اندکی شعر 🥀🥀

انارهای تنم به هـوسِ
لب «تـو» پوست ترکانده‌اند

بهشت را با زبانِ خیس
روی تنم نقش بزن ...!


#مریم_اسدی

🌺🌺🌺
@shear12123

تشکر از دوست ادیبم نازگل خانم

نویسنده خوش ذوق ...
🌺🌺🌺🙏

پاییز که می شود

سنگفرش خیابان
با من
خیس قدم میزند
بی #چتر


چنار ها زبان باز کرده
برگ برگ
غزل خداحافظی ات را می بارند

بلوط پیر آنطرف جاده
اسمت را به یادگار
روی بازویش تتو کرده

و کلاغی بالای شاخه
نظاره می کند
التهاب غیرتم را

اصلا انگار
همه چیز دست به دست هم داده
تا ..
خط چشمهایم راه بیفتند
پشت سرت

چه تفاهمی داریم
من و چنار ها و بلوط پیر
وقتی پای #عشق تو در میان است

#نازگل_نیک_نام
🌺🌺🌺
@shear12123

ای کاش مرا شاد نمایی و بیایی
چون قاصدکی پر بگشایی و بیایی

بارانی از ابریشم‌ و پروانه ببارد
آن لحظه که از پیله درآیی و بیایی

ای وای اگر هم نفسِ خاطره باشی
از عطرِ هوا باز هوایی و بیایی

زیباست اگر فرش کنم برگ به راهت
نسکافه ای و زرد و حنایی و بیایی

من منتظرِ خش خشِ موسیقیِ گامت
تا پرسه زنان دل بربایی و بیایی

وقتش شده دیوانه کنی بادِ خزان را
با مویِ پریشانِ طلایی و بیایی

یک نیمکتِ چوبی و یک چتر و دلی تنگ
آماده که شعری بسرایی و بیایی

پاییز رسیده ست و منم منتظرت باز
شاید به سرِ مهر بیایی و بیایی

#شهراد_میدری
🌺🌺🌺
@shear12123

پاییز از راه رسید،
روزها کوتاه شد،
ساعت ها را عقب کشیدند
اما همچنان جای خالی نبودنِ تو پابرجاست. همین چیزهاست
که حال آدمی را خراب میکند،
یک مشت حسرت و دلتنگی
که زیر پوسته ی نازک جا خوش میکند
سفت و سخت میشود
و بی آنکه بخواهی
تو را به مرز جنون می کشاند.
همین نبودن هاست
که امانِ آدم را می بُرَد
و نمی گذارد زخم های گذشته ها
را از یاد بُرد.دلتنگی
به روی دلتنگی و بغض پشت بغض.

#حاتمه_ابراهیم_زاده


🌺🌺🌺
@shear12123

به دیدارم بیا هر شب ... .


به دیدارم بیا هر شب ،
در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند
دلم تنگ است .

بیا ای روشن ،
ای روشن‌تر از لبخند
شبم را روز کن
در زیر سرپوش سیاهی‌ها
دلم تنگ است .

بیا بنگر ، چه غمگین و غریبانه
در این ایوان سرپوشیده ،
وین تالاب مالامال
دلی خوش کرده‌ام
با این پرستوها و ماهی‌ها
و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی
بیا ای همگناه ِ من درین برزخ .

بهشتم نیز و هم دوزخ ،

به دیدارم بیا ، ای همگناه ،
ای مهربان با من
که اینان زود می‌پوشند
رو در خواب‌های بی گناهی‌ها
و من می‌مانم و بیداد بی خوابی
در این ایوان سرپوشیدهٔ متروک
شب افتاده ست و در تالاب ِ من
دیری ست
که در خوابند
آن نیلوفر آبی و ماهی‌ها ،
پرستوها
بیا امشب که بس تاریک و تنهایم .

بیا ای روشنی ، اما بپوشان روی

که می‌ترسم ، ترا خورشید پندارند
و می‌ترسم ، همه از خواب برخیزند
و می‌ترسم ، که چشم از خواب بردارند
نمی‌خواهم ، ببیند هیچ کس ما را
نمی‌خواهم ، بداند هیچ کس ما را
و نیلوفر ، که سر بر می‌کشد از آب .

پرستوها که با پرواز و با آواز
و ماهی‌ها که با آن رقص غوغایی
نمی‌خواهم ، بفهمانند بیدارند .

