They call her
𝗥𝘂𝗯𝘆 ᱺ
دختری که همیشه سرزنده و شاد بود، یه اتفاق تاریک کل انرژی و فکرشو ازش گرفت.
زندگی و مرگ برات یکم مبهم بود و هیچوقت قادر به درکش نبودی با اینکه زیاد در موردش تامل میکردی. فکر میکردی
مرگ برای تو دیر اتفاق میوفته همونجور که حتی زندگی توی این دنیا برات غیر قابل درک بود. تو توی سن ۱۷ سالگی مردی، ولی هیچچیز شبیه نظریه های پس از مرگ ای که برات تعریف شده بود نبود. تو وارد یه دنیا؟ زندگی؟ جهان جدید شده بودی و اونجا تنها نفس کشیدن راه زنده موندن نبود. سخت به نظر میاد ولی تو از پسش بر میای، بجنگ و موفق باشی