منابع تاریخ ساسانیان


Kanal geosi va tili: ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa: ko‘rsatilmagan


🔥 رزرو تبلیغات: @SasanianAdv
معرفی کتاب و مقاله و سایر منابع و مآخذ پژوهشی درباره‌ی تاریخ شاهنشاهی ساسانی.
کانال‌های دیگر ما:
تاریخ اشکانیان: @ArsacidEmpire
تاریخ پادشاهی ماد: @TheMedes

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
ko‘rsatilmagan, ko‘rsatilmagan
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


کانال تبادلات مهربانان dan repost
🍉 یلدایتان پرمهر!

♥️ فهرستی از کانال‌های ممتاز تلگرامی را داشته باشید!

✨روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید:

🌜 https://t.me/addlist/UJkai529COQzMmQ8 👈


🕯 یا قدیم

📚کتاب‌فروشی کهن‌فرصت📚

📌ارائه‌ی کتاب‌های چاپ قبل‌انقلاب، کمیاب و نایاب
گر یارِ نو آمدت در آغوش
از یارِ کهن مکن فراموش

📗 @kohanforsat 👈
📘 @kohanforsat 👈
📕 @kohanforsat 👈


Turaj.pdf
7.2Mb
📕 شاهنشاهی ساسانی
👤 نوشتۀ تورج دریایی
✍️ ترجمۀ مرتضی ثاقب‌فر

«این‌ اثر ترجمۀ فارسی‌ کتابی‌ است‌ که‌ برای‌ مخاطبان‌ انگلیسی‌زبان‌ نوشته‌ شده‌ است‌. فکر نوشتن‌ این‌ کتاب‌ از هنگامی‌ که‌ نگارندۀ آن‌ دانشجوی‌ دورۀ دکترا در دانشگاه‌ کالیفرنیا-لوس‌آنجلس‌ بوده‌ شکل‌ گرفت. هنگامی‌ که‌ بدانیم‌ صدها کتاب‌ دربارۀ تاریخ‌ روم‌ باستان‌ نوشته‌ شده‌ بود ولی‌ یک‌ کتاب‌ به‌‌زبان‌ انگلیسی‌ دربارۀ تاریخ‌ ساسانی‌ وجود نداشت‌ و این‌ انگیزه‌ای‌ شد برای‌ نگارش‌ کتاب‌ شاهنشاهی‌ ساسانی‌. نویسندۀ کتاب‌ بر این‌ باور است‌ که‌ برای‌ درک‌ تاریخ‌ یک‌ قوم‌ باید آن‌ را در تمامیت‌ و جامعیتش‌ درک‌ کرد: تاریخ‌، زبان‌، دین‌، جامعه‌ و... . ازاین‌رو کتاب‌ شاهنشاهی‌ ساسانی‌ رویکردی‌ کلی‌ به ساسانیان دارد.»

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


مطالعات صفویه dan repost
♦️رد ادعای اخیر مقصودعلی صادقی درمورد مکاتبات ترکی صفویان با عثمانی

متأثر از توصیف نادرست برنارد لوئیس دربارۀ نامه‌نگاری‌های دو پادشاه صفوی و عثمانی در آستانۀ جنگ چالدران، برخی پنداشته‌اند که سلطان سلیم شاه به دشمن خود نامۀ فارسی می‌نوشت ولی شاه اسماعیل اول پاسخ ترکی می‌داد که از عجایب روزگار بوده است.[۱] اما باید دانست که برداشت یادشده نادرست و نابجاست؛ زیرا پیش از نبرد، سلیم دو نامۀ فارسی و دو نامۀ ترکی نوشت و تنها پاسخ اسماعیل نیز فارسی بود. لوئیس می‌بایست متناسب با سخن خود که فارسی را زبان شهرنشینان فرهیختۀ آسیای صغیر و ترکی را زبان مادری قبایل صفوی برخاسته از آنجا دانسته، به زبان ادبی دو پادشاه اشاره می‌کرد و می‌نوشت که شاه ایران ترکی‌سرا بود و خداوندگار روم فارسی می‌سرود؛ امری که البته جای هیچ شگفتی ندارد، زیرا دو عنصر نژاد و زبان نقشی در اختلافات عقیدتی عثمانیان با قزلباشان غالی ایفا نمی‌کرد.

