...من زندگی کردهام، درس خواندهام، عشق ورزيدهام، حتی ايمان داشتهام و امروز به بخت هر گدایی که جای من نیست، حسادت میکنم!
به تن پوش مندرسش، به جراحتهایش، به دروغهایی که میبافد، نگاه می کنم و به خود میگویم:
شاید هیچگاه زندگی نکردهای، درس نخواندهای، عشق و ايمان نداشتهای!
چرا که میشود همهی اینها را ماهرانه به واقعیت برسانی، بی آنکه به حقیقت هیچ یک دست یابی.
شايد فقط بودهای
مانند دُم ِافتادهی مارمولک
که تا مدتی پیچ و تاب میخورد...
بخشی از شعر بلندِ دکان تنباکوفروشی
#فرناندو_پسوا
به تن پوش مندرسش، به جراحتهایش، به دروغهایی که میبافد، نگاه می کنم و به خود میگویم:
شاید هیچگاه زندگی نکردهای، درس نخواندهای، عشق و ايمان نداشتهای!
چرا که میشود همهی اینها را ماهرانه به واقعیت برسانی، بی آنکه به حقیقت هیچ یک دست یابی.
شايد فقط بودهای
مانند دُم ِافتادهی مارمولک
که تا مدتی پیچ و تاب میخورد...
بخشی از شعر بلندِ دکان تنباکوفروشی
#فرناندو_پسوا