شب افتاده ست و من تنها و تاریکم
و در ایوان و در تالاب من ،
دیری ست در خوابند
پرستوها و ماهی‌ها و آن نیلوفر آبی .

بیا ، ای مهربان با من .
بیا ، ای یاد مهتابی .... . .

#مهدی_اخوان_ثالث

🌺🌺🌺
@shear12123

من از این دنیا یک خانه می‌خواهم با
یک پنجره‌ی چوبی که رو به حوض کوچکِ آبیِ حیاط
باز شود و تختی با اندک فاصله ای کنارِ حوض تا
هر روز با دو فنجان چای آنجا بنشینیم و
دوست داشتنت را از سر بگیرم ...
کمی دوستت دارم روی نبات بپاشم و در
چای ات حل کنم ، سرخ و شیرین اش را در حوض بیندازم
که هر قاچش تنت را خنک کند و دلت را گرم ...
چند دوستت دارم دورِ حوض بچینم که به وقتِ خندیدنت
گل از غنچه‌ی‌شان بشکفد.. صورتی و قرمز...
یک دوستت دارم را هم که روی اجاق گذاشته ام
تا جا بیفتد و لعاب بیندازد
اما اصل دوستت دارم را بینِ خودمان بماند
آغوش صدا می‌زنم ...
که اگر نباشد باقیِ دوستت دارم ها ؛
تنها تنها نه خانه را گرم می‌کنند
نه دل را ...

#مریم_قهرمانلو

🌺🌺🌺
@shear12123

باید تو را در بازوانِ شب بغل کرد
تصویر چشمان قشنگت را غزل کرد

وقتی میانِ آسمانِ شهر ماهی
باید برای پر زدن ضرب الاجل کرد

وقتی قلم زد نقش رویت را خداوند
حیف است جنس کیمیایی را بدل کرد

وقتی که چشمت قل هو الله احداَست
باید برائت از بتِ لات و هبل کرد

می چسبداز کندوی شیرین کام صبحی
لبهای خود را مملو از طعمِ عسل کرد

احساسِ پاک و بی ریای دامنت را
با شعر باید شهره ی بین الملل کرد

هرکس که مومن شدبه آیین تو آخر
بی شک به احکام اصول دین عمل کرد

با روی زیبای تو حالم رو به راهست
در غیر از این باید تمنای اجل کرد

#محمد_جلیلی
🌺🌺🌺
@shear12123

👌🌺☺️

‌

دل تنگم و دلتنگ نبودى که بدانى چه کشیدم
عاشق نشدى، لنگ نبودى که بدانى چه کشیدم

کو قطره اشکى که به پاى تو بریزم که بمانى ؟
بى اسلحه در جنگ نبودى که بدانى چه کشیدم

تو آن بت مغرور پیمبر شکنى، داغ ندیدى
دل بسته به یک سنگ نبودى که بدانى چه کشیدم

تو تابلوى حاصل دستان هنرمند خدایى
نقاشى بى رنگ نبودى که بدانى چه کشیدم

گشتم همه جا را پى چشمان پر از شوق تو اما 
فرسنگ به فرسنگ نبودى که بدانى چه کشیدم

#سیدتقی_سیدی
🌺🌺🌺
@shear12123

تو به زیبایی سو‌سوی ستاره‌ها
بر دل همیشگی هستی...
به بوی خاک، گیرا
به عطر گل‌ها روح‌نواز
به صدای باران، خاص
به لمس انگشتان، دل‌نواز
به شیرینی بوسه دلچسب
به نوازش تن، دل‌پذیر
به لذت آغوش، ماندنی
به دوست‌داشته‌شدن، خواستنی...
تو به آرامش شب در سکوت، شنیدنی
تو نفس‌نفس‌ در بستر با من، دیدنی.
تو همیشه همان همیشگی هستی.

#فرزانه_طالبی_پور

🌺🌺🌺
@shear12123

‌

نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست
عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست
 
شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق
ورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست
 
چند می‌گویی که از من شکوه‌ها داری به دل؟
لب که بگشایم مرا هم با تو چندان  ماجراست
 
عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج
علت عاشق طبیب من! ز علت‌ها جداست
 
با غبار راه معشوق است راز آفتاب
خاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست
 
جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچ کس
هر چه تو آهن دلی او بیشتر آهنرباست
 
#حسین_منزوی

🌺🌺🌺
@shear12123