اما جدا از نادرستی سخن برنارد لوئیس، نباید از یاد برد که نامه‌هایی ترکی از صفویان به دولت عثمانی در دست است. دراین‌باره نیز بررسی حاضر ضمن استناد بر یکی از مجموعه‌منشآت دست‌اول عثمانی، به رد ادعای اخیر مقصودعلی صادقی گندمانی می‌پردازد که حین یک مصاحبه، منکر وجود نامه‌های ترکی شاهان صفوی به پادشاهان عثمانی شده است.

صادقی بعد از تأکید بر اینکه اغلب مکاتبات داخلی و خارجی دولت صفوی صرفاً فارسی بوده و اسناد ترکی موجود علل خاصی داشته، مکاتبه‌های تاریخی دولت‌های صفوی و عثمانی را مؤکد و مجزا متذکر شده است. او با گوشزد اینکه عثمانیان از زمان سلیم اول به بعد سعی می‌کردند به همه‌جا فقط ترکی نامه بنگارند، با تأکید خاصی می‌افزاید که هر پادشاه صفوی «هیچ‌وقت» پاسخ ترکی به نامه‌های عثمانی نمی‌داده، بلکه همیشه فارسی جواب می‌نوشته است! سپس با لحنی مطمئن می‌گوید که این وضعیت یک امر خیلی روشن است و حتی می‌توانید در مجموعۀ موسوم به منشآت‌السلاطین که تألیف منشی دیوان و دربار عثمانی یعنی احمدپاشا فریدون‌بیگ توقیعی بوده، همۀ نامه‌ها را ببینید تا دریابید که پادشاه عثمانی به ترکی می‌نوشته ولی پادشاه ایران فقط به فارسی جواب می‌داده است.

البته بیان چنین سخنانی تازگی ندارد و پیش‌تر نیز مدیرمسئول وب‌سایت موسوم به «آذری‌ها» در بخشی از یادداشتی پراشتباه نوشت که «حتی یک نامه از شاهان صفوی به خلفای عثمانی نمی‌یابید که به ترکی باشد، اما همۀ نامه‌های خلفای عثمانی به صفویه فارسی است.» سپس افزود که «دراین‌باره می‌توان به منشآت‌السلاطین (منبع دست‌اول عثمانی) و مجموعۀ چندجلدی مکاتبات عصر صفوی تألیف عبدالحسین نوائی (مرجع ایرانی) نگریست.» این اظهارنظر ناشیانه دقیقاً نقطۀ مقابل اشارۀ کلی صادقی به زبان رایج نامه‌های پادشاهان عثمانی به صفویان است که البته، نقطۀ مشترک نظرات هردو در تأکید کاذب بر منابع و اصرار قاطع بر عدم وجود نامۀ ترکی از سوی صفوی‌ها به عثمانیان است.

اما برخلاف تصور مذکور، حداقل مروری دقیق بر دومین مجلد مجموعۀ منشآت‌السلاطین، حاکی از وجود چهار نامۀ ترکی از سوی صفویان به عثمانیان است که اتفاقاً جملگی نیز توسط نوایی نقل و تصحیح شده‌اند و البته، نظر به حفظ ایجاز ردیۀ حاضر با تمرکز بر منبع اصلی، لزومی به ذکر آثار مجزای نوایی و قید رقم صفحات مربوطه نیست. مسلماً بررسی تفصیلی محتوای مکاتبات مذکور در ذیل نیز مجال جدا می‌طلبد.

نامۀ نخست، جواب ترکی شاه طهماسب اول به مکاتبۀ سلطان سلیمان شاه دربارۀ پسرش بایزید است که با برادر مهترش جنگید و بر پدرش شورید، ولی سرانجام ناکام ماند و شکست‌خورده رهسپار و پناهندۀ دربار صفوی شد؛ دومی نیز شفاعت‌نامۀ ترکی طهماسب به شاهزاده سلیم برای درخواست بخشیدن برادر کهترش است؛ سومین مکتوب مندرج نیز نامۀ ترکی شاه صفی اول به سلطان ابراهیم خان با هدف تأیید مؤکد عهدنامۀ صلح دو همسایه همراه با ذکر هدایای ارسالی دولت ایران به دربار خداوندگار است؛ مکاتبۀ چهارم نیز نامۀ ترکی شاه عباس اول به سردار عثمانی فرهادپاشا در زمان سلطان مراد سوم، جهت اعلام تمایل به مصالحه و تهیۀ مقدمات عقد معاهدۀ صلح است.[۲]

