عاشق شدن سخت است...
یا در آغوشش جان میدهی یا مابین واج به واج کلماتی که بار غمهای دنیا را به دوش میکشند. کلماتی از جنس درد، با جامهای زشت و چرکین، گره خورده به تمام نبودنها... جان میدهی... جایی میان چال گونهاش یا جایی میان حدفاصل پلکهای خماری که درنهایت مردمکهای مشکیاش را از تو محروم میکنند.
عاشق شدن سخت است... زیرا در این میان هیچ وصالی در کار نیست!
༯
t.me/fairyguc