…چشمانم به زحمت کلمات را تشخیص میدهند!
به سرعت دارم در سیاهچال تکلّف سقوط میکنم!
هرچه از نیچه و زردشت نوشتهام پس میگیرم
و به جایش سیگاری روشن میکنم!
تو به جای سیگار پسته بشکن
یا آب پرتقال بنوش تا سالم زندگی کنی!
بالشم بوی مرغ مردار میدهد
بالشِ تو چطور؟
جملهی سفر به آلمان و رفتن به قبرستان و گل بابونه و قبر نیچه و حرفهای زردشت را خط بزن…
برایم دعا کن!
چشمان تو گل آفتابگردانند!به هر کجا که نگاه کنی
خدا آنجاست!
هزارمین سیگارم را روشن میکنم…
پس چرا سکته نمیکنم؟
نمیدانم…
-
حسین پناهی#همخون