ز سوز سینه، هر دم، چند پوشم داغ هجران را؟
دگر طاقت ندارم، چاک خواهم زد گریبان را
بزن یک خنجر و از دردجان کندن خلاصم کن
چرا دشوار بایدکردبرمن کار آسان را؟
[هلالی جغتایی]
#ز
دگر طاقت ندارم، چاک خواهم زد گریبان را
بزن یک خنجر و از دردجان کندن خلاصم کن
چرا دشوار بایدکردبرمن کار آسان را؟
[هلالی جغتایی]
#ز