فلذا کذب محض ادعای صادقی و امثال وی با ملاحظۀ موارد مذکور کاملاً مبرهن است. مع‌الوصف، اگر مدعای ایشان تعمدی و مغرضانه نباشد، قطعاً بدون مطالعۀ دقیق مستندات موجود و خاصه منشآت‌السلاطین فریدون‌بیگ، مرتکب قضاوت عجولانه و اظهارنظر غلط شده است. بیان چنین برداشت نابجای شتاب‌زده‌ای توسط یک مدرس دانشگاه تأسف‌آور است! در خاتمه ناگفته نماند که سایر مکاتیب و منشآت عثمانی و صفوی نیز هریک از حیث وجود مکاتبات ترکی صفویان قابل تحقیق و لایق تدقیق هستند.

🔻یادداشت‌ها:
۱. برنارد لوئیس. خاورمیانه، ترجمۀ حسن کامشاد (تهران: نشر نی، ۱۳۹۶)، ص ۱۲۰.
۲. منشآت السلاطين (استانبول: دار الطباعة العامرة، ۱۲۷۵)، ج ۲، ص ۳۴-۳۳، ۳۸-۳۶، ۳۰۱، ۳۲۳.

🔰 @SafavidStudies | مطالعات صفویه


📕ایران، روم و قدرت‌های منطقه‌ای؛ برخورد امپراتوری‌ها در عهد باستان متاخر
✍️گلن وارن باورساک - ترجمۀ مهناز بابایی
📆نشر مروارید - ۱۴۰۳

💬«کتاب حاضر در واقع متن سه سخنرانی گلن وارن باورساک (متولد ۱۹۳۶، استاد برجستۀ تاریخ باستان در ایالات متحدۀ آمریکا) در سال ۲۰۱۱ بوده است. وی در این سخنرانی‌های علمی با دقت نشان می‌دهد که چگونه امپراتوری‌های ایران و روم در اوایل قرن هفتم میلادی درگیری مخرب متقابلی را آغاز کردند که در نهایت، فتوحات عرب‌های مسلمان در شام و بین‌النهرین و ایران در طول دهه‌های ۶۳۰ و ۶۴۰ میلادی را امکان‌پذیر ساخت. اهمیت عمدۀ این سخنرانی‌ها در این نکته نهفته است که تحولات جاری در نواحی اطراف دریای سرخ طی قرن ششم میلادی را در مرکز «برخورد» یا «تصادم» عظیم بین امپراتوری‌های روم شرقی و ایران ساسانی و گسترش اسلام در قرن هفتم میلادی بررسی می‌کند. این سخنرانی‌ها همچنین اهمیت پژوهش‌های تاریخی و کتیبه‌شناسی و باستان‌شناسی اخیر در دریای سرخ، قلمرو پادشاهی آکسوم در اتیوپی، عربستان و فلسطین در اواخر دوران باستان را به شیوه‌ای ساده اما مستند در دسترس طیف وسیعی از مخاطبان عادی و محقق قرار می‌دهد»

📘@Sasanian_Sources


4_5974565341441819660.pdf
2.6Mb
📖 ری در عصر ساسانیان بر اساس منابع پایه
👤 مقالۀ ریکا گیزلن با همکاری تورج دریایی
✍️ ترجمۀ فرزانه زارعی

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


مطالعات صفویه dan repost
♦️نقد اظهارنظر غلط مقصودعلی صادقی دربارۀ زبان ترکی در ایران صفوی

زبان ترکی در تمام مدت حکومت صفویان بر ایران، زبان رایج و مرسوم دربار و اردوی صفوی بود و حتی انتقال پایتخت از تبریز به قزوین و اصفهان نیز هیچ‌گاه از اهمیت آن نکاست، زیرا ترکی زبان مادری شاهان و قزلباشان صفوی بود. قوای بانی این حکومت عمدتاً ترک بودند و زبان ترکی با تکلم شایع میان رجال دربار و افراد قشون صفوی اهمیت سیاسی زیادی یافت، وضعیتی که توسط معاصران صفویان و محققان متأخر، صریحاً ذکر و تأیید شده است.[۱]

اما علی‌رغم وضوح قضیه، اخیراً مقصودعلی صادقی گندمانی در اظهارنظری عجولانه، ضمن نقل ناقص و غیردقیق نظرات محققان و تحریف سهوی محتوای صریح گزارشات تاریخی، با تعریف مؤکد مفهوم «زبان رسمی» در معنای صرف «زبان دیوان و مکاتبات»، سعی بر تحاشی از نقش بارز ترکی داشته است.

