داستان ابن مسعود و زنش رضي الله عنهما
خلاصه عربي
دخل عبد الله بن مسعود - رضي الله عنه - على امرأة - أي من أهله- فرأى عليها خرزاً من الحمرة فقطعه قطعاً عنيفاً، ثم قال: إن آل عبد الله عن الشرك أغنياء وقال: كان مما حفظنا عن النبي - صلى الله عليه وسلم -: (إن الرُّقى والتمائم والتِّولة شرك).
✍ #زینب همسر عبداللَّه بن مسعود (رضی الله عنهما) روايت نموده، كه گفت : #عبدالله وقتى از كار برمیگشت و بـه دروازه كه میرسيد، سينه اش را صاف مینمود و تفش را می انداخت، البته به خاطر كراهيت اين كه ناگهان بر ما وارد شود،
و با موردى روبرو شود كه بدش مى آيد،
وى افزود : او روزى در حالى آمد و سينه اش را صاف نمود، كه پيره زنـى نزدم بود و با دعاى خويش تب مرا درمان میکرد؛ آنگاه وى را زير تخت پنهان نمودم،
✔️ میگويد: وى داخل شد و در پهلويم نشست، و در گردنم رشته اى را ديد، گفت : اين رشته چيست؟ میگويد: گفـتم : نخـى اسـت كـه در آن برايم جادو شده است، وى آن را گرفت و پاره كرد و بعد از آن گفت : خانواده ى #عبدالله از شرك بـى نياز انـد،
از #رسول_خداﷺ شنيدم كه میگفت «: طلسم و مُهره ی حفاظت ، و آویزان کردن دعا ،و چیزی که به نیت دوست داشتن زن و شوهر میبندند شرک است »
✔️ میگويد: برايش گفتم : چرا اين را میگويى، چشمم می پريد، نزد فلان يهودى رفتم او افسونش كرد، وقتى افسونش مینمود آرام ميگرديد؟
#ابن_مسعود گفت : آن عمل شيطان بود، كه آن را به دست خود فرو میكرد، و وقتى او افسونش میكرد، از آن دست باز مى داشت.
در صورتى كه تو را كفايت میكند، كه مثل گفته #پيامبرﷺ را بگـويى « أَذْهِبِ البَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِي، لا شِفَاءَ إلَّا شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لا يُغَادِرُ سَقَمًا
✍ يعني : پروررگارم مُردم درد را ببر، شـفا
نصيب گردان كه تو شفا دهنده هستى، و شفايى جز شفاى تو نيست، شفايى كه دردى را باقى نميگذارد
📚 ابن ماجه 3530 _ ابوداود 3883 _ سلسله صحیحه 331
خلاصه عربي
دخل عبد الله بن مسعود - رضي الله عنه - على امرأة - أي من أهله- فرأى عليها خرزاً من الحمرة فقطعه قطعاً عنيفاً، ثم قال: إن آل عبد الله عن الشرك أغنياء وقال: كان مما حفظنا عن النبي - صلى الله عليه وسلم -: (إن الرُّقى والتمائم والتِّولة شرك).
✍ #زینب همسر عبداللَّه بن مسعود (رضی الله عنهما) روايت نموده، كه گفت : #عبدالله وقتى از كار برمیگشت و بـه دروازه كه میرسيد، سينه اش را صاف مینمود و تفش را می انداخت، البته به خاطر كراهيت اين كه ناگهان بر ما وارد شود،
و با موردى روبرو شود كه بدش مى آيد،
وى افزود : او روزى در حالى آمد و سينه اش را صاف نمود، كه پيره زنـى نزدم بود و با دعاى خويش تب مرا درمان میکرد؛ آنگاه وى را زير تخت پنهان نمودم،
✔️ میگويد: وى داخل شد و در پهلويم نشست، و در گردنم رشته اى را ديد، گفت : اين رشته چيست؟ میگويد: گفـتم : نخـى اسـت كـه در آن برايم جادو شده است، وى آن را گرفت و پاره كرد و بعد از آن گفت : خانواده ى #عبدالله از شرك بـى نياز انـد،
از #رسول_خداﷺ شنيدم كه میگفت «: طلسم و مُهره ی حفاظت ، و آویزان کردن دعا ،و چیزی که به نیت دوست داشتن زن و شوهر میبندند شرک است »
✔️ میگويد: برايش گفتم : چرا اين را میگويى، چشمم می پريد، نزد فلان يهودى رفتم او افسونش كرد، وقتى افسونش مینمود آرام ميگرديد؟
#ابن_مسعود گفت : آن عمل شيطان بود، كه آن را به دست خود فرو میكرد، و وقتى او افسونش میكرد، از آن دست باز مى داشت.
در صورتى كه تو را كفايت میكند، كه مثل گفته #پيامبرﷺ را بگـويى « أَذْهِبِ البَاسَ، رَبَّ النَّاسِ، وَاشْفِ أَنْتَ الشَّافِي، لا شِفَاءَ إلَّا شِفَاؤُكَ، شِفَاءً لا يُغَادِرُ سَقَمًا
✍ يعني : پروررگارم مُردم درد را ببر، شـفا
نصيب گردان كه تو شفا دهنده هستى، و شفايى جز شفاى تو نيست، شفايى كه دردى را باقى نميگذارد
📚 ابن ماجه 3530 _ ابوداود 3883 _ سلسله صحیحه 331