شما میتوانید شعرهایمان را در به در کنید
گلدان قصههایمان را در هم بشکنید
در دود، خانههایمان را دسته دسته
سوار بر توپ و تانکهایتان کنید
و کوچ دهید
چه کسی نمیداند؟
شما میتوانید رنج و آزار ما را در خندههایتان
ذوب کنید
میتوانید و میتوانید و میتوانید
اما آنچه از خواب گرگ خاکستری نخستین تعبیر نشده
تعبیر هم نخواهد شد
آنچه هرگز در توانتان نیست
زدودن آزادی است
از روحمان،
کشتن عشق ابدی دار و درخت است
در درونمان..
روییدن دوست داشتن دیار بکر و کرکوک است
از دلهایمان،
پایان ما وقتی است که نفس پایان بگیرد
آنچه هست و بَدَل نمیشود به نیست
خاموش کردن آینده است
در چشم تک به تک ما...
«شیرکو بیکس»
برگردان: نیروان رضایی
گلدان قصههایمان را در هم بشکنید
در دود، خانههایمان را دسته دسته
سوار بر توپ و تانکهایتان کنید
و کوچ دهید
چه کسی نمیداند؟
شما میتوانید رنج و آزار ما را در خندههایتان
ذوب کنید
میتوانید و میتوانید و میتوانید
اما آنچه از خواب گرگ خاکستری نخستین تعبیر نشده
تعبیر هم نخواهد شد
آنچه هرگز در توانتان نیست
زدودن آزادی است
از روحمان،
کشتن عشق ابدی دار و درخت است
در درونمان..
روییدن دوست داشتن دیار بکر و کرکوک است
از دلهایمان،
پایان ما وقتی است که نفس پایان بگیرد
آنچه هست و بَدَل نمیشود به نیست
خاموش کردن آینده است
در چشم تک به تک ما...
«شیرکو بیکس»
برگردان: نیروان رضایی