او مدعی وجود نوعی «خلط مبحث» شده و بانی آن را بعضی از سفرنامه‌نویسان اروپایی دانسته که وقتی درون دربار صفوی شاهد «محاورۀ بالاجبارِ» شاهان با قزلباشان بودند، اشتباهاً می‌پنداشتند که زبان رسمی دربار صفویان ترکی است! بعد با لحن و تأکید خاصی افزوده که «متأسفانه»، محققان امروزی نیز ترکی را زبان رسمی دربار معرفی کرده‌اند، غافل از اینکه زبان رسمی در درجۀ اول و به معنای دقیق کلمه، نه زبان محاورات پادشاه و اطرافیان، بلکه زبان دیوان اداری بوده که غالباً فارسی بود.

تعبیر «بالاجبار» در توصیف محاورۀ ترکی شاهان و قزلباشان بس غریب و ناصواب است! سلطنت صفویان محصول اتکای عمده بر قوای ترکمانان غالباً برخاسته از آناتولی و شام بود. حضور مستمر قوای ترک در مساعی ناموفق نهضت جنید و حیدر، منجر به صیانت از اسماعیل خردسال و رشد او توسط سران قبایل قزلباش شد. لذا ترکی از بدو صفویه زبان مادری شاهان و دودمان سلطنتی بود و اصلاً مجبور نبودند تا فراتر از دو قرن ترکی بگویند! از طرفی، حضور قاطع قزلباشان و تکلم ترکی نیز امری دال بر رواج آن در دربار بوده است. فلذا دقیقاً شخص صادقی مرتکب خلط مبحث شده است!

برخلاف مغالطۀ صادقی، آنچه شاهدان اروپایی نوشته‌اند نیز دربارۀ زبان مادری مرسوم و معمول دربار سلطنتی و قوای نظامی بوده که در آن‌ها ندرتاً به فارسی تکلم می‌شد و بعلاوه، اتفاقاً جملگی بر رواج فارسی در دیوان و مکاتبات اداری تأکید کرده‌اند. اما اگر واقعاً تداول درباری زبان فارسی بیش از ترکی یا حتی نسبتاً مساوی بود، مسلماً درک و ذکر آن برای شاهدان دشوار نبود. وقتی محققان معاصر ما نیز همین تفکیک را قائل‌اند و تعبیر «رسمی» را فقط در معنای رواج و شیوع سیاسی ترکی در دربار و اردو دانسته‌اند، دیگر چه جای تأسف و تأکید بر زبان اداری و کتابی دارد؟! آنان غافل از زبان مرسوم دیوان صفویان نبوده‌اند و ضعف صادقی در نقل دقیق مقوله جای تأمل دارد! وقتی علی‌رغم وجود برخی مکاتبات ترکی فقط فارسی زبان رسمی «دیوان» بوده، چرا مجزا نباید ترکی را زبان رسمی «دربار» یاد کرد؟!

دراین‌باره گزارشات اروپایی پرشماری در دست است که قبلاً تورخان گنجه‌ای و حسن جوادی و ویلم فلور شماری از آن‌ها را عیناً در مقالات ارزندۀ خود نقل کرده‌اند و مطالعۀ آن‌ها توصیه می‌شود. اما محض حفظ ایجاز و البته نظر به اشارۀ مبهم صادقی، در اینجا به نقل گزارش یک سیاح ایتالیایی بسنده می‌کنم.

صادقی جهت تقلیل صبغۀ تکلم ترکی بین درباریان صفوی، از ترجمۀ ترکی محاورۀ فارسی سفیر اروپایی توسط شاه عباس اول برای قزلباشان یاد می‌کند. احتمالاً منظور او پیِترو دلا واله باشد که البته، او نوشته شاه با وی خوشامدگویی و گفتگوی ترکی می‌کرده و برای برخی به فارسی بازمی‌گفته است.[۲] این جهانگرد چند تصریح دیگر نیز به رواج ترکی در ایران صفوی داشته است.

