یه حکایتی هست که من سر لوحه زندگیم قرار دادم، اونم اینه که : یه روزی دو تا دوست میخوان از یه پل که زیرش رودخانه پر آبی هست رد شن، ما بین راه پل میشکنه و دوتا شون میوفتن توی آب
یکی از این دونفر کر هست و نمیتونه صدایی رو بشنوه؛ جفت شون خودشونو به یه چیزی گیر میدن و تلاش میکنن غرق نشن
مردم زیادی دور شون جمع میشن و خیلیاشون میگن حتما اینا غرق میشن و زنده نمی مونن و...
تا اینکه اون کسی که سالم بود و میشنید که دیگران چی میگن نا امید میشه از نجات و دست شو ول میکنه و در نهایت غرق میشه
اما اون کسی که کر هست و صدای مردم رو نمیشنوه در کمال تعجب زنده میمونه و خودشو از آب بیرون میکشه
زمانی که از اون فرد میپرسن چجوری زنده میمونی اون فقط میگه " من صدایی رو نمی شنیدم که چی میگید و فقط به ادامه زندگیم فکر میکردم و تمرکزم روی خودم بود"
میخوام اینو بگم بهت، اگه توی مسیری هستی که دیگران بهت تلخی میکنن و ازشون تیکه میشنوی هیچ فرقی نباید توی انتخابت داشته باشه و باید فقط به راه رفتن ادامه بدی، نه که بترسی و بشینی و بگی همه چی تمومه، هر روز پاشو به راه رفتن ادامه بده
@soheshh🌚
یکی از این دونفر کر هست و نمیتونه صدایی رو بشنوه؛ جفت شون خودشونو به یه چیزی گیر میدن و تلاش میکنن غرق نشن
مردم زیادی دور شون جمع میشن و خیلیاشون میگن حتما اینا غرق میشن و زنده نمی مونن و...
تا اینکه اون کسی که سالم بود و میشنید که دیگران چی میگن نا امید میشه از نجات و دست شو ول میکنه و در نهایت غرق میشه
اما اون کسی که کر هست و صدای مردم رو نمیشنوه در کمال تعجب زنده میمونه و خودشو از آب بیرون میکشه
زمانی که از اون فرد میپرسن چجوری زنده میمونی اون فقط میگه " من صدایی رو نمی شنیدم که چی میگید و فقط به ادامه زندگیم فکر میکردم و تمرکزم روی خودم بود"
میخوام اینو بگم بهت، اگه توی مسیری هستی که دیگران بهت تلخی میکنن و ازشون تیکه میشنوی هیچ فرقی نباید توی انتخابت داشته باشه و باید فقط به راه رفتن ادامه بدی، نه که بترسی و بشینی و بگی همه چی تمومه، هر روز پاشو به راه رفتن ادامه بده
@soheshh🌚