🔴 (طنز) و امّا و اگرهای آن
▫️نقدی بر حواشی ساخت کلیپ های سمنانی
✍ جعفر سید
در پی ساخت برخی کلیپ های سمنانی با مضامین تمسخرآمیز و نکوهیده که موجب انتقاد اینجانب و دیگر پردازشگران زبان سمنانی همچون آقایان ذبیح الله وزیری، محمدرضا جدیدی، محمد علیان و اسماعیل همتی قرار گرفت؛ مدیر مروج آن کلیپ ها، کانال خود را با اعتراض مسدود نمود.
بدیهی است در جامعه سلایق مختلفی وجود داشته باشد و طنز هم ساختار و جایگاه معتبر خود را دارد. اما طنز در افکار عمومی تعریف مشخصی ندارد. مقصر سیمای ملی است که بین آثار طنز، کمدی یا فانتزی و لودگی تفکیکِ تعریف قائل نشده است. برنامه های خوش و برره و دورهمی یا خندوانه بیانگر تعریف طنز نیستند و جایگاه معتبر طنز ناشناخته مانده است.
طنز، آگاهی بخش است و در آن خندیدن و خنداندن، هدف نیست؛ طنز با چاشنی خنده درد اجتماعی را ببان می کند. این فرق می کند با کمدی و فانتزی. همچنانکه تعریف قصه با داستان و افسانه متفاوت است.
هزاران معنی باریک باشد بیت ابرو را
به غیر از موشکافان کس نفهمد معنی او را
البته خنده هم در جامعه لازم و بلکه در شرایط بد اقتصادی حال که یاس و نا امیدی مردم را فراگرفته، ضروری است و حکم درمان را دارد.
شخصا به مخاطبان آن کانال حق می دهم با بسته شدن کانال متاثر شده باشند. حتی من معتقدم کلیپ های لودگی را هم اگر کسانی در جمع هم تیپ های خود داشته باشند ایرادی ندارد. خیلی از بچه ها در جمع خصوصی خود جوک های رکیک هم تعریف می کنند. ایراد آنجاست که این قبیل کلیپ ها را به نام تبلیغ و گسترش زبان سمنانی در کانال های عمومی می گذارند و عنوان می کنند برای معرفی زبان سمنانی در دیگر کانال ها و گروه ها بفرستید. گذشته از مضمون رکیک، تلفظ آن هم اشتباه و به اصطلاح سمنانی لیته است. اینجاست که بنا به وظیفه ای که در قبال اصالت این زبان دارم مخالفت کردم. اگر در شهرهای دیگر کانال هایی برای تفریح همچون کانال نیشابوری ها، کلیپ ها و یا ویس های مزاح دارند، اولا ً کلمات رکیک به کار نمی برند ثانیاً مدعی ترویج زبان و فرهنگ شهرشان نیستند.
برای اینکه جوان ها بدانند شخصاً دید بسته ندارم مطلبی را بیان می کنم؛
با چند چهره سرشناس، داستان های دختر و پسر کشور را داوری می کردیم یکی از داوران، تمام داستان ها را رد می کرد و می گفت؛ بنویسیم هیچ کدام شرایط انتخاب اول تا سوم را ندارد. گفتم آقای فلانی، برای داستان نمی توان حکم قطعی خوب یا بد صادر کرد. یک داستان عاشقانه ممکن است برای دختری که به مسجد و اعتکاف می رود مضر باشد اما همان داستان ممکن است برای دختر ولنگار و بی قید، آموزنده باشد و از پیام داستان درس بگیرد.
در پی توقف آن کانال از فعالیت، برخی بدون اینکه سوابق قلمی مرا بشناسند با تحریک اشخاصی به صفحه شخصی ام آمدند و با الفاظی توهین آمیز و زشت، در واقع شخصیت خود را نشان دادند. آنها نیز فرزندان جامعه اند و از کارنامه ام خبر ندارند، نمی دانند آن هنگام که نامی از آثار و زبان سمنانی مطرح نبوده سال ۱۳۷۰ در هفته نامه سیر و سیاحت در باره این زبان مقاله مبسوط نوشته ام و در آن گفته ام نقش رسانه های صوتی از آثار مکتوب در معرفی و گسترش زبان بومی موثرتر است. یا نمی دانند در جشنواره سراسری تئاتر سال ۶۷ با بازیگری هنرمندان سمنانی آقایان محمود کریم، صابریان و ... نمایشی در معرفی این زبان نگاشته و کارگردانی و اجرا کرده ام، اغراق نیست اگر بگویم هموزن آنان آثار سمنانی و نقد و تحلیل دارم.
حال آیا سزاست اینگونه مورد ناسپاسی و توهین و بی مهری قرار بگیرم؟!!
من از جوانان اشکال نمی گیرم ایرادم از صدا و سیما، اداره ارشاد، انجمن قلم و نهادهای فرهنگی است که چرا میزگرد برای شناخت چنین مفاهیمی تدارک نمی بینند؟! چرا برای تصمیم های اجرایی فرهنگی به ویژه زبان سمنانی یک بار از این منتقد با آن پیشینه فعالیت مفید، یک بار دعوت نکردند تا طرح و برنامه خود را ارائه دهم و با اقدامات کور روز را به شب می رسانند؟!