او نوشته که ترکی در ایران به اندازۀ فارسی رایج است و علی‌رغم نقش مهم فارسی در مکاتبات اداری، ترکی زبان عادی و جاری عموم درباریان و نظامیان است و رجال کشوری و لشکری همه بدان سخن می‌گویند و قسم اعظم مردم هر دو زبان را می‌آموزند. پیترو این وضعیت را ناشی از کثرت ترکان در دستگاه و سپاه صفویان می‌داند و حتی یادآور می‌شود که بزرگان قزلباش فارسی را زبانی ادبی و زنانه ولی ترکی را زبان جنگی و مردانه می‌دانند. نکتۀ حائز توجه آنکه می‌نویسد شاه عباس اول نیز غالباً ترکی می‌گوید و از اینکه ترکی‌زبان است به خود می‌بالد![۳]

مسلماً اظهارنظر یک‌سویه بدون مرور و نقل دقیق منابع تاریخی و مآخذ تحقیقی، دور از شأن یک مدرس دانشگاه است.

🔻یادداشت‌ها:
۱. برای اطلاع جامع رک: گنجه‌ای، تورخان. ۱۹۹۹. «زبان ترکی در دربار صفویه در اصفهان.» تریبون ۴: ۷۹-۷۳؛
Floor, W., & Javadi, H. 2013. "The Role of Azerbaijani Turkish in Safavid Iran." Iranian Studies, 46(4): 569-581.
۲. ترجمۀ فارسی سفرنامۀ پیترو دلا واله (تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۰)، ص ۲۲۹، ۲۳۸.
۳. همان، ص ۹، ۸۷، ۱۲۹.

🔰 @SafavidStudies | مطالعات صفویه


Mabani Sasani.pdf
6.2Mb
📕 مبانی تاریخ ساسانیان
👤 نوشتۀ کلاوس شیپمان
✍️ ترجمۀ کیکاووس جهانداری

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


Nagofteha.pdf
5.8Mb
📙ناگفته‌های امپراتوری ساسانیان
👤 تألیف تورج دریایی
✍️ ترجمۀ آهنگ حقانی و محمود فاضلی بیرجندی

این کتاب شامل مجموعه‌مقالاتی دربارۀ تاریخ و فرهنگ عهد ساسانی می‌باشد. نویسنده در این مقالات، اساس کار خود را بر منابع دست‌اول و آخرین پژوهش‌های انجام‌شده در حوزۀ سیاست و فرهنگ و اجتماع ساسانی قرار داده است.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


setiz-o-sazesh.pdf
36.7Mb
📕ستیز و سازش: زرتشتیان مغلوب و مسلمانان غالب در جامعۀ ایرانِ نخستین سده‌های اسلامی
✍️ نوشتۀ جمشید گرشاسپ چوکسی؛ ترجمۀ نادر میرسعیدی.

این کتاب به بازسازی رخدادهای چهار سده (از سدۀ هفتم تا یازدهم میلادی) و تحلیل آن‌ها می‌پردازد و می‌کوشد نیروهای محرکۀ تغییرات سیاسی و مذهبی این دوره از تاریخ ایران را بشکافد. شکست شاهنشاهی ساسانی، ظاهراً به خاطر محاسبات غلط نظامی و نیز نزاع‌های دسته‌ها در دورن دربار سلطنتی ایران بوده است. مؤلف با رویکردی برخوردار از تصور قوی و نیز تحلیل‌های صریح و بی‌پرده، شرح می‌دهد که چگونه بزرگان نوظهور و طبقات زیردست تازه، این تغییرات را دامن زدند و چگونه «ستیز و سازش، سازوکارهایی شدند که پیدایی تشکیلات تازه از بحران اجتماعی را سهولت بخشید.»

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


مطالعاتی درباره ساسانیان.PDF
8.2Mb
📕مطالعاتی دربارۀ ساسانیان
👤 کنستانتین اینوسترانتسف

