست می کشم
منجوقی شده ای
بر اکلیل های دلم
باید گفته باشم
دهان سوسن می خواهم
بر کتف این باد!
که تورا
به جانب من می آورد.
حمید رضا اکبری شروه
3/8/98

@samaakbri


شعری از سعیده زارع سریزدی

صدای آژیر آمبولانس
یک شب پنجشنبه
مرا با خودش می‌برد
می‌برد طبقه‌ی سوم یک بیمارستان روانی
در اتاقی با یک پنجره رو به درخت انجیر پیری
بستری‌ام می‌‌کند
روزهای ملاقات به دیدنم می‌آید
برایم کمپوت گلابی و آلبالو می‌آورد
و یک بسته سیگار
یواشکی زیر بالشم می‌گذارد
صدای آژیر آمبولانس مهربان است
درست مثل وقتی که
مادرم را با خودش برد.

@rosajamali


صفحه ی تخصصی شعر "چرو" dan repost
مسری شدم

متوفی به زن ، مرد ، تنهایی

دیگر هیچ کلمه ای از هیچ دهانی قادر نبود

و فاتحانه اعلام شد:

                          « او مرده است... »

بعد من زن ها به قنداق های سفید خندیدند

و تنهایی روی پاهای وسوسه انگیزشان تکان می خورد

بعد من مرد ساخته شد برای جنگ

مملکت را که تکه کرد وطنش را برای خودش برداشت

تنش را پیش

تنش را پس

و عریانی ِ میان جنگ را پر کرد

جنگ یعنی مهار وارونه :

دست به جایِ

                     پا

                         به جای ِ دست...

زخمهای زیادی از تقلا عمیق می شوند

می شود پناه برد به آغوش مامانه ی زمین

و برکت را به اختیار قانون گذاشت

می شود با اسامی بالا رفت

از تلق تلق های تاب افتخار و گریز

و از پنهانی سیگار کشیدن نترسید

وقتی عقده های حقیر افشا شدند

دیگر هیچ بخششی از هیچ پدری قادر نبود

و سیلی وار اعلام شد:

                               « فرزند  ِ من مرده است ... »

استغفار !    استغفار !

لکه های ننگ میان حماقت و من تردید کرده اند

چرا حماقت نه؟!

من خودم را از شناسنامه ام بیشتر نمی شناسم

و خدا هم نکند که بشناسم

چرا حماقت نه؟!

عقل ، غده ایست که زن با سرطان ِ سینه اش حمل می کند

مردش را نمی شناسم

و خدا هم نکند

استغفار !    استغفار!

به شناسنامه ام نگاه کنید مردم

به نام ها و نشانه های از کار افتاده

فقدان انسانی یک شهر

فرزندان پیش از بلوغ

و چهره ای که نسلی در آن خودکشی کرده است

چرا خون بازی شناسنامه نخواست؟!

به من نگاه کنید مردم

مرگی در من باطل شده است

چند روز اتفاق حقیر تا شب

چند متر ارتفاع حقیر تا گور

چند خرده اسباب بازی های ِ زبانی ِ حقیر تا شعر

حقیر تا من

راست راست آمده بودم چند سال حقیر زندگی کنم

وطن نداشت

خانه نداشت

آب ، خوراک ، پوشاک ...

و انگشت حقارت پدر به سمت بیرون ،دختر به کسی نداد

چرا حماقت نه؟!

خواب آلوده به جمعیت سرایت کردم

و بیداری ، دفاع کهنه ای که از دست داده ام


#مهناز_یوسفی

صفحه تخصصی شعر #چرو
@cherouu
⚟☩⚞
cherouu.ir

http://s6.uplod.ir/i/00935/qtcvg56wx45q.jpg


کتاب چه؟ dan repost
#سحوری
دفتری از شعرهای #م.آزرم (نعمت میرزا زاده)
نشر رَز
چاپ اول
۱۳۴۹
#بسیار_بسیار_کمیاب
کیفیت بسیار خوب
۱۷۳ صفحه
قیمت: 100
@ketaab_che


بر می خیزم به سماع بادایره ماه! dan repost
برای صادق رحمانی

سخت است
نامت را نیاورم
دلت گنجشکی بود
با جیک جیک عاشقانه ای
که کوچه های نبودنت را هم
پر می کرد
دلم می خواست
دانش آموز کلاس اولی ات می شدم
و آموختن محبت را
در صدای شعرهای نگفته ات
یاد گرفته ام
تو بودی !
که همیشه من گفته ام
دوستت دارم
با مهتابی که همیشه بود .

حمید رضا اکبری شروه
3/8/98

@samaakbri


منطقه آزاد dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
وقتی راننده تاکسیای خط مولوی داد میزنن مولوووووییییی😂

@aaaZaaad


هفتاد dan repost
‍ 〇🌿
🌿
جلسه‌ی رونمایی کتاب #داروگ برگزار شد


■جلسه‌ی رونمایی کتاب داروگ پنجشنبه دوم آبان با حضور پرشور شاعران و مترجمان برگزار شد

#ارژنگ_آقاجری
#امین_ابراهیمی
#سامان_بختیاری
#فرزین_پارسی_کیا
#ابوالفضل_پاشا
#محمد_جانبازان
#کامبیز_جعفر_نژاد
#فاطمه‌_جعفری
#رزا_جمالی
#خشایار_حدادیان
#اباسط_حاتمی
#ایلیا_دیانوش
#محمد_زیار
#آفاق_شوهانی
#محمد_علی_‌نوری
#صفیه_کوهی
#علی‌_رضا_مطلبی
#سیما_منصوری
#ایمان_مؤمنی
و #محمد_رضا_یار
از جمله‌ی افرادی بودند که در این جلسه شعرهایی از خود یا ترجمه‌هایی از زبان‌های دیگر را خواندند

■کتاب #داروگ که مجموعه‌یی از شعر و نقد و نظر را شامل می‌شود به تازگی در 185 صفحه با شمارگان هزار نسخه و به همت نشر #کتاب_هرمز چاپ و منتشر شده است. گردآوری مطالب این کتاب را #آفاق_شوهانی و #ابوالفضل_پاشا به عهده داشته‌اند

#کانال_شعر_هفتاد
〇🌿🆔 @haftadpoet




















Rosa Jamali/رزا جمالی dan repost
به زودی منتشر می شود...
@rosajamali

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

229

obunachilar
Kanal statistikasi