امیدوارم این یادداشت تلنگری باشد برای برنامه ریزی صحیح با فراخوان از همه صاحبنظران
جعفر سید
۵ مرداد ماه ۱۳۹۷
@semenighalema
▫️نقدی بر حواشی ساخت کلیپ های سمنانی
✍ جعفر سید
در پی ساخت برخی کلیپ های سمنانی با مضامین تمسخرآمیز و نکوهیده که موجب انتقاد اینجانب و دیگر پردازشگران زبان سمنانی همچون آقایان ذبیح الله وزیری، محمدرضا جدیدی، محمد علیان و اسماعیل همتی قرار گرفت؛ مدیر مروج آن کلیپ ها، کانال خود را با اعتراض مسدود نمود.
بدیهی است در جامعه سلایق مختلفی وجود داشته باشد و طنز هم ساختار و جایگاه معتبر خود را دارد. اما طنز در افکار عمومی تعریف مشخصی ندارد. مقصر سیمای ملی است که بین آثار طنز، کمدی یا فانتزی و لودگی تفکیکِ تعریف قائل نشده است. برنامه های خوش و برره و دورهمی یا خندوانه بیانگر تعریف طنز نیستند و جایگاه معتبر طنز ناشناخته مانده است.
طنز، آگاهی بخش است و در آن خندیدن و خنداندن، هدف نیست؛ طنز با چاشنی خنده درد اجتماعی را ببان می کند. این فرق می کند با کمدی و فانتزی. همچنانکه تعریف قصه با داستان و افسانه متفاوت است.
هزاران معنی باریک باشد بیت ابرو را
به غیر از موشکافان کس نفهمد معنی او را
البته خنده هم در جامعه لازم و بلکه در شرایط بد اقتصادی حال که یاس و نا امیدی مردم را فراگرفته، ضروری است و حکم درمان را دارد.
شخصا به مخاطبان آن کانال حق می دهم با بسته شدن کانال متاثر شده باشند. حتی من معتقدم کلیپ های لودگی را هم اگر کسانی در جمع هم تیپ های خود داشته باشند ایرادی ندارد. خیلی از بچه ها در جمع خصوصی خود جوک های رکیک هم تعریف می کنند. ایراد آنجاست که این قبیل کلیپ ها را به نام تبلیغ و گسترش زبان سمنانی در کانال های عمومی می گذارند و عنوان می کنند برای معرفی زبان سمنانی در دیگر کانال ها و گروه ها بفرستید. گذشته از مضمون رکیک، تلفظ آن هم اشتباه و به اصطلاح سمنانی لیته است. اینجاست که بنا به وظیفه ای که در قبال اصالت این زبان دارم مخالفت کردم. اگر در شهرهای دیگر کانال هایی برای تفریح همچون کانال نیشابوری ها، کلیپ ها و یا ویس های مزاح دارند، اولا ً کلمات رکیک به کار نمی برند ثانیاً مدعی ترویج زبان و فرهنگ شهرشان نیستند.
برای اینکه جوان ها بدانند شخصاً دید بسته ندارم مطلبی را بیان می کنم؛
با چند چهره سرشناس، داستان های دختر و پسر کشور را داوری می کردیم یکی از داوران، تمام داستان ها را رد می کرد و می گفت؛ بنویسیم هیچ کدام شرایط انتخاب اول تا سوم را ندارد. گفتم آقای فلانی، برای داستان نمی توان حکم قطعی خوب یا بد صادر کرد. یک داستان عاشقانه ممکن است برای دختری که به مسجد و اعتکاف می رود مضر باشد اما همان داستان ممکن است برای دختر ولنگار و بی قید، آموزنده باشد و از پیام داستان درس بگیرد.
در پی توقف آن کانال از فعالیت، برخی بدون اینکه سوابق قلمی مرا بشناسند با تحریک اشخاصی به صفحه شخصی ام آمدند و با الفاظی توهین آمیز و زشت، در واقع شخصیت خود را نشان دادند. آنها نیز فرزندان جامعه اند و از کارنامه ام خبر ندارند، نمی دانند آن هنگام که نامی از آثار و زبان سمنانی مطرح نبوده سال ۱۳۷۰ در هفته نامه سیر و سیاحت در باره این زبان مقاله مبسوط نوشته ام و در آن گفته ام نقش رسانه های صوتی از آثار مکتوب در معرفی و گسترش زبان بومی موثرتر است. یا نمی دانند در جشنواره سراسری تئاتر سال ۶۷ با بازیگری هنرمندان سمنانی آقایان محمود کریم، صابریان و ... نمایشی در معرفی این زبان نگاشته و کارگردانی و اجرا کرده ام، اغراق نیست اگر بگویم هموزن آنان آثار سمنانی و نقد و تحلیل دارم.
حال آیا سزاست اینگونه مورد ناسپاسی و توهین و بی مهری قرار بگیرم؟!!
من از جوانان اشکال نمی گیرم ایرادم از صدا و سیما، اداره ارشاد، انجمن قلم و نهادهای فرهنگی است که چرا میزگرد برای شناخت چنین مفاهیمی تدارک نمی بینند؟! چرا برای تصمیم های اجرایی فرهنگی به ویژه زبان سمنانی یک بار از این منتقد با آن پیشینه فعالیت مفید، یک بار دعوت نکردند تا طرح و برنامه خود را ارائه دهم و با اقدامات کور روز را به شب می رسانند؟!
امیدوارم این یادداشت تلنگری باشد برای برنامه ریزی صحیح با فراخوان از همه صاحبنظران
جعفر سید
۵ مرداد ماه ۱۳۹۷
@semenighalema