✍️ ترجمۀ کاظم کاظم‌زاده

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


📕دو قرن سکوت، افسانه یا واقعیت؟
🔻معرفی کتابی جدید از عبدالنبی قیم

عبدالحسین زرین‌کوب زمانی دیده به جهان گشود که ناسیونالیسم رمانتیک در کشور ما گفتمان مسلط بود. همچنین این دوران مقارن بود با تبلیغات پان‌ژرمنی نازی‌ها مبنی بر برتری نژاد آریا که در ایران نیز طرفدارانی داشت. زرین‌کوب در چنین فضایی بزرگ شد و پرورش یافت. ازاین‌رو هنگامی که نویسندگان مجلهٔ مهرگان از زرین‌کوب جوان خواستند تا دورنمایی از گذشتۀ ادبی ایران ترسیم کند، او به‌جای ترسیم گذشتۀ ادبی ایران در پی یافتن مابازای تاریخی برای سخن سِر جان ملکم دربارۀ دو قرن اول هجری بود و از آنجایی که مورخ نبود و ادیب بود، لذا مجموعه‌مقالات خود را نه به‌روش تحلیلی و علمی، بلکه به‌روش روایی و با جنبۀ داستانی و نثری تهییجی و احساسی نوشت. زرین‌کوب بهتر از هر کس می‌دانست آنچه نوشته تاریخ نیست، به همین دلیل نام نوشته‌های خود را «یادداشت‌ها» گذاشت. «یادداشت‌هایی که او جرئت نمی‌کند آن‌ها را تاریخ بخواند.» یادداشت‌هایی که «از روزنۀ وجدان و عواطف خویش و از پشت شیشه‌های تاریک یا رنگارنگ اسناد و منابع موجود تصویر کرده است.» این بزرگ‌ترین اِشکال زرین‌کوب است، تاریخ را نباید از روزنۀ «وجدان و عواطف» دید. تاریخ را باید از روزنۀ اسناد و منابع و مآخذ معتبر دید. اسناد و منابعی که ممکن است با وجدان و عواطف تاریخ‌نگار هم‌خوانی نداشته باشند و گاهی در تضاد با آن‌ها باشد.

زمستان ۱۳۸۸، پس از انتشار کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان، در نشستی دوستانه که به‌همت یکی از استادان دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شده بود، میزبان خطاب به من گفت حالا که شما کتاب احمد کسروی را نقد کردید، ضروری است کتاب دو قرن سكوت تأليف عبدالحسین زرین‌کوب را نیز نقد کنید. چون این کتاب مغرضانه است و به‌قصد تحقیر و نفرت‌پراکنی نوشته شده است.

به هنگامی که دوستِ اهلِ فضل ما، چند جمله از کتاب را قرائت کرد، باورم نشد آقای زرین‌کوب چنین جملات و چنین عباراتی را به کار برده باشد، چون برداشت و تصورم از او چیز دیگری بود.

پس از آن نشست، کتاب دو قرن سکوت را مطالعه کردم. هر صفحه از کتاب را که می‌خواندم، غرض‌ورزی و کینه‌توزی در لابه‌لای سطور آن موج می‌زد و تعصب، نفرت، تحقیر دیگران، جعل و تحریف حقایق در آن عیان بود. بر جامعۀ علمی افسوس خوردم که چرا یک استاد دانشگاه این‌چنین غیرآکادمیک و کینه‌توزانه کتاب نوشته است و چرا خردمندان و اهل‌علم تاکنون جوابی کامل و جامع به او نداده‌اند تا غیرعلمی بودن و مغرضانه بودن نوشته‌های او را برملا سازند؟!

با وجود این، در اندیشۀ بررسی و نقد کتابِ زرین‌کوب نبودم، چون از دامن زدن به این‌گونه بحث‌ها اجتناب می‌کردم. اما نوشته‌هایی که جسته‌گریخته در برخی جاها و به‌ویژه در فضای مجازی می‌دیدم و برخی مباحثه‌ها و اظهارنظرهایی که اینجا و آنجا می‌شنیدم، بررسی و نقد کتاب دو قرن سکوت را بیش از پیش ضروری کرد. علاوه بر این مشاهده شده است برخی متعصبان که در اندیشۀ نفرت‌پراکنی و کینه‌توزی‌اند، مطالبی کوتاه و کینه‌توزانه از خود خلق کرده و به‌اسم دو قرن سکوتِ عبدالحسین زرین‌کوب در فضای مجازی منتشر می‌کنند. حال آنکه حتی یک جمله از نوشته‌های مزبور در کتاب دو قرن سکوت نیست.

