به شدت از این وضعیتی که توش گیر کردم خسته شدم
از این همه نشدن....
خواسته نشدن....
انتخاب نشدن....
اولویت نبودن....
غیر ممکن بودن....
به این باور رسیدم که یه ادم هر چقدم قوی باشه و محکم وایسه
بالاخره یه روزی یه جایی جوری کم میاره که
دیگه هیچ کس نمیتونه جمش کنه
نمیتونه زخماش و مرهم بزاره
نمیتونه تیکه های شکسته ی قلبش و بهم بچسبونه
از این همه نشدن....
خواسته نشدن....
انتخاب نشدن....
اولویت نبودن....
غیر ممکن بودن....
به این باور رسیدم که یه ادم هر چقدم قوی باشه و محکم وایسه
بالاخره یه روزی یه جایی جوری کم میاره که
دیگه هیچ کس نمیتونه جمش کنه
نمیتونه زخماش و مرهم بزاره
نمیتونه تیکه های شکسته ی قلبش و بهم بچسبونه