دعا کنید که این خواب ان شاءالله حقیقت داشته باشد. این را هم بدانید که من چیزی جز یک سرباز عادی و جان بر کف محمد مهدی نیستم و به هیچ وجه انسان بزرگی نیستم مگر آنکه خدا بخواهد باشم.

قبل از همه چیز بگویم که در یکی از مجالس روضه خوانی امام حسین در ماه محرم وقتی روضه حضرت فاطمه سلام الله علیها را می خواندند گریه کردم و ناراحت شدم.

چند روز بعد در خواب دیدم که در عالم رویا هستم
یک خانم با لباس و حجاب سبز و با چهره نورانی جلویم ایستاده است. ایشان خودشان را معرفی کردند و گفتند که فاطمه زهرا (س) هستند. بسیار خوشحال شدم و به ایشان سلام دادم.
ایشان به من فرمود یادت می آید که برای مصیبت ما ناراحت شدی و گریه کردی؟ من هم گفتم بله یادم می آید. به من فرمود وقتی تو شهید بشوی هم ما بر تو اینگونه ناراحت و غمگین میشویم. گفتم مگر شهید میشوم ؟ فرمود بله... سپس صحنه شهادتم را نشانم داد در حالی که با لباس رزم روی خاک افتاده بودم و چشم هایم بسته شده بود و ظاهرا بر اثر انفجاری این اتفاق افتاده بود...
از خواب وقتی بلند شدم چیزی یادم نیامد تا وقتی که در وسط روز برایم تداعی شد و به یاد آوردم.

خدایا شکرت ، جانم به فدای بانوی پاک دو عالم حضرت بلند مرتبه فاطمه زهرا و پدر و مادرش و اولادش❤️

یکی از شهدا گفته بود دعا کنید که با شهادت دنیا را ترک کنید ، زیرا اگر شهید نشوید میمیرید...💔