آنچه نگارنده را در این مهم مصمم‌تر کرد، این بود که در خلال این مدت، یعنی از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵، افراد دیگری مصّرانه خواستار نقد و بررسی دو قرن سکوت بوده‌اند. دیگر اینکه برخی افراد و حتی برخی نویسندگان دو قرن سکوت را همچون حقیقت مسلّم تاریخی پذیرفته‌اند و از پایان آن هم سخن می‌گویند. حتی زمانی که موضوعِ بحث تاریخ دورۀ ساسانی است از عنوان دو قرن سکوت استفاده می‌کنند. در صورتی که اطلاعاتی که زرین‌کوب بر مبنای آن‌ها مقولۀ دو قرن سکوت را استوار کرده نادرست‌اند و خود زرین‌کوب بسیاری از آن‌ها را در کتاب‌های بعدی رد کرده است. همچنین از زمان تحریر دو قرن سکوت یعنی سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶، بیش از شصت سال می‌گذرد. در این شصت و اندی سال پژوهش‌ها و مطالعات گران‌سنگی چاپ و منتشر شده که پرده از عهد باستان برداشته و دورۀ اسلامی را بیش از پیش آشکار کرده است و دیگر نمی‌توان به نوشته‌های زرین‌کوب اتکا کرد.

ذکر این نکته ضروری است که ممکن است مطالب این کتاب به مذاق بسیاری از هم‌وطنان من به‌ویژه آن‌هایی که عمری را با کتاب‌هایی چون دو قرن سکوت سپری کرده‌اند خوش نیاید. اما آنچه در این رهگذر مهم است این است که تاریخ را نباید بر مبنای عواطف و احساسات نوشت. تاریخ را باید بر مبنای حقیقت نوشت. ... تاریخ‌نویسیِ باستان‌گرایان و ناسیونالیست‌ها بر مبنای کینه، نفرت، تحقیر دیگران و تفاخر، به رشتۀ تحریر درآمده و از همین رو اولاً از جادۀ حقیقت منحرف می‌شود و حقایق را دگرگونه نشان می‌دهد، ثانیاً خواننده را کینه‌توز بار می‌آورد.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


Dailamanies.pdf
300.6Kb
📖 نقش دیلمیان در فروپاشی دولت ساسانی
✍🏻 محمدتقی ایمان‌پور و طهمورث مهرابی

🔖 اگرچه مورخان عوامل مختلفی نظیر جنگاوری و سخت­کوشی مجاهدان مسلمان در مقابل فرسودگی و ضعف دولت ساسانی بهخصوص در اواخر عمر این دولت و همچنین عوامل خارجی را باعث سقوط دولت ساسانی می­دانند، اما به نظر می­رسد نقش سرزمین دیلم و ویژگی­های مردمان آن که بارها به مقابله با فرمانروایان ساسانی پرداختند، در نگاه به فروپاشی این دولت از سوی مورخان نادیده انگاشته شده است. هرچند از اوضاع سرزمین دیلم در دورۀ ساسانیان اطلاعات محدودی در دست داریم و از این­رو، تاکنون به این موضوع پرداخته نشده است. اما با تکیه بر برخی منابع می‌توان از بعضی از تحولات سیاسی و نظامی در این سرزمین اطلاعات مفیدی به دست آورد. فلذا این پژوهش با درک این مطلب تلاش دارد تا با استناد به منابع تاریخی و با استفاده از شیوۀ پژوهش­های تاریخی به نقش سرزمین دیلَمیان در فروپاشی دولت ساسانیان بپردازد.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


Chubin.pdf
240.6Kb
📖 نقش شورش بهرام چوبین در تضعیف و فروپاشی دولت ساسانی
✍🏻 محمدتقی ایمان‌پور و نجم‌الدین گیلانی

🔖 شورش بهرام چوبین از رویدادهای مهم و برجستۀ دورۀ ساسانیان است که در نهایت به برکناری هرمزد از سلطنت و روی کار آمدن فردی خارج از خاندان سلطنتی به قدرت منجر شد. با شورش بهرام چوبین و قدرت‌گیری وی به‌تدریج در مشروعیت حکومت ساسانیان، به‌عنوان تنها مدعی سلطنت، خدشه ایجاد شد. این حادثه شورش‌های خاندانی دیگر و همچنین مخالفت تعدادی از این خاندان‌های بزرگ را با دولت ساسانی به دنبال داشت. در هر حال، به نظر می‌رسد این رویداد در کنار عوامل و مشکلات دیگر به تدریج زمینۀ تضعیف و فروپاشی ساسانیان را فراهم کرد. این مقاله می‌کوشد با استفاده از پژوهش‌‌های تاریخی و با استناد به شواهد تاریخی به بررسی نقش شورش بهرام چوبین در تضعیف و فروپاشی ساسانیان در کنار عوامل دیگر بپردازد.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


موزیک فولکوریک dan repost
Shadi.pdf
449.5Kb
شادیِ ازدست‌رفته: نگاهی به غَم در ایران باستان. به‌قلم تورج دریایی.

@BazmeParviz
@BazmeParviz


KetabSuzi.pdf
3.9Mb
📖 بررسی و نقد فرضیۀ کتاب‌سوزی و امحای کتب به‌دست فاتحان مسلمان در آثار متقدمان
✍🏻 صفیه رضایی، یدالله حاجی‌زاده، قاسم موسوی رزاقی

🔖 اهمیت کتاب و کتابخانه در میان تمدن‌ها پوشیده نیست. نابودی شماری از آن‌ها در برخی برهه‌های تاریخی موجب ادعاهایی دربارۀ چگونگی و چرایی آن مطرح شود. در مطالعۀ آثار متقدمان با ادعای آن‌ها مبنی بر امحای آثار مکتوب توسط فاتحان مسلمان مواجه می‌شویم. نوشتۀ پیش رو با مراجعه به کتابخانه‌ها و منابع مربوط به بررسی آثار گذشته و توصیف و تحلیل آن‌ها با هدف نقد ادعای کتاب‌سوزی و رفع اتهام از فاتحان مسلمان سامان یافته است. در این بررسی نشان داده‌ایم که اولین شبهۀ کتاب‌سوزی، پنج قرن بعد از ظهور اسلام مطرح شد. ابن‌خلدون، ابوریحان بیرونی و سمرقندی دانشمندان بزرگی در حوزه‌های مختلف بوده‌اند، ولی در حوزۀ تاریخ، گزارش‌هایی از بی‌دقتی آن‌ها در انتقال مطالب تاریخی مشهود است، از جمله دربارۀ ادعای امحای آثار به‌دست فاتحان مسلمان که می‌توان گفت نظر ایشان غلط و غیردقیق است.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


shahanshahi-yeiran.pdf
2.3Mb
📘شاهنشاهی ایران، پیروزی عرب‌ها و فرجام‌شناختی زردشتی
(تاریخ فارس و فراسوی آن در پایان دورۀ باستان: ۹۰۰-۶۰۰م)

✍️نوشتۀ تورج دریایی با ترجمۀ شهرام جلیلیان

این کتاب مجموعۀ سه سخنرانی است: اولی به مطالعۀ تاریخ اواخر ساسانیان از مرگ خسرو دوم تا یورش‌های عرب‌های مسلمان به فارس می‌پردازد و آشوب‌های پایانی و چگونگی فروپاشی ساسانیان را گزارش می‌دهد؛ دومی با داده‌های سکه‌شناختی در مطالعۀ فتح فارس می‌گوید که فتح اولیه خونین بود و چون مردم شهرها نیروی جنگی نداشتند بارها شوریدند. همچنین نشان می‌دهد که تواریخ مذکور در متون اسلامی در اشاره به فتح فارس با داده‌های سکه‌شناختی همخوانی ندارد؛ سومی نیز به مطالعۀ ستیزها و شورش‌ها مقابل مجاهدان مسلمان و سازش‌های متقابل پرداخته است. همچنین فعالیت‌های حکام مستقل محلی و دیگر مدعیان همچون شورشیان عرب مسلمان و فرقه‌های مذهبی گوناگون برای کسب قدرت در منطقۀ فارس مطالعه خواهد شد. این سخنرانی می‌کوشد که نشان دهد چگونه گروه دینی زرتشتی فارس گرفتاری‌های خویش را نتیجۀ شکست سیاسی و سازش می‌دیدند.

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


از نظم کیهانی تا عدالت سیاسی.pdf
1.2Mb
📕 از نظم کیهانی تا عدالت سیاسی در عهد ساسانی (با تکیه بر نامۀ تنسر)
👤 نوشتۀ علی جهانگیری

👈 نیز بنگرید: نامۀ تنسر به گشنسپ

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


کارنامه ساسانیان.pdf
6.6Mb
📕 کتاب کارنامۀ ساسانیان
گزیدۀ بخشی از تاریخ بلعمی

✍️ گزینش و رونویسی:
👤 بدیع‌الله دبیری‌نژاد

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources


jameeyesasani.pdf
1.1Mb
📕جامعۀ ساسانی: ارتشتاران، دبیران، دهقانان
✍️ احمد تفضلی، ترجمۀ مهرداد قدرت‌دیزجی

📚 کانال منابع و مآخذ تاریخ ساسانیان:
🔥 @Sasanian_Sources

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.